۱۳۹۷ فروردین ۱۱, شنبه

خرسندی و رضایت در تشکل های صنفی

خرسندی و رضایت در تشکل صنفی ↘↘↘↘↘↘↘↘↘↘ خرسندی یا رضایت» بستگی به نوع تربیتی است که انسان در "خانواده و جامعه "صورت می گیرد.؛ " کنش اجتماعی" مثبت در تشکل صنفی میتواند "خرسندی و رضایت"در تشکل صنفی ایجاد می کند. عوامل محرک اجتماعی می تواند باعث "خرسندی یا عدم رضایت "شود عوامل متعدد دیگری می تواند در "موفقیت و رضایت و خرسندی "یک تشکل نقش داشته باشد. موفقیت در تشکل صنفی باعث "رضایت و خرسندی" در تشکل صنفی می شود. یکی از ویژگی های موفقیت و خرسندی در تشکل صنفی "انتخاب گری " در تشکل صنفی است چنانچه این انتخاب تشکل صنفی درست انتخاب گردد. دستاوردی برای تشکل به همراه دارد. حاصل آن رضایت و خرسندی در تشکل صنفی است "رضایت و خرسندی"در تشکل صنفی میزان "مشارکت "را در تشکل صنفی افزایش می دهد. محمد خاکساری 11 فروردین 97

۱۳۹۷ فروردین ۱۰, جمعه

ریشه بیکاری

ریشه بیکاری ↘↘↘↘↘↘↘ ریشه بیکاری در توزیع نابرابر ثروت است. وقتی ثروت در جامعه به درستی تقسیم نشود و فاصله "فقیر و غنی" خیلی زیاد می شود و اختلاف طبقاتی بوجود می آید و کسانی که این سرمایه ها را در اختیار دارند به ارزش های "اجتماعی و معنوی" توجهی نمی کنند.، سرمایه شان را در جهت منافع ملی به کار نمی گیرند روز به روز به ثروت خود می افزایند و بنابر این "اشتغال" در جامعه ایجاد نمی شود.پس باید یک تمهید زیربنایی برای " "توزیع در آمدها "👉👉در جامعه وجود داشته باشد آنکه جمع گشته سیم وزرش زر نبارید از هوا به سرش از. کجا جمع شده ثروت او یا خودش دزد بوده یا پدرش محمد خاکساری 10 فروردین 97

۱۳۹۷ فروردین ۹, پنجشنبه

نگاه مسئولین به بالا است

نگاه مسئولین به بالا ست ↘↘↘↘↘↘↘ نگاه مسئولین به بالاست نه پایین. باید این طرز فکر تغییر کند . مسئول باید به مردم وفادار باشد. این نگاه توسعه‌یافتگی، است کشوری پیشرفت می‌کند که رسانه‌های "نقاد و منتقد"👉 داشته باشد. نگاه به مردم نگاه کالای لوکس نیست وقتی در کشوری نگاه به پایین داشته باشد مشارکت ایجاد می شود. متاسفانه" روز به روز" فاصله حاکمیت با مردم بیشتر می شود. تا نهاد مدنی فعال نشود مشکلات همچنان ماندگار است محمد خاکساری 9 فروردین 97

۱۳۹۷ فروردین ۷, سه‌شنبه

جامعه مدنی

جامعه مدنی ↙↙↙↙↙↙↙↙ جامعه مدنی واسطه میان دولت و مردم است و هم چنین عرصه اِعمال قدرت به وسیله شهروندان است. رابطه را " انجمن‌های داوطلبانه، و تشکل ها و احزاب و گروه‌ها" " نقش محوری" را در ابعاد "سیاسی، اجتماعی و صنفی "غیره ایفا می‌کنند. جامعه مدنی از حقوق شهروندان آغاز می شود و سپس " کثرت گرایی" در جامعه تکوین می‌شود . حاکمیت هایی که "جریان آزاد اطلاعات"وجود ندارد. اکثر تشکل های مدنی تحت فشار حاکمیت است .مانع فعالیت نهاد های مدنی مستقل می شوند. محمد خاکساری 7 فروردین 97

۱۳۹۷ فروردین ۶, دوشنبه

مشارکت با برنامه ریزی

مشارکت، با برنامه ریزی تشکل های صنفی و نهاد های مدنی ↘↘↘↘↘↘↘↘ مشارکت .بدون برنامه ریزی امکان‌پذیر نیست . متأسفانه در جامعة " سنتی و نه مدرن،" سازوکار و برنامة مشخص برای مشارکت مؤثر و مرتبط تشکل و نهاد های مدنی وجود ندارد نتیجه در همه چیز بهم ریخته سردرگم می‌شود، همة "توانمندی‌ها" هدر می‌رود. در چنین وضعیت حاکمیت همة کارها را بطور "مستقیم یا غیر مستقیم" عهده‌دار می گردد نهاد های مدنی جایگاهی ندارد. و به ناچار حاکمیت به نحو غیرمعقول، بسیار گسترش می‌یابد،" هزینه‌بردار و دست‌وپاگیر "می‌شود به همین دلیل، از انجام وظایف خارق‌العادة بدون مشارکت نهاد های مدنی مختلف، "محروم " می‌گردد. بازتاب این وضعیت ناگوار،" پیدایش اختلال در سازمان ها و افزایش مداوم ناراحتی و بدبینی مردم" از حاکمیت می شود. مردم فکر می کنند حاکمیت به مسائل اولیه آنها بی‌توجه است، به همین جهت مشارکتی از طرف مردم انجام نمی گیرد نهاد مدنی واسطه بین دولت و مردم است مشکلات مردم از پایین به حاکمیت انتقال می دهد. محمد خاکساری 6 فروردین 97

۱۳۹۷ فروردین ۵, یکشنبه

بالا بردن مشارکت تشکل ها

بالا بردن مشارکت تشکل ها ↘↘↘↘↘↘↘ در بالا بردن دانش مشارکت ، ایجاد انگیزه برای تشکل ضروری و لازم است اعتماد به تشکل واسطة ایجاد تشکل‌های قرص و محکم و کارساز است ، باعث یاری، هدایت و جذب اعضا می گردد. محمد خاکساری 5 فرودین 97

مشارکت آگاهانه

ضرورت مشارکت آگاهانه، ↘↘↘↘↘↘ مشارکت مستمر و برنامه ریزی شدة تمام نهاد های مدنی در زمینة امورصنفی ، و مدنی لازم است اهداف اجتماعی و علایق مشترک،باید در نظر گرفته شود . تأمین آن موجب ترقی و توسعة همه سویه در نهاد مدنی می‌شود. عکس‌ این قضیه، یعنی عدم مشارکت سازمان یافتة توام با پراکندگی در کارهای جمعی، واپس ماندگی و گرفتاری‌های توفنده است و موجب کاهش مشارکت را بدنبال خواهد داشت. محمد خاکساری 5 فرودین 96

۱۳۹۷ فروردین ۴, شنبه

سندیکا یا اتحتدیه

سندیکاه یا اتحادیه سندیکا و یا اتحادیه نهادی مستقل از دولت و کارفرما و برای برای عمل متحدانه صنف معینی است. این تشکل ها در قرن نوزدهم در اروپا توسط کارگران بخش های مختلف اساسا به این دلیل بوجود آمدند که از رقابت بین آنها جلوگیری کند و در مقابل اجهافات کارفرما به جای اعتراضات فردی و پراکنده از حقوق آنها متحدانه دفاع کنند. اتحادیه های معلمان اکنون در بیشتر کشورهای جهان مستقلا و بدون دخالت گری نهادهای دولتی به رسمیت شناخته شده است. در حقیقت نمایندگان منتخب معلمان دراتحادیه ها، مسائل و مشکلات آموزش و پرورش را مورد بررسی قرار داده و در درجه اول به صورت نامه نگاری و تماس های مستقیم با نمایندگان دولت این موضوعات را طرح می کنند. در صورتی که نمایندگان دولت به در خواست این نمایندگان پاسخ مثبتی ندهند این موضوع به رای اعضا گذاشته می شود. خواست ها و مطالبات ابتدا رسانه ای می شود و در بسیاری موارد به بحث های تلوزیونی هم می کشد اما آخرین واکنش ها برای بدست آوردن مطالبات مطرح شده اعتصاب عمومی است. برای به رسمیت بخشیدن حقوق اتحادیه ها، کنوانسیون های بین المللی قوانین و مقرراتی را به تصویب رساند ه اند و کشورهای عضو متعهد به اجرای این میثاق های بین المللی هستند. حق تشکل مستقل، اعتصاب، اعتراض و آزادی بیان از جمله این کنوانسیون ها هستند. دولت ایران هم در سازمان جهانی کار متعهد به اجرای این کنوانسین ها شده است و هر سال به جای نمایندگان واقعی عده ای را از سازمان های دست ساخت خود به اجلاس سالانه می فرستد. آموزش بین الملل (EI ) هم نهادی جهانی است که برای بحث و تبادل نظر در مورد آخرین دستاوردهای آموزشی هر چهار سال یک بار کنگره خود را برگزار می کند و نمایندگان معلمان در سرتاسر جهان در آن شرکت می کنند. دستگیری آقای اسماعیل عبدی و ممانعت از حضورش در اجلاس امسال این نهاد در حقیقت زیر پا نهادن قوانین و مقرراتی که دولتمردان ایران به آن متعهد هستند. دولتمردان ایران در حقیقت در سازمان های بین المللی به ظاهر وانمود می کنند که در ایران همه اصناف حق تشکل مستقل دارند و هیچ کس به جرم عضو اتحادیه بودن دستگیر و زندانی نمی شود. به همین دلیل اتهامات سیاسی و امنیتی برای تمام فعالین صنفی از جمله معلمان دستگیر شده می بندند آنچه که برای تشکل صنفی معلمان اهمیت بسیار دارد این است که اتحادیه معلمان و اصولا هر اتحادیه صنفی منافع آن صنف معین را نمایندگی کند و بر علیه ادغام احزاب و اتحادیه ها در یک ظرف بی شکل مبارزه کند. به همین دلیل ما می بینیم که در ایران معلمان به روشنی در تمام اسناد خود صنفی بودن تشکل معلمان را مکتوب کرده اند. تشکلات صنفی با یک حزب سیاسی تفاوت بسیار دارند. جوهره تشکیل حزب سیاسی کسب قدرت سیاسی است اما وظیفه اولیه تشکل صنفی دفاع ازحقوق معلمان است. اتحادیه های معلمان اکنون پس از سال ها تجربه بخصوص در کشورهای اروپایی قدرت مستقلی از معلمان را در اعتراضات و اعتصابات خود به نمایش می گذارند. اکنون در بسیاری از کشورهای جهان اتحادیه های معلمان به بخشی از نهاد های شناخته شده و رسمیت یافته جامعه تبدیل شده اند. اعتصاب، اعتراض، تحصن و حق تشکل اکنون در این جوامع جرم حساب نمی آید بلکه به عنوان یک حقوق اجتماعی به رسمیت شناخته شده است. اما در برخی دیگر از کشورهای جهان از جمله ایران هر جنبش صنفی ای از جانب حاکمان، سیاسی و "به خطر انداختن امنیت ملی" تلقی می شود و سرکوب و زندان را به همراه دارد. به راستی چرا در حالی که حق داشتن تشکل مستقل از دولت، اعتراض و اعتصاب در بسیاری از کشورهای جهان دیگر پدیده ای عجیب و قریب نیست و معلمان به درستی حق خود می دانند که در چنین تشکلاتی بدون هیچ ترس و واهمه ای از زندان و از دست دادن کار عضو شوند اما در ایران حاکمان این همه ترس و واهمه از خود در مقابل ایجاد چنین تشکلاتی از خود نشان می دهند؟ به نقل از کروه تلکرام کنکاش هوش

۱۳۹۶ اسفند ۲۷, یکشنبه

هم خوانی با اهداف تشکل صنفی

موضوع: «هم خوانی با اهداف تشکل صنفی» سلام همکاران فرهنگی، متاسفانه گاها مشاهده می کنیم در تشکل های صنفی فرهنگیان میان اهداف تشکل و عملکرد اعضای هیات مدیره «هم خوانی» دیده نمی شود. همین مورد موجب می شود در تشکل صنفی «انسجام» و هماهنگی لازم ایجاد نگردد و موجب بی اعتمادی بدنه تشکل نسبت به راس تشکل یعنی هیات مدیر گردد. بطور مثال اگر اعضای هیات مدیره نسبت به عمل کردن به مواد اساسنامه تشکل «بی تفاوت» باشد و یا مصوبات هیات مدیره تشکل را عملی نکنند، بی اعتمادی را دامن خواهند زد. یا اگر در بیانیه کانون صنفی ای اعلام «تجمع یا اعتصاب» شده است ولی «تجمع و اعتصاب» را خود بیانیه دهندگان لغو کنند، در واقع پیش از الغاء و ابطال تجمع، آبروی تشکل را به باد فنا داده اند. در چنین شرایط خجالت آوری می توان گفت که بین «گفتار» و «کردار» اعضای هیات مدیره آن تشکل تفاوت های فاحشی وجود دارد چراکه ایشان به وعده های خود عمل نمی کنند و به اصطلاح «نا هم خوانی»‌ در تشکل شان وجود دارد. این «نا هم خوانی» موجب «ضعف تشکیلات» و «ضعف درونی» تشکل مذکور می گردد و همچنین «نا هم خوانی» در یک چنین تشکل صنفی یا سندیکایی موجبات «بی اعتمادی» در بدنه آن تشکل یا سندیکا را فراهم می آورد. «اعتماد» سرمایه اجتماعی یک تشکل صنفی است. اگر سرمایه اجتماعی تشکل خدشه دار شود، باعث می شود که تشکل رشد و توسعه «صنفی» پیدا نکند و تشکل به قول معرف «درجا بزند». در چنین شرایطی لازم است که بدنه تشکل صنفی به هیات مدیره فشار آورد (درخواست عملکرد شفاف و استوار نماید) و هیئت مدیره را مجبور کند که به مصوبات مجمع عمومی و مفاد اساسنامه تشکل صنفی عمل نماید. اگر بدنه این فشار را نیاورد، مسئولیت صنفی خود را عمل نکرده است. در همین مورد باید اعضای تشکل های صنفی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان به اعضای هیات مدیره «خود خوانده» شورای هماهنگی در جلسه غیر رسمی و مغایر اساسنامه ای 11 شهریور در بجنورد فشار آورند که این گروه «خود خوانده»، به اساسنامه اولیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان برگردد و به آن احترام بگذارد. اساسنامه ای وزین که با اکثریت قاطع آراء در جلسه مجمع عمومی 11 اردیبهشت سال 84 در شهر کرمانشاه تصویب گردید. اما متاسفانه، شرایط «خودخواهانه»‌ و «تمامیت خواهانه»‌ کنونی، «زیبنده» و «شایسته» شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان نیست. شرایطی که در آن هیات مدیره شورا تنها هفت تشکل شکنده باشد. همکاران صنفی شاهد هستند که اینجانب طبق ماده 10 اساسنامه بارها و بارها تقاضا کردم که جلسه مجمع عمومی در اسفند برگزار گردد، اما متاسفانه گویا ظاهرا ریاست غیر رسمی شورای هماهنگی کنونی مانند هیات مدیره سابق کانون صنفی معلمان (طیف سیاسی تجاری تهران) و نیز ریاست سابق شورای مرکزی (کانون متخلف همدان) توجه ای به اساسنامه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ندارند. اما آقایان توجه داشته باشند که اگر همچنان «بی قانونی» در شورای هماهنگی کنند روز به روز از اعتماد بدنه معلمان نسبت به شورای هماهنگی کاسته می گردد. نهاد اثر گذاری که طی دو دهه گذشته بسیاری از فعالان صنفی راستین آن به گونه های گوناگون هزینه های فراوان مالی و جانی ای داده اند. به امید تغییر محمد خاکساری یکی از موسسین کانون صنفی معلمان Khaksari902@gmail.com 20 اسفند 1396 Hide quoted text موضوع: «هم خوانی با اهداف تشکل صنفی» سلام همکاران فرهنگی، متاسفانه گاها مشاهده می کنیم در تشکل های صنفی فرهنگیان میان اهداف تشکل و عملکرد اعضای هیات مدیره «هم خوانی» دیده نمی شود. همین مورد موجب می شود در تشکل صنفی «انسجام» و هماهنگی لازم ایجاد نگردد و موجب بی اعتمادی بدنه تشکل نسبت به راس تشکل یعنی هیات مدیر گردد. بطور مثال اگر اعضای هیات مدیره نسبت به عمل کردن به مواد اساسنامه تشکل «بی تفاوت» باشد و یا مصوبات هیات مدیره تشکل را عملی نکنند، بی اعتمادی را دامن خواهند زد. یا اگر در بیانیه کانون صنفی ای اعلام «تجمع یا اعتصاب» شده است ولی «تجمع و اعتصاب» را خود بیانیه دهندگان لغو کنند، در واقع پیش از الغاء و ابطال تجمع، آبروی تشکل را به باد فنا داده اند. در چنین شرایط خجالت آوری می توان گفت که بین «گفتار» و «کردار» اعضای هیات مدیره آن تشکل تفاوت های فاحشی وجود دارد چراکه ایشان به وعده های خود عمل نمی کنند و به اصطلاح «نا هم خوانی»‌ در تشکل شان وجود دارد. این «نا هم خوانی» موجب «ضعف تشکیلات» و «ضعف درونی» تشکل مذکور می گردد و همچنین «نا هم خوانی» در یک چنین تشکل صنفی یا سندیکایی موجبات «بی اعتمادی» در بدنه آن تشکل یا سندیکا را فراهم می آورد. «اعتماد» سرمایه اجتماعی یک تشکل صنفی است. اگر سرمایه اجتماعی تشکل خدشه دار شود، باعث می شود که تشکل رشد و توسعه «صنفی» پیدا نکند و تشکل به قول معرف «درجا بزند». در چنین شرایطی لازم است که بدنه تشکل صنفی به هیات مدیره فشار آورد (درخواست عملکرد شفاف و استوار نماید) و هیئت مدیره را مجبور کند که به مصوبات مجمع عمومی و مفاد اساسنامه تشکل صنفی عمل نماید. اگر بدنه این فشار را نیاورد، مسئولیت صنفی خود را عمل نکرده است. در همین مورد باید اعضای تشکل های صنفی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان به اعضای هیات مدیره «خود خوانده» شورای هماهنگی در جلسه غیر رسمی و مغایر اساسنامه ای 11 شهریور در بجنورد فشار آورند که این گروه «خود خوانده»، به اساسنامه اولیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان برگردد و به آن احترام بگذارد. اساسنامه ای وزین که با اکثریت قاطع آراء در جلسه مجمع عمومی 11 اردیبهشت سال 84 در شهر کرمانشاه تصویب گردید. اما متاسفانه، شرایط «خودخواهانه»‌ و «تمامیت خواهانه»‌ کنونی، «زیبنده» و «شایسته» شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان نیست. شرایطی که در آن هیات مدیره شورا تنها هفت تشکل شکنده باشد. همکاران صنفی شاهد هستند که اینجانب طبق ماده 10 اساسنامه بارها و بارها تقاضا کردم که جلسه مجمع عمومی در اسفند برگزار گردد، اما متاسفانه گویا ظاهرا ریاست غیر رسمی شورای هماهنگی کنونی مانند هیات مدیره سابق کانون صنفی معلمان (طیف سیاسی تجاری تهران) و نیز ریاست سابق شورای مرکزی (کانون متخلف همدان) توجه ای به اساسنامه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ندارند. اما آقایان توجه داشته باشند که اگر همچنان «بی قانونی» در شورای هماهنگی کنند روز به روز از اعتماد بدنه معلمان نسبت به شورای هماهنگی کاسته می گردد. نهاد اثر گذاری که طی دو دهه گذشته بسیاری از فعالان صنفی راستین آن به گونه های گوناگون هزینه های فراوان مالی و جانی ای داده اند. به امید تغییر محمد خاکساری یکی از موسسین کانون صنفی معلمان Khaksari902@gmail.com 27اسفند 1396

۱۳۹۶ اسفند ۲۶, شنبه

گوش شنوا کو ؟

گوش شنوا کو ؟ از نسیم شمال طنز پرداز مشروطه تا چند زنی نعره که قانون خدا کو؟ گوش شنوا کو؟ کو انکه دهد گوش به عرض فقرا کو؟ گوش شنوا کو؟ مردم همگی مست و ملنگ اند به بازار، از دین شده بیزار انصاف و حیا و صفت و شرم و حیا کو؟ گوش شنوا کو؟ در علم و ترقی همه آفاق عوض شد اخلاق عوض شد ما را به سوی علم و یقین راهنما کو؟ گوش شنوا کو؟ عالم همه از خلعت نورای مُشعشع گردیده مُخلع در پیکر ما خلعت موزون و رسا کو؟ گوش شنوا کو؟ در خانه ی همسایه عروسی است آمُلا به به!بارک الله آن شاخ نباتی که شود قسمت ما کو؟ گوش شنوا کو؟ این دوره مگر دوره ی ((رباب حجال))است؟ یا قحط رجال است؟ مردان هنرپیشه ی انگشت نما کو؟ گوش شنوا کو؟ امروز جمیع علما خانه نشینند در ماتم دینند بر گردن ما از غم دین شال عزا کو؟ گوش شنوا کو؟ افکنده دو صد غلغله بر گنبد گردون صوت گرامافون جوش علما و فقها و فضلا کو؟ گوش شنوا کو؟ آن "سِِرتُ من البصره الی الکوفه"چطو شد؟ موقوفه چطو شد؟ آن دهکده ی وقف عموم غربا کو؟ گوش شنوا کو؟ هر گوشه بساطی ز شراب است و قمار است دیگی سر بار است ای مسجدیان امر به معروف شما کو؟ گوش شنوا کو؟ پرسید یکی رحم و مروت به کجا رفت؟ گفتم به هوا رفت مرغی که بَرَد کاغذ ما را به هوا کو؟ گوش شنوا کو؟ یک نیمه ی ایران ز معارف همه دورند نیمی شل و کورند اندر کف کوران ستمدیده عصا کو؟ گوش شنوا کو؟ دیدم باغی فقرا دسته به دسته بر سبزه نشسته فریاد کشیدند همه:"اشرف ما کو"؟ گوش شنوا کو؟

۱۳۹۶ اسفند ۲۴, پنجشنبه

هم قدم با سانسور

هم قدم با سانسور'همراه دیرینه إیرانی ها بخشی از مقاله هم قدم با سانسور ; همراه دیرینه ایرانی ها" از خانم نسرین دانایی دکترای جامعه شناسی مجله گزارش تاریخ 15 اردیبهشت 94" " ،کاهش اعتماد عمومی و سانسور" وی بیان کرد: گاهی مساله سانسور جدای از دوران کودکی در شغل یا جریان جامعه ایجاد می‌شود. مثلا کسی که با خلاقیت خود در جامعه حمایت نمی‌شود، سعی می‌کند برخی از جنبه‌های کاری خود را به دلیل عدم دیده شدن سانسور کند.مدرس دانشگاه آزاد اسلامی گفت: امروز پدیده سانسور و خود‌سانسوری در رسانه‌ها مشهود‌تر است به‌نحوی که بسیاری از این بخش‌ها به دلیل فشار برخی از سازمان‌ها به خودسانسوری روی می‌آورند و برخی از موارد را حذف می‌کنند در حالی‌که وظیفه رسانه‌ها اطلاع‌رسانی دقیق و به موقع به مردم است لذا اگر این وظیفه به‌خوبی انجام نشود پیامدهای منفی به دنبال دارد. دانایی ادامه داد: سانسور در رسانه‌ها باعث می‌شود که مخاطبان به سمت دیگری روی بیاورند و دیگر اینکه اعتماد عمومی جامعه نسبت به رسانه کاهش پیدا می‌کند. وی افزود: در جنبه‌های فردی و جمعی ترس از قانون و مجازات برای املر خودسانسوری بسیار مهم است. مسائلی نظیر عدم پخش رسانه یا پیگرد قانونی عمده انگیزه‌های سانسور در رسانه‌ها هستند. این جامعه‌شناس با ابراز تاسف از رشد پدیده سانسور در کشور گفت: متاسفانه در بسیاری از کشورهای جهان سوم این مساله وجود دارد البته در کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز این امر دیده می‌شود اما قطعا این پدیده در کشورهای جهان سوم بیشتر است. سانسور عامل مخاطبان از دست رفته دانایی توضیح داد: یکی از پیامدهای خودسانسوری امروز در ایران مشهود است چرا که مخاطبین بیشتر به سمت رسانه‌های خارجی حرکت کرده‌اند و خلاقیت و پویایی در رسانه‌های مختلفی نظیر تلویزیون، روزنامه، سینما و ... از دست رفته است. وی بیان کرد: در حقیقت بسیاری از آثار رسانه‌ای و هنری که با هزینه‌های گزاف انجام می‌شود به‌‌خاطر این امر از عرصه کشور حذف می‌شوند. به‌طور حتم چنین سانسورهایی بر دیدگاه عمومی جامعه تاثیری جز افزایش بد‌بینی ندارد. دانایی اظهار کرد: داشتن تخصص کافی در فعالان عرصه رسانه و هنر می‌تواند کمی بر کاهش این مقوله تاثیر داشته باشد. یعنی یک فیلم‌ساز، هنرمند یا خبرنگار می‌تواند با استفاده از هوشمندی و تخصص خود علاوه بر رضایت مخاطبین خویش به کار خود ادامه دهد لذا مساله تخصص در این بخش بسیار مهم است. وی با اشاره به چارچوب‌هایی که هر روز تنگ‌تر می‌شود گفت‌: البته گاهی چارچوب‌های این عرصه کاملا سلیقه‌ای تعیین می‌شوندبه‌نحوی که حتی صحبت کردن درباره برخی موارد را ممنوع می‌کند به همین خاطر تخصص نمی‌تواند در این‌گونه موارد کمکی کند. ادارات همرنگ جماعت شده این جامعه شناس گفت: متاسفانه خودسانسوری در سازمان‌ها با عنوان همرنگ جماعت شدن از فردی به فرد دیگر منتقل می‌شود و خلاقیت و پویایی را در سازمان‌ها و کلیت جامعه تحت تاثیر قرار می‌دهد یعنی کمتر کسی برای از بین بردن روزمرگی تلاش می‌کند. دانایی بیان کرد: البته مساله سانسور در ایران ریشه تاریخی نیز دارد‌‌‌‌‌. به این نحو که ما از دوران قاجاریه و پهلوی با مشکل آزادی بیان رو به رو بودیم. بی‌سواد نگه داشتن مردم، در کنار نبود آگاهی و حضور جامعه در ترس به تداوم این عرصه انجامیده است.وی هشدار داد: در صورت تداوم و گسترش سانسور خلاقیت و ایده‌های نو در جامعه نابود می‌شود ضمن اینکه مردم به سمت رسانه‌های ماهواره و بین‌المللی حرکت می‌کنند. رشد رسانه‌های خارجی در کشور می‌تواند شایعه‌پراکنی را افزایش دهد. ضمن اینکه به تزریق فرهنگی دیگر به کشور منجر می‌شود. این جامعه‌شناس پیشنهاد داد: راه‌حلی این مساله را می‌توان بر افزایش سواد رسانه‌ای در بین مردم دانست. در حقیقت با این روش می‌توانیم فاصله دانش و آگاهی جامعه را کاهش دهیم و به جای عدم پخش و سانسور سعی کنیم آگاهی مردم را افزایش دهیم.حذف تعصبات و سلیقه از چارچوب‌ها دانایی گفت: سواد رسانه‌ای یعنی اینکه ما برنامه‌های رسانه‌ها، مجلات و ... را با دیدگاه انتقادی و به‌جا نگاه کنیم و با توجه به تعصبات بی‌مورد و سلیقه‌ای به سانسور روی نیاوریم در واقع سواد رسانه‌ای نیازمند ترویج نگاه علمی در این عرصه است.وی افزود: حضور آزادی بیان در جامعه به رشد افکار درست کمک می‌کند درحالی‌که روند بالعکس تنها به رشد فرهنگ خارجی و ضعف فرهنگی داخلی و بومی ما می انجامد.به طور حتم عواملی که از آنها برای رشد پدیده سانسور سخن گفته شد امروز در حال رشد و گسترش است.

۱۳۹۶ اسفند ۱۲, شنبه

تجربه شخصی بازداشت

سلام تشکر از ارتباط Ahamad Honari تجربه بازداشت شخصی ممکن است بخش هایی این دستورالمل سپاه واقعیت نداشته باشد ولی کسانی تجربه زندان و بازداشت داشته باشند می دانند بخشی هایی از این دستور العمل درست است منزل شخصی اینجانب را در اردیبهشت 86 همین کار را کردند ولی برای من خشونت فیزیکی نکردند ولی رفتار انها تحکم اور بود ایجانب حسابی انها بی اعتبار کردم گفتم باید از 110 استعلام کنم شماها کی هستبدگفتم شایدشما عوامل خود سر باشید از 110 مامور امد حکم انان کنترل کرد محمد خاکساری مدیر مسئول و صاحب امتیاز قلم معلم 12 اسفند 96

چگونه یک معلم را بازداشت کنیم ؟

چگونه یک معلم را بازداشت کنیم دستورالعمل اطلاعات سپاه در 5 گام 1- چند نفری، حداقل یک تیم چهار نفره، به مدرسه محل تدریس معلم موردنظر هجوم ببرید. بهتر است وقتی سر کلاس است با شکستن درب کلاس وارد شوید و با داد و فریاد و کتک و تحقیر و فحاشی، هرچه بیشتر بهتر، بازداشتش کنید. اگر زنگ تفریح بود، بهتر است معلم را با ترفندی به حیاط بکشانید و در حضور دانش‌آموزان با داد و فریاد و مشت لگد بر سرش بریزید و بازداشتش کنید. بچه‌ها باید با قاطعیت و صلابت سپاه اسلام آشنا شوند، فرصت را از دست ندهید. توصیه اکید می‌شود که اگر ممکن شد برای تاثیر گذارتر بودن فحاشی‌ها به خودش و خانواده و همکارانش، از بلندگوی مدرسه هم استفاده کنید. بلندگویی که در خدمت اسلام نباشد، بلندگو نیست. 2- مهم نیست معلم در برابر بازداشت مقاومت می‌کند یا نه، خونسرد است یا عصبانی، از شما حکم می‌خواهد یا به خاطر امنیت روانی دانش‌آموزانش در سکوت شما را همراهی می‌کند، شما در هر حال نباید فریب این بچه مثبت بازی‌های دشمنان اسلام را بخورید. شوکر برقی، اسپری فلفل و زور بازو اگر این‌جا استفاده نشود برای زیر گل خوب است. توصیه می‌شود در همان حال که با شوکر برقی به سر و کمر و پشت او می‌کوبید، اسپری فلفل را مستقیم در چشمانش خالی کنید. نترسید اسپری فلفل به مقدار کافی وجود دارد، در استفاده ازآن خساست به خرج ندهید، چشم باباتون که نیست! چشم مطلوب بازداشتی، چشمی است که چنان باد کرده باشد که قادر به دیدن نباشد. 3- تفنگی که به کمرتان آویخته‌اید، اسباب بازی نیست برای استفاده و نمایش قدرت اسلام و نظام است. همین که معلم از وحشی‌گری شما عاصی شد و داد زد که این چه طرز رفتار کردن است با قنداق کلت توی سرش بزنید، نگران نباشید، قرار نیست همه با این جور ضربه‌ها بمیرند. شاید هم نمرد، فوقش این است این‌که سرش می‌شکند کمی خون می‌آید و حساب دستش می‌آید که نظام از این خون‌ها نمی‌ترسد. 4- معلم بازداشتی را به در خانه‌اش ببرید، با کتک و لگد او را از اتومبیل بیرون بکشید و به داخل منزلش هجوم ببرید. در مقابل همسرش او را تا می‌توانید آزار دهید. ترس از اسلام همیشه خوب است. تا بیشتر از جدیت شما بترسند بیشتر حساب کار دسشتان می‌آید. خانه را موقع جستجو (جستجو برای چی؟ هرچی! خنگ نباشید، خدا بخواهد چیزی گیرتان می‌آید.) تا می‌توانید به هم بریزید، سر همسر و فرزندان معلم بازداشتی داد بکشید و برای اطمینان چند فحش آبدار هم چاشنی آن کنید. موثر است، مطمئن باشید. کامپیوتر و گوشی‌های تلفن و کتاب و دست‌نوشته و حتی برگه امتحانی بچه‌ها را جمع کنید تو گونی با خودتان بیاورید و معلم را خرکش برگردانید توی اتومبیل. 5- یادتان نرود که به همسر بچه‌ها و یا پدر و مادر معلم بازداشتی بگویید در مورد این بازداشت اطلاع‌رسانی نکند و تاکید کنید هرچه بگویید به زیان بازداشتی آن‌ها تمام می‌شود و گاز اتومبیل را بگیرید به قرارگاه ثارالله و معلم منفور ضدانقلاب را بدهید دست برادران تیم بازجویی در بند 240 و پس از نماز و نهار بروید دنبال بچه‌تان مدرسه و با وجدانی آرام و قبلی رئوف به او و معلمش لبخند بزنید که توصیه شده مومن با لبخند زیباتر است. @AlaviShahed

۱۳۹۶ اسفند ۱۰, پنجشنبه

مدارس به اصطلاع غیر انتفاعی

سلام با تشکر از ارتباط فعال صنفی دکتر شمس مدارس به اصطلاع غیر انتفاعی 👎👎👎👎👎👎👎👎👎👎👎 اینجانب در دو کنگره 5 و 6 اموزش بین الملل در المان و افریقای جنوبی به عنوان نماینده شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان شرکت داشتم . سخنرانی و تحقیقات از طرف اساتید دانشگاه های معتبر دنیا در مورد اسیب هایی که مدارس خصوصی به اصطلاح" غیر انتفاعی" به روحیه دانش اموزان می زند انجام می گرفت .این مدارس "اموزش "را مانند "تجارت "به دانش اموزان یاد می دهند چه وام های "میلیونی و میلیاردی "با وام 4 در صد 👉به مدیران ارشد برای خرید مدارس غیر انتفاعی در بهترین مناطق تهران از طرف بانک ها داده شد..همین وام های اگر به بازسازی مدارس فرسوده و مدارس کبری انجام می شد فضای اموزشی این مدارس حل می شد مرحوم رفسنجانی برای تایید گرفتن از امام خمینی برای تایید مدارس غیر انتفاعی نقش داشت .اخبار های غیر رسمی می رسد که موسسین این مدارس با "رابطه سالاری"و رشوه دارند"کاربری"👉 این مدارس را از اموزشی به" مسکونی" تبدیل می کنند تا شاختمان سازی در این مدارس انجام گیرد.بودجه مملکت در "ثروت اندوز"صرف می شود انگاه حدیث و روایت در مذمت "ثروت اندوزی "می اورند این ها "عالمان بی عمل "هستند به امید تغیر محمدخاکساری از موسسین کانون صنفی معلمان 11 اسفند 96

وزرایی که صاحب مدارس غیر انتفاعی هستند

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به استناد گزارشهای منتشر شده در فضای مجازی وزرای آپ که صاحب مدارس غیر انتفاعی در تهران هستند به شرح زیر می باشد آقای محمود فرشیدی آقای مظفر آقای حاجی آقای فانی و همسر آقای دانش آشتیانی 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 و افراد زیر از مدیران کل آپ ودیگر شخصیت های مرتبط با آپ ودیگر نهادهای حکومتی که موسس مدرسه غیر انتفاعی هستند ۱.زینی وند و همسر ۲. نشاسته ریز و فانی ۳.مسعودی مشاور بطحایی ۴.آذری مدیر کل فارس ۵.آقا محمدی و همسر مجمع تشخیص مصلحت ۶. حداد عادل و همسر .نماینده مجلس و ..... ۷.صفار هرندی و همسر ۸. حصیری مشاور وزیر ۹. امانی مدیر کل دفتر تالیف ۱۰.سلیمی جهرمی ۱۱.چهاربند ۱۲. الیاس قالیباف پسر شهردار تهران ۱۳. شرف الدین فرزند احمد توکلی ۱۴.یزدانی مدیر کل تهران ۱۵.حجه الاسلام حسینی مدیر کل تهران ۱۶.چینی فروشان مشاور فانی ۱۷. بزرگی زاده مشاور وزیر ۱۸. باقری مدیر کل تهران لیست فوق موسسان تعدادی از مدارس غیر انتفاعی تهران هستند چنانکه مشاهده می فرمائید وزرا از موسسان این مدارس هستند چرا وزرا از بین موسسان مدارس غیر دولتی بوده ؟؟؟؟ آیا وزیر بالاخره موسس شده؟ یا موسس وزیر می شود؟ کدامیک مقدم بر دیگری است؟ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

مدارس غیر انتفاعی مدیران ارشد

♦️ برخی از مدارس غیر دولتی مدیران ارشد کشور/ ویرایش 4 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ♦️ مدرسه اقای فانی و همسرشان ♦️مدرسه اقای زینی وند و همسرشان ♦️مدرسه و دانشگاه غیر دولتی اقای نشاسته ریز ♦️مسعودی مشاور قبلی بطحایی و فعلی الله یار ♦️مدرسه محمود فرشیدی ♦️مدرسه حاجی وزیر اسبق ♦️مدرسه داخل و خارج از کشوراقای اذری مدیر کل فارس ♦️مدرسه باز یکی از مشاوران اقای فانی که توانست در مدارس خیر خدمتی چند مدرسه بگیرد ♦️مدرسه اقای اقامحمدی مجمع تشخیص و همسرشان ♦️مدرسه اقای اکبریان اصولگرا در منطقه 5 ♦️ مدرسه فرهنگ اقای حداد عادل، 51 درصد علامه طباطبایی های کل کشور به همراه مدرسه همسرشان ♦️صفار هرندی وهمسرشان ، مدرسه تزکیه ♦️حصیری مشاور وزیر، مجتمع بزرگ آموزشی بوشهر ♦️امانی، مدیر کل دفتر تالیف، مجتمع آموزشی ♦️سلیمی جهرمی، مجتمع عترت ♦️چهاربند، آموزشگاه بزرگ زبان درشرق تهران ♦️فانی ومظفر وشرکا ، مجتمع جماران ♦️مجتمع مفید آقای دانش آشتیانی ♦️ مدرسه مهر هشتم، الیاس قالیباف ♦️ مدرسه شرف الدین فرزند احمد توکلی ♦️یزدانی، مدیرکل اسبق تهران، مجتمع غیرانتفاعی درشهرک غرب ♦️حجت الاسلام حسینی مدیرکل اسبق تهران وشرکا، ، مجتمع الغدیر ♦️چینی فروشان، مشاور فانی وشرکا ، مجتمع آداب دبی ♦️بزرگی زاده، مشاوروزیر، مجتمع غیرانتفاعی درقلهک که فروخته است ♦️ باقری مدیر کل تهران، مدارس صنعت