۱۳۹۶ اسفند ۲۷, یکشنبه

هم خوانی با اهداف تشکل صنفی

موضوع: «هم خوانی با اهداف تشکل صنفی» سلام همکاران فرهنگی، متاسفانه گاها مشاهده می کنیم در تشکل های صنفی فرهنگیان میان اهداف تشکل و عملکرد اعضای هیات مدیره «هم خوانی» دیده نمی شود. همین مورد موجب می شود در تشکل صنفی «انسجام» و هماهنگی لازم ایجاد نگردد و موجب بی اعتمادی بدنه تشکل نسبت به راس تشکل یعنی هیات مدیر گردد. بطور مثال اگر اعضای هیات مدیره نسبت به عمل کردن به مواد اساسنامه تشکل «بی تفاوت» باشد و یا مصوبات هیات مدیره تشکل را عملی نکنند، بی اعتمادی را دامن خواهند زد. یا اگر در بیانیه کانون صنفی ای اعلام «تجمع یا اعتصاب» شده است ولی «تجمع و اعتصاب» را خود بیانیه دهندگان لغو کنند، در واقع پیش از الغاء و ابطال تجمع، آبروی تشکل را به باد فنا داده اند. در چنین شرایط خجالت آوری می توان گفت که بین «گفتار» و «کردار» اعضای هیات مدیره آن تشکل تفاوت های فاحشی وجود دارد چراکه ایشان به وعده های خود عمل نمی کنند و به اصطلاح «نا هم خوانی»‌ در تشکل شان وجود دارد. این «نا هم خوانی» موجب «ضعف تشکیلات» و «ضعف درونی» تشکل مذکور می گردد و همچنین «نا هم خوانی» در یک چنین تشکل صنفی یا سندیکایی موجبات «بی اعتمادی» در بدنه آن تشکل یا سندیکا را فراهم می آورد. «اعتماد» سرمایه اجتماعی یک تشکل صنفی است. اگر سرمایه اجتماعی تشکل خدشه دار شود، باعث می شود که تشکل رشد و توسعه «صنفی» پیدا نکند و تشکل به قول معرف «درجا بزند». در چنین شرایطی لازم است که بدنه تشکل صنفی به هیات مدیره فشار آورد (درخواست عملکرد شفاف و استوار نماید) و هیئت مدیره را مجبور کند که به مصوبات مجمع عمومی و مفاد اساسنامه تشکل صنفی عمل نماید. اگر بدنه این فشار را نیاورد، مسئولیت صنفی خود را عمل نکرده است. در همین مورد باید اعضای تشکل های صنفی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان به اعضای هیات مدیره «خود خوانده» شورای هماهنگی در جلسه غیر رسمی و مغایر اساسنامه ای 11 شهریور در بجنورد فشار آورند که این گروه «خود خوانده»، به اساسنامه اولیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان برگردد و به آن احترام بگذارد. اساسنامه ای وزین که با اکثریت قاطع آراء در جلسه مجمع عمومی 11 اردیبهشت سال 84 در شهر کرمانشاه تصویب گردید. اما متاسفانه، شرایط «خودخواهانه»‌ و «تمامیت خواهانه»‌ کنونی، «زیبنده» و «شایسته» شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان نیست. شرایطی که در آن هیات مدیره شورا تنها هفت تشکل شکنده باشد. همکاران صنفی شاهد هستند که اینجانب طبق ماده 10 اساسنامه بارها و بارها تقاضا کردم که جلسه مجمع عمومی در اسفند برگزار گردد، اما متاسفانه گویا ظاهرا ریاست غیر رسمی شورای هماهنگی کنونی مانند هیات مدیره سابق کانون صنفی معلمان (طیف سیاسی تجاری تهران) و نیز ریاست سابق شورای مرکزی (کانون متخلف همدان) توجه ای به اساسنامه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ندارند. اما آقایان توجه داشته باشند که اگر همچنان «بی قانونی» در شورای هماهنگی کنند روز به روز از اعتماد بدنه معلمان نسبت به شورای هماهنگی کاسته می گردد. نهاد اثر گذاری که طی دو دهه گذشته بسیاری از فعالان صنفی راستین آن به گونه های گوناگون هزینه های فراوان مالی و جانی ای داده اند. به امید تغییر محمد خاکساری یکی از موسسین کانون صنفی معلمان Khaksari902@gmail.com 20 اسفند 1396 Hide quoted text موضوع: «هم خوانی با اهداف تشکل صنفی» سلام همکاران فرهنگی، متاسفانه گاها مشاهده می کنیم در تشکل های صنفی فرهنگیان میان اهداف تشکل و عملکرد اعضای هیات مدیره «هم خوانی» دیده نمی شود. همین مورد موجب می شود در تشکل صنفی «انسجام» و هماهنگی لازم ایجاد نگردد و موجب بی اعتمادی بدنه تشکل نسبت به راس تشکل یعنی هیات مدیر گردد. بطور مثال اگر اعضای هیات مدیره نسبت به عمل کردن به مواد اساسنامه تشکل «بی تفاوت» باشد و یا مصوبات هیات مدیره تشکل را عملی نکنند، بی اعتمادی را دامن خواهند زد. یا اگر در بیانیه کانون صنفی ای اعلام «تجمع یا اعتصاب» شده است ولی «تجمع و اعتصاب» را خود بیانیه دهندگان لغو کنند، در واقع پیش از الغاء و ابطال تجمع، آبروی تشکل را به باد فنا داده اند. در چنین شرایط خجالت آوری می توان گفت که بین «گفتار» و «کردار» اعضای هیات مدیره آن تشکل تفاوت های فاحشی وجود دارد چراکه ایشان به وعده های خود عمل نمی کنند و به اصطلاح «نا هم خوانی»‌ در تشکل شان وجود دارد. این «نا هم خوانی» موجب «ضعف تشکیلات» و «ضعف درونی» تشکل مذکور می گردد و همچنین «نا هم خوانی» در یک چنین تشکل صنفی یا سندیکایی موجبات «بی اعتمادی» در بدنه آن تشکل یا سندیکا را فراهم می آورد. «اعتماد» سرمایه اجتماعی یک تشکل صنفی است. اگر سرمایه اجتماعی تشکل خدشه دار شود، باعث می شود که تشکل رشد و توسعه «صنفی» پیدا نکند و تشکل به قول معرف «درجا بزند». در چنین شرایطی لازم است که بدنه تشکل صنفی به هیات مدیره فشار آورد (درخواست عملکرد شفاف و استوار نماید) و هیئت مدیره را مجبور کند که به مصوبات مجمع عمومی و مفاد اساسنامه تشکل صنفی عمل نماید. اگر بدنه این فشار را نیاورد، مسئولیت صنفی خود را عمل نکرده است. در همین مورد باید اعضای تشکل های صنفی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان به اعضای هیات مدیره «خود خوانده» شورای هماهنگی در جلسه غیر رسمی و مغایر اساسنامه ای 11 شهریور در بجنورد فشار آورند که این گروه «خود خوانده»، به اساسنامه اولیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان برگردد و به آن احترام بگذارد. اساسنامه ای وزین که با اکثریت قاطع آراء در جلسه مجمع عمومی 11 اردیبهشت سال 84 در شهر کرمانشاه تصویب گردید. اما متاسفانه، شرایط «خودخواهانه»‌ و «تمامیت خواهانه»‌ کنونی، «زیبنده» و «شایسته» شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان نیست. شرایطی که در آن هیات مدیره شورا تنها هفت تشکل شکنده باشد. همکاران صنفی شاهد هستند که اینجانب طبق ماده 10 اساسنامه بارها و بارها تقاضا کردم که جلسه مجمع عمومی در اسفند برگزار گردد، اما متاسفانه گویا ظاهرا ریاست غیر رسمی شورای هماهنگی کنونی مانند هیات مدیره سابق کانون صنفی معلمان (طیف سیاسی تجاری تهران) و نیز ریاست سابق شورای مرکزی (کانون متخلف همدان) توجه ای به اساسنامه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ندارند. اما آقایان توجه داشته باشند که اگر همچنان «بی قانونی» در شورای هماهنگی کنند روز به روز از اعتماد بدنه معلمان نسبت به شورای هماهنگی کاسته می گردد. نهاد اثر گذاری که طی دو دهه گذشته بسیاری از فعالان صنفی راستین آن به گونه های گوناگون هزینه های فراوان مالی و جانی ای داده اند. به امید تغییر محمد خاکساری یکی از موسسین کانون صنفی معلمان Khaksari902@gmail.com 27اسفند 1396

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر