۱۳۹۶ دی ۸, جمعه

حماقت جمعی آگاهانه

Khaksari902: 🔳⭕️پدیده حماقت جمعی آگاهانه بدون اینکه صدایش را در بیاوریم به این جمع بندی بسیار کلیدی می رسیم که رمز پیشرفت در جامعه یا محیط کار، حماقت است نه هوش! بیشتر توضیح می دهم. بگذارید چند موقعیت چالشی را با هم مرور کنیم. خیلی وقت ها می شود که شما می فهمید که حرف رییس تان یا بالادستی ها اشتباه است. بار اول اعتراض می کنید اما به عنوان یک عنصر نامطلوب کم تجربه غیرهمسو با کل سازمان/جامعه شناخته می شوید. چه می کنید؟ در سازمان/خانواده/جامعه شما یک مدیر ارشد فرهمند جذاب کاریزماتیک وجود دارد که همه اعضای سازمان/خانواده/جامعه آن را می پرستند، اگر او حرفی بزند که به وضوح از نظر شما اشتباه است، چه می کنید؟ فرض کنید که یک مساله ای مد شده است. حالا می تواند یک مد اجتماعی باشد (مثلا اینکه برخی موهایشان را بنفش می کنند) یا یک مد سازمانی باشد (همه از واژه پرطمطراق بیگ دیتا استفاده می کنند) و شما به وضوح می فهمدید که این مد اشتباه است و مسخره. نه رنگ بنفش برای مو زیباست و نه بیگ دیتا از سازمان شما مساله ای را حل می کند. آیا می توانید با همه این ها مخالفت کنید؟ بنابراین به این جمع بندی می رسید که مغزتان را برای خودتان استفاده کنید و سکوت کنید و این سکوت منجر می شود به حماقت جمعی. دقت کنید نکته ظریف دقیقا اینجاست که در جامعه/سازمان احمق این گونه نیست که همه احمق باشند، بلکه جامعه احمق، جامعه ای است که آنان که می فهمند سکوت می کنند و یا به سکوت کشیده می شوند. و اینجاست که ترکیب این 4 عنصر (1) تصمیمات و تفکرات اشتباه جمعی از افراد (2) سکوت آنان که می فهمند (3) موافقت کورکورانه آدم های بله قربان گو (4) آنانکه به دیگران اجازه اظهار نظر نمی دهند، فاجعه آفرین می شود. این همان اتفاقی است که در نوکیا (سلطان بلامنازع موبایل در دنیا) افتاد. توجه مدیران این شرکت به احمق‌های بله‌قربان‌گوی مثبت‌اندیش باعث شد که سهم زیادی از بازار را تقدیم شرکت‌هایی مثل سامسونگ و اپل کنند. ☑️⭕️تجویز راهبردی: همه ما در هر جمعی که باشیم (خانواده/مدرسه/سازمان/شهر/کشور) در معرض حماقت جمعی هستیم. حماقت از درودیوار بسیاری از سازمان ها و جوامع بالا می‌رود. این حماقت نتیجۀ اشتباه معدودی افراد سر‌به‌هوا نیست، بلکه معمولاً آگاهانه ایجاد می‌شود (نشریه وزین ترجمان). چه می توان کرد؟ سه تغییر کوچک را از همین امروز آغاز کنیم: تغییر نگرش؛ رئیسْ دانای کل وجود ندارد: این فرض که بالادستی ها عقل کل و کوه تجربه هستند و بعید است که اشتباه کنند، فرض نادرستی است. تاریخ مکتوب جهان را که مرور می کنیم می بینیم هم باهوش ها و هم با تجربه ها اشتباهات مرگباری کرده اند. نه خود را عقل کل بپنداریم و نه هیچ فرد دیگری را. به ایده و آدم های غیرمتعارف گوش کنیم. فراموش نکنیم. حماقت جمعی زمانی رخ می دهد که برخی برخلاف نگاه فعلی می اندیشند اما مجالی برای ارایه نظرات خود ندارند. در هر جمعی افرادی هستند که نوع دیگری می اندیشند. دست کم فضایی فراهم کنیم که سخن شان شنیده شود. اینکه سخن آنان را بپذیریم یا نه، گام بعدی است. پذیرش مسوولیت مشترک جمعی: یکی از ریشه های شکل گیری حماقت جمعی، سکوت دانایان است با این توجیه که مسوولیت بر عهده رییس است! در صورتی که آنان که می دانند و سکوت می کنند نیز مسوولند. آنانکه نمی فهمند اما کورکورانه تایید می کنند نیز مسوولند. آنانکه نمی گذارند دانایان و صاحبان اندیشه صحبت کنند به خاطر حمایت از رییس دانای کل نیز مسوولند. خداوند به وضوح فرموده است که گوش، چشم و دل همه مسوولند. یعنی جزء جزء و بعد بعد انسان مسوول است. اگر می دانیم که باید بگوییم و اگر نمی دانیم بگذاریم آن ها که سخنی دارند آزادانه (چه آزادی قبل از بیان و چه آزادی بعد از بیان) سخن شان را مطرح کنند. جهان بهتر خواهد شد. مجتبی لشکربلوکی @Dr_Lashkarbolouki

۱۳۹۶ دی ۴, دوشنبه

مدارس غیر انتفاعی اکثر انتفاعی هستند

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 تمام مدارس غیردولتی که اغلب اهداف انتفاعی دارند درپشت همین جمله پنهان شده اند که از بیت المال استفاده نمی کنند درصورتیکه مدارس غیردولتی اهداف آموزشی را به اقتصادی استحاله کرده اند اختلاف طبقاتی را نهادینه کردند از تربیت انسان برای جامعه به تربیت ناز پرورده روی آوردند معلم را از عنصر اصلی تربیت و القا کننده به عنصری خریداری شده و غیر مستقل تبدیل کرد از همه مهمتر مدارس غیردولتی شرایط استعمار انسان از انسان و استحمار جامعه را در عمل فراهم ساخت منطق مدارس غیر دولتی آموزش کشور را به گروگان گرفته و همه ارکان جامعه را آلوده و تضعیف می کند و مدارس انتفاعی برای انحراف افکار عمومی به بنام غیر انتفاعی بوجود آمد به تدریج منطق و منش مدارس انتفاعی به مدارس دولتی هم تسری داده شد فریاد هر انسان مستقل دلسوز کشور نجات آموزش کشور از این آفتی است که همچون ایدز سیستم آموزشی کشور را فلج ساخته و عملا زمینه را برای نابودی کشور با ازبین بردن عنصر تربیت فراهم ساخته است باید این روند بدون اتلاف وقت متوقف شود تا جامعه از مرگ تدریجی تقدیر شده رها شود دبیر آموزش و پرورش با ۳۶ سال تجربه آموزشی 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 جلیل شمس

۱۳۹۶ دی ۱, جمعه

تخلف وزرات کشور با استانی کردنتشکل های فرهنگیان

موضوع: «تخلف وزرات کشور با استانی کردن تشکل های فرهنگیان» متاسفانه استانی شدن تشکل های فرهنگیان به این معنا است که فقط و فقط مرکز استان می تواند تشکل فرهنگیان داشته باشد و شهرستان ها حق برخورداری از «تشکل مستقل» را ندارند. یعنی از منظر آقایان هر استان فقط می تواند یک تشکل فرهنگیان داشته باشد. وزرات کشور آقای روحانی طی 5 سال فعالیت خود به دنبال «محدود کردن» تشکل های فرهنگیان بوده است. مدت 4 سال دولت ایشان اجازه مجامع عمومی به تشکل های فرهنگیان نداد. (همکاران به خاطر دارند که پس از 4 سال، بالاخره در تاریخ 14 تیر ماه 95 وزرات کشور به 16 استان اجازه برگزاری مجمع عمومی برای انتخابات هیات مدیره تشکل های فرهنگیان داد). به هر سو، یکی از تخلفات روشن و مشخص وزرات کشور روحانی استانی کردن تشکل های صنفی فرهنگیان ایران است. درحالیکه این تصمیم امنیتی آقای روحانی و وزارت کشور، خلاف ماده 26 و 27 قانون اساسی و مخالف قانون احزاب خود آقایان است. هیچ جای قانون احزاب و آیین نامه اجرایی قانون احزاب نیامده است که به تشکل های فرهنگیان فقط مجوز استانی داده شود. این خلاف روح قانون اساسی است و خلاف رویه یک جامعه مدنی. این تصمیم انحصارگرایانه وزارت کشور، «خلاف مردم سالاری» و «خلاف کوشش نهادهای مدنی» است. همچنین در مواردی اهداف تشکل شهرستان با اهداف تشکل استان متفاوت باشد، در مقاطع زمانی کمی متفاوت باشد. این کار خلاف قانون آقایان و استانی کردن تشکل های فرهنگیان، عملا «خلاقیت»‌ و «آزادی عمل» را از تشکل های فرهنگیان شهرستان می گیرد. همچنین ممکن است که تعداد اعضای تشکل مرکز استان از تشکل شهرستان بیشتر باشد و «اکثریت» منجر به این می شود که تشکل های شهرستانی نقشی استراتژیک در تشکل استان نداشته باشند و اکثر هیات مدیره از مرکز استان انتخاب شوند. این تصمیم نظامی مآبانه وزارت کشور تنها برای «محدود کردن بین از پیش» تشکل های صنفی فرهنگیان و افزون کردن «کنترل امنیتی بر تشکل ها» رقم خورده است. چراکه بدین وسیله وزرات کشور می تواند آسان تر و گواراتر بر سر کانون های صنفی پا بگذارد و آنها را در کنترل شدیدتر خود داشته باشد. همکاران گرامی، به نظر اینجانب در چنین شرایطی، بر شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران و تشکل های صنفی سراسر کشور است تا با جدیت نسبت به این تصمیم امنیتی و انحصارگرایانه وزارت کشور مبنی بر استانی کردن تشکل های صنفی، اعتراضی رسمی، متحد و هماهنگ کنند. متاسفانه در حال حاضر هنوز تک تک 32 تشکل عضو شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، نتوانسته اند با آزادی و آسودگی مجمع عمومی برگزار کنند. وزرات کشور فقط با 16 تشکل آن هم به شرط استانی شدن تشکل های فرهنگیان موافقت کرده است. بی شک، این تصمیم غیر مدنی وزارت کشور مشکلاتی برای تشکل های صنفی عضو «شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران» بوجود آورده و خواهد آورد. به طور مثال کانون صنفی معلمان الیگودرز می خواهد مجمع عمومی جدید برگزار کند و وزرات کشور گفته است که باید در قالب کانون فرهنگیان خرم آباد که استانی است، مجمع برگزار کنند. اما متاسفانه هیات موسس کانون فرهنگیان خرم آباد زیر بار برگزاری مجمع عمومی نمی رود. از آن گذشته ممکن است مطالبات، اهداف و روشهای کار کانون الیگودرز با کانون فرهنگیان خرم آباد متفاوت باشد. سوال اینجاست آخر به جز دلایل امنیتی و انحصارگرایانه چه اجبار دیگری وجود دارد که وزارت کشور به شدت مانع شکل گیری یک کانون صنفی معلمان کوچک در یک شهر و یا حتی یک روستای تابع یک استان می شود؟ متاسفانه همین جا معلوم می شود که جلسه غیر رسمی و غیر حداکثری 11 شهریور ماه ۱۳96 شورای هماهنگی تشکل ها در بجنورد، حرکتی بود در جهت محدود کردن و منزوی کردن اعضای شورای مرکزی. چراکه آقایان تجاری سیاسی با لابیگری و دروغ پراکنی و با عملکردی مشابه مصوبه اخیر وزرات کشور، تعداد اعضاء شورای مرکزی را از 15 تشکل به 7 تشکل تقلیل دادند. آقایان تجاری سیاسی این تخلف اساسنامه ای را (همچون تمام تخلفات دیگرشان) مرتکب شدند تا تشکل هایی که به جناح های سیاسی سوار بر اریکه قدرت و ثروت نزدیک هستند، بیشتر و پیشتر بتوانند بر محدود اعضاء شورای مرکزی تاثیرات خود را بگذارند. در پایان، بار دیگر خدمت فعالان صنفی و همکارانی که دغدغه بهبود و تعالی کیفی آموزش و پرورش کشورمان ایران را دارند، خاطر نشان می کنم تا با فراخواندن تشکل های عضو «شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران» و نیز تلاش و کوشش مساعدت کننده خویش، همه و همه خود را آماده کنند تا بر طبق «ماده 10» اساسنامه شورای هماهنگی تشکل صنفی فرهنگیان ایران، در اسفند و مرداد هر سال شورای هماهنگی بتواند مجامع عمومی ای شفاف و پر حضوری را برگزار کند. به امید تغییر محمّد خاکساری از موسسین کانون صنفی معلمان ۱ دی ماه ۱۳۹۶

۱۳۹۶ آذر ۲۵, شنبه

چه کسی بر نمایندگان مجلس و اصل 56 قانون اساسی نظارت می کند ؟

سیدمجتبی ساداتی/ دبیر بازنشسته و روزنامه نگار چه کسی بر کار نمایندگان مجلس و اجرای اصل ۵۶ قانون اساسی نظارت می کند ؟ "وظیفه من به عنوان یک " شهروند " چیست ؟" یک حکمرانی خوب و شایسته ویژگی هایی دارد که مشارکت عمومی ، حاکمیت قانون و عدالت و انصاف جزو شاخصه های آن تعریف می شوند/ مشارکت یعنی عموم شهروندان در فرایند تصمیمات متخذه در کشور به صورت مستقیم یا غیر مستقیم (از طریق نمایندگان منتخب) دخالت داشته باشند و تحقق این امر مستلزم وجود آزادی بیان و عقیده در جامعه است/ مهمترین عاملی که منجر به ایجاد یک حکمرانی خوب می شود وجود ملت دانا ، مردم بیدار و پرسشگر و حق طلب است/ پرسش مهمی که طرح آن می تواند مباحث جدیدی در حوزه رفتار و عملکرد نمایندگان مجلس ایجاد نماید این است که چه کسی باید بر کار نمایندگان نظارت کند/ مشکل اصلی هر نماینده در واقع همان پیروزی در انتخابات و جلوس بر صندلی سبز مجلس است و در طی چهار سال عملاً هیچ گونه مشکل پاسخ گویی به مردم ندارد/ کار بسیاری از نمایندگان شده دخالت در کار دستگاه های اجرایی و انتخاب مدیر کل و فرماندار و بخشدار/ در جوامع با نهادهای مدنی و احزاب قوی وسندیکاها و تشکل های صنفی ، این احزاب و نهادهای مدنی هستند که رفتار نمایندگان را زیر ذره بین قرار می دهند ولی در جامعه ما این ساز و کار معمول نیست/ پاسخ روشن است و آن این که خودِ مردم و از جمله بازنشستگان مقصرند !، زیرا از حق نظارت طبیعی خود و پرسش و استیضاح منتخبین خود استفاده نمی کنند sedayemoallem.ir/یادداشت/item/10934-/چه-کسی-بر-کار-نمایندگان-مجلس-و-اجرای-اصل-۵۶-قانون-اساسی-نظارت-می-کند-؟-وظیفه-من-به-عنوان-یک-شهروند-چیست-؟ https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHIKTezDBcrZ3g

چرا بودجه فرهنگی داریم ولی بی فرهنگیم

maref: ‍ 🔴 چرا #بودجه_فرهنگی داریم ولی #بی‌فرهنگیم ➕ سازمان صدا و سیما : ۱۱۴۰ میلیارد تومان ➕ بسیج مستضعفین : ۱۰۳۵ میلیارد تومان ➕ وزارت فرهنگ و ارشاد : ۷۷۰ میلیارد تومان ➕ خدمات حوزۀ علمیه قم : ۵۲۸ میلیارد تومان ➕ شورای حوزه‌های علمیه : ۳۲۹ میلیارد تومان ➕ کمک به بازسازی عتبات : ۳۱۳ میلیارد تومان ➕ جامعه المصطفی العالمیه : ۲۱۸ میلیارد تومان ➕ منشور فرهنگ قرآن : ۲۰۰ میلیارد تومان ➕ حوزۀ علمیه (خواهران) : ۱۹۳ میلیارد تومان ➕ سازمان تبلیغات اسلامی : ۱۱۵ میلیارد تومان ➕ نهاد رهبری در دانشگاه‌ها : ۱۰۲ میلیارد تومان ➕ دفتر تبلیغات حوزه علمیه : ۹۲ میلیارد تومان ➕ کمک به نهادهای رهبری : ۸۰ میلیارد تومان ➕ کانون پرورش فکری : ۷۸ میلیارد تومان ➕ حوزه‌های علمیه خراسان : ۵۷ میلیارد تومان ➕ موسسه نشر آثار امام : ۵۷ میلیارد تومان ➕ دفتر ولی‌فقیه سپاه : ۵۶ میلیارد تومان ➕ شورای انقلاب فرهنگی : ۵۰ میلیارد تومان ➕ احداث و تکمیل مساجد : ۵۰ میلیارد تومان ➕ حفظ آثار دفاع مقدس : ۳۹ میلیارد تومان ➕ سیاستگذاری ائمه جمعه : ۳۷ میلیارد تومان ➕ مجمع جهانی اهل‌بیت : ۳۶ میلیارد تومان ➕ شورای تبلیغات اسلامی : ۳۵ میلیارد تومان ➕ تدوین کتب علوم انسانی : ۲۲ میلیارد تومان ➕ موسسه امام خمینی : ۲۰ میلیارد تومان ➕ ستاد اقامه نماز : ۱۹ میلیارد تومان ➕ سازمان ارتباطات اسلامی : ۱۲ میلیارد تومان ➕ بیمه مداحان : ١١ میلیارد تومان 😆😆 ➕ موسسه پژوهشی انقلاب : ۸ میلیارد تومان ➕ کتابخانه آیت‌الله مرعشی : ۶ میلیارد تومان ➕ بنیاد سعدی : ۶ میلیارد تومان ➕ توسعه بازی‌های رایانه : ۴ میلیارد تومان ➕شورایعالی انقلاب فرهنگی : ۳ میلیارد تومان ➕ دانشگاه اهل‌بیت : ٣ میلیارد تومان 🤷‍♂️ جمع : ((( ۶٠١٢ میلیارد تومان ))) همانطور که می‌بینید سهم #وزارت_ارشاد از کل بودجۀ فرهنگی فقط ١٣% است و ٨٧% مابقی در اختیار نهادها و ارگان‌هایی‌ست که نه ‌تنها مستقل از دولت قرار دارند بلکه اساسا هیچ پاسخگویی به هیچ نهادی ندارند !! اما جالب است حتی یک بار هم مخالفان دولت ( اصولگرایان) کوچک‌ترین انتقادی نسبت به این سی چهل تشکیلات که ٩٠% از بودجه فرهنگی را می‌بلعند ، نکرده اند ...!! @pedar_mihan عباس معارفی : هرکس سرسپرده ی حکومت نباشه در عذابه وبلکه منتظر اعدام!!!

۱۳۹۶ آذر ۱۱, شنبه

بیانیه کانون صنفی فرهنگیان کردستان در مورد شورای هماهنگی

فراخوان از :انجمن صنفی معلمان کردستان به :تشکل ها و کانون های صنفی معلمان کشور، پیشکسوتان صنفی، اعضای سابق تشکل ها و روشنفکران فرهنگی همبستگی و همدلی از خصوصیات برجسته فعالین صنفی کشور در تمام استانها بوده است. ما بیاد نداریم سیاست لابیگری مقدم بر خرد جمعی بوده باشد. همانگونه که استحضار دارید تعدادی از فعالین صنفی با برنامه قبلی به جهت زمین گیر کردن تلاش های صنفی همکاران و به تبع آن شورای هماهنگی و مرکزی که نتیجه سالها تجربه همکاران سراسر کشوراست، در بجنورد، شهریور ماه سال جاری گرد هم آمدند و با کودتایی غیر اخلاقی و بر خلاف اساسنامه شورای هماهنگی اقدام به حذف شورای مرکزی نمودند. این عده قلیل سعی در تحمیل اندیشه کسانی بر تشکل های معلمان بوده اند که خود در تشکل ها شان در اقلیت مطلق هستند. اینان سعی در تحمیل کیش شخصیت، پوپولیسم، پرستش افراد به جای خرد ورزی و تشکل گرایی به فرهنگ اجتماعی معلمانی بیدار هستند که چندین سال است برای احقاق حقوق خود به پای خواسته اند. انجمن صنفی معلمان کردستان ضمن محکوم کردن اقدام این اقلیت از وجدان های آگاه میخواهد با شکستن سکوت این اقدامات کودتا گونه را رسوا کرده و منش راستین سیاسی که مبتنی بر مبارزه اخلاق مدار است را جایگزین بی آبرویی زمان حاضر کنند. ما شورای صنفی بجنورد را هرگز جایگزین شورای هماهنگی نمی دانیم و تا تشکیل شدن جلسه با حضور اعضای شورای هماهنگی بر طبق اساسنامه از هیچکدام از مصوبه های شورای صنفی بجنورد حمایت نخواهیم کرد. انجمن صنفی معلمان کردستان آذرماه ۹۶

پلمپ کردن کانون صنفی فرهنگیان قزوین

موضوع: «اعتراض به پلمپ کانون صنفی فرهنگیان قزوین» سلام همکاران فرهنگی، متاسفانه در این روزها شبکه های اجتماعی خبر از پلمپ شدن کانون صنفی فرهنگیان قزوین را به اطلاع فرهنگیان ایران رسانده اند. لذا لازم دیدم که خاطر همکاران را به این موضوع جلب کنم که طبق قانون احزاب خود وزارت کشور، هیچ تشکلی را نمی توان لغو مجوز یا پلمپ کرد مگر از طریق حکم دادگاه صالحه. پس لازم است که همه ما آگاه باشیم که وزرات کشور قانونا (حتی با قانون خودشان) نمی توانسته کانون صنفی فرهنگیان قزوین را پلمپ کند و استانداری قزوین خلاف قانون و خودسرانه عمل کرده است. به نظر اینجانب، فعالان کانون صنفی فرهنگیان قزوین می توانند از استانداری قزوین به وزارت کشور شکایت کند و یا اگر امیدی به وزارت کشور ندارند، می توانند از استانداری قزوین به «دیوان عدالت اداری» شکایت کند. کما اینکه تقریبا چنین مشکل مشابهی برای «کانون صنفی معلمان» در دوران احمدی نژاد پیش آمد. در آن زمان وزرات کشور وقت به دادگاه نامه نوشت که کانون صنفی معلمان را «لغو مجوز» کنند. خوشبختانه دادگاه ادله وزرات کشور را کافی ندانست و حکم به ادامه فعالیت کانون صنفی معلمان داد. از همه اینها گذشته، لازم به یادآوری است که یکی از وظایف «شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران» این است که پیگیر «مجوز و مجمع و پروانه» تشکل های صنفی شود (به عنوان نمونه ماده ۴ اساسنامه شورا را ملاحظه بفرمایید). هر چند متاسفانه تا آنجایی که اینجانب اطلاع دارم، از 32 تشکل صنفی عضو «شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران»، تشکل های صنفی نام برده در زیر هنوز مجمع عمومی خود را برگزار نکرده اند (و چنانچه جلسات را برگزار کرده اند، لطفا اخبار و صورت جلسه و مدارک مربوطه را با جامعه فرهنگیان به اشتراک بگذارند): 1. کانون صنفی معلمان کرمانشاه 2. کانون صنفی معلمان اردبیل 3. کانون صنفی فرهنگیان یزد 4. انجمن صنفی معلمان استان کردستان 5. کانون صنفی فرهنگیان شیراز 6. کانون صنفی معلمان همدان 7. کانون صنفی فرهنگیان شهر رضا 8.کانون صنفی فرهنگیان استان مرکزی 9. کانون صنفی معلمان ایران (نکا) 10. کانون صنفی فرهنگیان دزفول 11. اتحادیه ی صنفی فرهنگیان اهواز 12. کانون صنفی معلمان ارومیه 13. کانون صنفی فرهنگیان شوشتر 14. کانون فرهنگیان اسلامشهر 15. مجمع صنفی فرهنگیان ایلام 16. کانون صنفی معلمان شهر ری 17. کانون صنفی فرهنگیان کاشان 18. کانون صنفی فرهنگیان مازندران 19. کانون صنفی فرهنگیان کرمان 20. کانون صنفی فرهنگیان دماوند 21. کانون صنفی فرهنگیان کوچاصفهان 22. کانون صنفی فرهنگیان الیگودرز در پایان جای این تاسف باقی می ماند که 22 تشکل صنفی عضو «شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران» هنوز نتوانسته اند مجامع عمومی خود را برگزار کنند و حتی آنهایی که مجمع عمومی برگزار کرده اند هنوز وزارت کشور «دولت تدبیر امید»؟! روحانی مجوز پروانه آنها را صادر نکرده است. تاسف جانگذار دیگر اینکه، شورای مرکزی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران که می بایست «موتور حرکت» اعضای تشکل های صنفی فرهنگیان کشور باشد، در جلسه غیر رسمی ۱۱ شهریور ۱۳۹۶ با اینکه حتی از اکثریت هم برخوردار نبود، شاکله شورای مرکزی را خودسرانه بهم ریخت و ۱۵ عضو شورای مرکزی (بر طبق ماده ۱۵ اساسنامه شورا) را به تنها و تنها ۷ عضو تقلیل داد. معالاسف کانون تهران و کانون همدان در اقدامی «کودتاگونه» دست به تخریب در شورای هماهنگی زدند. آقایان خواسته یا ناخواسته آرزوی دیرین نیروهای امنیتی را عملی کردند و با مصوبه غیر قانونی شان در جلسه غیر رسمی ۱۱ شهریور ۹۶ به منظور حذف کانون های منتقد و تضعیف خرد جمعی و تعاملی در میان کانون های صنفی فرهنگیان ایران، با تخلفی دیگر نسبت به اساسنامه شورا، اعضای شورای مرکزی را به ۷ تشکل کاهش دادند. آقایان این نقص اساسنامه را رقم زدند تا به راحتی بتوانند در شورای مرکزی نیز مانند کانون تهران، لابیگری کنند. بنابراین بر فعالان صنفی سراسر کشور و پیشکسوتان و اعضای «شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان» است که با جدیت بر علیه مصوبه جلسه غیر رسمی و اقلیتی شورا در مورخه ۱۱ شهریور ۹۶ در شهر بجنورد، اطلاعیه دهند و نیز تلاش حداکثری خود را برای برگزاری جلسه ای دیگری منطبق بر «اساسنامه» و «آیین نامه اجرایی شورای مرکزی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران» و نیز با احترام به خرد جمعی تمام کانون های صنفی معلمان، به انجام رسانند. تلاش و کوششی بیشینه برای باز گردادن «اندیشه کنشگری، سلامت تشکیلاتی، صداقت صنفی، و شور و نشاط فعالیت گروهی» به شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران. به امید حرکت و تغییر محمّد خاکساری مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه قلم معلّم و بازرس سابق شورای مرکزی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ۱۱ آذر ۱۳۹۶