۱۴۰۳ اردیبهشت ۴, سه‌شنبه

۹۰- ترور وزیر بهداشتی که می خواست در مان مردم را رایگان کند

۹۰- ترور وزیر بهداشتی که می خواست درمان مردم را رایگان کند.

من آهسته خانم ر.ق را به اتاق کنار دفتر بردم و به او گفتم:« آیا درباره‌ی خورشید با بنیاد شهید صحبت کردید؟ او گفت:« نه خودمان می خواهیم به خانه شان برویم. وضع مالی شان خوب است مگر ندیدید کفش مارک دار به پا می کند.؟!»
   گفتم:« این کفش ها دست دوم هستند و از خیابان مازندران خریده است. مگر نمی گویند :«خانواده شهدا چشم و چراغ این ملت هستند »؟ ( این جمله را خمینی در سخنرانی خود گفته بود.) پس باید به آنها رسیدگی شود.اصلا چرا بنیاد شهید در این مدرسه یک مددکار اجتماعی و یک مشاور را به کار نگرفته است.؟»

او گفت:« در این برهه ی حساس از زمان امکان رسیدگی به همه ی آنها نیست.»
از پیروزی انقلاب و به خصوص در طی ۸ سال جنگ، این جمله ی کلیشه‌ای در دهان مسئولان کشور افتاده بود و او هم این را از همسرش یاد گرفته بود.!!

   خانم ر.ق همسر کمال خرازی بود. او در امریکا به انستیتو می رفته و تقریبا همزمان با خمینی و قبل از پیروزی انقلاب تحصیلش را نیمه کاره رها کرده و به ایران آمده بود. بعد از پیروزی انقلاب با معادل سازی مدرک فوق دیپلم گرفته بود. با این مدرک فوق دیپلم، او را در منطقه ۱۹ آموزش و پرورش تهران استخدام کرده بودند و در منطقه ۱۲ در مدرسه روشنگر جغرافی درس می داد.!!

    از سال ۶۸ شوهرش به عنوان نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد منصوب شد. بعدها در دولت خاتمی( مرداد ۷۶ تا شهریور ۸۴) وزیر امور خارجه شد.
    یکی دیگر از همکاران که معلم قسمت ابتدایی بود و بعضی روزها او را در دفتر می دیدم همسر غلام رضا آقازاده وزیر نفت بود. این را به طور درگوشی از دفتردار یا معاون مدرسه فهمیده بودم. گاه در حین صحبت خانم مدیر با یکی از آنان متوجه می شدم که خود او هم به اصطلاح دستش به جایی بند است.!

در روز ۴ آذر ماه ۶۷ خبر ترور دکتر «سامی» اولین وزیر بهداشت ایران پس از پیروزی انقلاب در اخبار شنیده شد. او رهبر جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) از زمان تاسیس آن در سال ۱۳۴۲ تا هنگام کشته شدنش بود.

    وی بعد از سال ۳۲ و کودتا علیه دکتر مصدق، مبارزه را رها نکرد. در کانون نشر حقایق اسلامی به کمک استاد محمد تقی شریعتی پدر دکتر شریعتی راهی مشابه کوشش های دینی بازرگان، طالقانی و همفکران ایشان را در تهران پی گرفت.
     سخنرانی های محمد تقی شریعتی و طاهر احمدزاده (که در زمان انقلاب و در تظاهرات عکس فرزندان شهیدش دست مردم بود) جوانان را تشویق به پذیرش مسئولیت اجتماعی و مبارزات سیاسی می کرد.

    دکتر سامی در سال ۵۸ طرح « طب ملی» را در اجتماع مدیران بهداری های سراسر کشور اعلام کرد. به موجب این طرح هزینه ی دکتر، داروخانه و درمان همه ی ایرانیان از سوی دولت تامین و تاسیس بیمارستان غیردولتی غیرقانونی می شد.

    سه هفته بعد از قتل دکتر سامی، علی اکبر محتشمی پور وزیر کشور وقت اعلام کرد محمود جلیلیان قاتل وی در حمامی در اهواز ( حمام برلیان) خودکشی کرده است.!!
    مهدی خزعلی در ۹ آذر ۸۷ در وب سایت خود نوشت:« میرعماد دادستان وقت به درخواست و شکایت همسر دکتر سامی دستور نبش قبر جلیلیان را داده و پزشکی قانونی پس از معاینه ی جسد وی نظر داده که او خودکشی نکرده بلکه کشته شده و بعد حلق آویز گردیده است.»!!

    اواخر آذرماه ۶۷ یک روز که وارد کلاس شدم جو کلاس را ناآرام یافتم.! خورشید همان فرزند شهید که از اوضاع خانه و وضع مالی شان ناراضی بود با چهره ای برافروخته به سایر دانش آموزان پرخاش می کرد.!
   به او گفتم ،:« جریان چیست؟» گفت:« بچه ها مرا مسخره کرده اند و به من می خندند.» از صحبت دیگر دانش آموزان متوجه شدم که او در زنگ تفریح از کلاس بیرون نرفته و یکی از دانش آموزان نیز با او جر و بحث کرده است.

     از او خواستم به حیاط برود و دست و صورت خود را بشوید و بعد از چند نفس عمیق، آرام به کلاس برگردد‌. قبل از رفتن او بلافاصله یک بسته بیسکویتی را که در کیف داشتم مابین کتاب درسی قرار دادم، خود را به درب کلاس رساندم و آن را به دستش دادم و گفتم:« تا بیسکویت را نخوردی به کلاس نیا.»!

   دانش آموزان درسخوان و با ادبی در کلاس من وجود داشتند. دختر شهید« فکوری» (وزیر دفاع کابینه رجایی) دختر شهید « تندگویان» (وزیر نفت کابینه رجایی که در اوایل جنگ‌ برای بازدید مناطق نفتی به جنوب کشور رفته بود ولی به اسارت عراق درآمد و بعدها در اسارت به شهادت رسید.)

   همچنین دختران بعضی از نمایندگان مجلس که در دفتر حزب جمهوری اسلامی کشته شده بودند. این دختران به دلیل توجه و رسیدگی مادرانشان و وضعیت نسبتاً خوب مالی، دخترانی آرام، با ادب و درسخوان بودند‌.

https://t.me/Khaterate_khanom_moalem

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر