سخنن یکی از همکاران در واتساپ
صنفی و سیاسی
✍✍✍✍✍✍✍
درود جناب خاکساری گرامی
شخصا وقتی از جغرافیای جنگل هیرکانی در شمال ایران بحث می کنم. امکان ندارد که به سلسله جبالی که اجازه خروج تبخیر دریای خزر را به دور دستها نمی دهد، اشاره نداشته باشم. من وقتی از کویر شهداد صحبت می کنم، محال است به درجه جغرافیایی منطقه یا درجه تابش خورشید به آن اشاره نداشته باشم. من نمی توانم قبول کنم که یک فعال صنفی دغدغه مند به وضعیت موجود، بدون داشتن یک بینش سیاسی قوی پا بمیدان گذاشته باشد. من ریشه فعالیت صنفی هر شخص را، زاییده نگاه سیاسی آن فرد میدانم. نگاه سیاسی شخص معلم به کودک کار است، که دامنه این معضل را به تلاش برای اجرای اصل سی قانون اساسی وامیدارد. شخصا معتقدم صنف و سیاست یک جغرافیاست، دو تا نیست که بخواهیم در مورد آن بحث کنیم. آنچه در مورد سیاست میتوان گفت، ابدا در مورد فعالین صنفی پرونده دار نباید مورد وثوق قرار بگیرد. سیاست بمعنای عام یعنی دخالت در قدرتهای تصمیم گیری یک کشور، بله کار خیلی از همکاران معلم سیاسی ست. خیلی از همین تشکیلات رنگ وارنگی که به نام معلمان درست شده، اما تمام تلاش آنها برای تعویض پیچ و مهره های دستگاههای حکومتی خصوصا در آموزش و پرورش است. بله خیلی از همکاران که در اتاق تشریف دارند، کارهای سیاسی میکنند. البته گاهی شعارهایی از جنس بدنه و معضلات موجود هم می دهند، اما هیچکدامشان بعنوان معلم هدایتگر نسلها در طول عصرها، خطوط قرمزشان اجرای اصل سی قانون اساسی از فردا صبح نیست. بچشم می بینند که با سیاستهای غلط در آموزش و پرورش، درجه کشتار تا خودکشی معلمان کشیده شده است، اما واکاوی نمی کند که اگر جنگهای نیابتی نبود، ما حالا برای آب و نان و غذا، کشته نمی دادیم. بنظرم اگر اتهام سیاسی باید بر تعدادی از معلمان بسته شود، فقط آن دسته از معلمان هستند، که ابزار دست این وکیل یا آن وزیر هستند. معلمان پرونده دار معمولا، کسانی هستند که فقط بدنبال بلند کردن اهداف و مطالبات جامعه خودشان و دانش آموزی شان هستند، کاری به بلند شدن این وزیر یا آن وزیر ندارند. شخصا معتقدم باید خواسته ها و مطالبات خودمان را چنان بالا ببریم، که هر وکیل یا وصی، حتی انقلابی تر از مجلس فعلی، ترس از معرفی وزیر داشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر