۱۳۹۵ تیر ۲۹, سه‌شنبه

12 سا ل پیش در چنین روری. 28. تیرماه. 83


محمدخاکساری بازرس شورای مرکزی وکانون صنفی یکی از موسسان کانون ومدیر مسئول صاحب امتیازقلم هفته نامه توقيف شده قلم معلم:
12 سال پیش در چنین روزی ...
28 تیر ماه  83  👇👇
 نام خداوند جان و خرد
تاريخچه اعلام موجوديت تشكل‌هاي صنفي معلّمان👉
پانزدهمين بيانيه /  تهران، روبروي مجلس شوراي اسلامي👉
28/4/83
   در فاصله بيانيه چهاردهم و پانزدهم تشكل‌هاي صنفي معلمان مشكلات بسياري براي تشكل‌ها به‌وجود آمد. از آن جمله احضارها و تهديد‌ها بودند. چون تشكل‌ها برای رسیدن به اهداف صنفي خود ايستادگي مي‌كردند.
  در تاريخ 20/4/83 محمود بهشتي لنگرودي دبير كل كانون صنفي معلمان و علي‌اصغر ذاتي عضو هيئت رئيسه و سخنگوي سابق كانون دستگير شدند. با دستگيري‌ اين دو فعال پرتلاش صنفي موجي از نگراني و ناراحتي براي تشكل‌هاي صنفي به‌وجود آمد.
  تا تاريخ برگزاري گردهمايي پانزدهم، گفتگو‌ها و مذاكرات با نمايندگان مجلس، مسئولان آموزش و پرورش براي آزادي آنها انجام گرفت؛ ولي اين تلاش‌ها و تعامل‌ها به نتيجه نرسيد. روز يكشنبه 28/4/83 تشكل‌هاي صنفي روبروي مجلس شوراي اسلامي جمع شدند و پلاكاردهايي مبني بر آزادي همكاران به دست گرفتند.
  پس از مدتي درخواستي از طرف مجلس به نمايندگان تشكل‌ها داده شد كه براي مذاكره و گفت‌وگو وارد مجلس شوند. تعدادي با مذاكره و گفت‌وگو تا آزادي همكاران مخالف بودند. پس از بحث و گفتگو ميان تشكل‌هاي صنفي حاضر در تجمع تصميم گرفته شد براي مذاكره به مجلس بروند.
  نمايندگان تشكل صنفي در نماز خانه مجلس تشكيل جلسه دادند. در آن جلسه حاج بابايي نماينده مجلس ششم و عضو هيئت رئيسه مجلس هفتم، سخنراني كردند و از تشكل‌ها درخواست كردند تا تحقيقات در مورد زنداني‌ها تمام شود منتظر بمانند. نمايندگان تشكل‌ها بعد از سخنراني ايشان تشكيل جلسه دادند. تعدادي از تشكل‌ها پيشنهاد دادند تا آزادي بهشتي و ذاتي در مسجد مجلس تحصن كنيم. تعداد ديگري از تشكل‌ها اعتقاد داشتند مصلحت نيست تحصن كنيم چون ممكن است وضع زنداني‌ها بدتر شود. پس از بحث و گفت ‌و‌ گو تصميم گرفته شد بيانيه تنظيم گردد و از نمازخانه مجلس خارج شويم. پس از پايان جلسه تلاش كرديم جهت اسكان تشكل‌هاي صنفي، آموزش و پرورش مكاني در اختيار ‌آنها قرار دهد كه متاسفانه موافقت نشد. بنابراين تشكل‌هاي صنفي شهرستان‌ها در منزل شخصي اعضاي هيئت مديره كانون صنفي معلمان اسكان پيدا كردند. از طرف يكي از تشكل‌هاي سياسي معلمان كه فعاليت آن ها در حال حاضر كم ‌رنگ شده است، پيشنهادي داده شد كه ملاقاتي از دادستان براي تشكل‌هاي صنفي گرفته شده است. چند نفر به نمايندگي از تشكل‌هاي صنفي براي ملاقات انتخاب شدند. قرار ملاقات براي فرداي آن روز يعني دوشنبه گذاشته شده بود.
    ساعت 8 صبح نمايندگان تشكل‌ها در دفتر دادستان جهت ملاقات حاضر شدند ولي به علت تراكم كاري دادستان ملاقات با 4 ساعت تأخير حدود ساعت 11 انجام گرفت.
  در ملاقات نمايندگان تشكل‌ها مشكلات و تبعيض‌هاي ناروا را  براي دادستان بيان كردند. حتي يكي از اعضاي هيئت مديره‌ كانون صنفي تهران فيش حقوقي خود را كه حدود 148 هزار تومان بود به ايشان نشان داد. دادستان تعجب كرد و گفت: يعني شما با مدرك ليسانس اين مبلغ حقوق مي‌گيريد؟
نمايندگان پاسخ دادند اعتراض و تجمع براي همين تبعيض‌ها و بي‌عدالتي‌ها است. پس از بحث و گفت‌وگو، دادستان گفتند: من امروز عازم يزد هستم. تا پرونده را مطالعه نكنم نمي‌توانم هيچگونه اظهار نظري كنم و قولي بدهم. از نكات حاشيه ملاقات، خاطره‌اي است كه باعث رنجش و ناراحتي تعدادي از نمايندگان تشكل‌ها شد.
  در حين مذاكره و گفت‌وگو با دادستان، تلفني به ايشان زده شد. ايشان از ما عذر مختصری خواست و گفت از دفتر بیرون برويد تا اين تلفن را جواب دهم. تعدادي از همكاران گفتند شايد بسيار محرمانه و خصوصي بوده است كه نخواسته بشنويم.
  پس از پايان تلفن دادستان دوباره وارد اطاق دادستان شديم و مذاكره ادامه يافت ولي نتيجه‌اي كه نمايندگان تشكل‌ها از اين ملاقات انتظار داشتند حاصل نشد.
  حتي يكي از همكاران به دادستان گفتند <اگر براي نمايندگان تشكل‌ها اثبات شود كه بهشتي و ذاتي فعاليت سياسي داشتند، ما خودمان آنها را بازخواست خواهيم كرد> ولي با سابقه‌اي كه از اين دو نفر طي اين چند سال از آنها داريم مطمئنيم آنها هيچ‌گونه فعاليت سياسي نداشته‌اند. اگر مداركي دارند براي نمايندگان تشكل‌ها ارائه كنند.
  روز قبل، يكشنبه 28/4/84  بيانيه‌اي تنظيم شده بود. نمايندگان تشكل ها تصميم گرفته بودند اگر ملاقات با دادستان نتيجه بخش بود بيانيه را منتشر نكنند. پس از پايان ملاقات با دادستان، جلسه ‌اي در چمن روبروي دادستاني تشكيل شد. پس از رأي‌گيري بيانيه زير را منتشر كردند:
بيانيه
به‌ نام خداوند جان و خرد
«به يقين حق از طرف پروردگارت به تو رسيده است، بنابراين هرگز از ترديدكنندگان مباش ...»
سوره يونس- آيه 94
ملت شريف ايران، فرهنگيان آگاه و غيرتمند
  بيش از بيست سال از پيروزي انقلابي كه براي برقراري عدالت و حكومت برپا شد مي‌گذرد. در اين بيست سال عل

ي‌رغم تصويب قانون فعاليت احزاب و تشكل‌ها، مديراني كه تشكل گرايي و اتحاد صنفي را خاري در چشم مديريت‌هاي زنجيره‌اي خويش مي‌ديدند، اجراي قانون را معطل گذاشتند و ما نيز صبورانه و نجيبانه تاب آورديم و چشم اميد به مسئولاني دوختيم كه نه انصاف داشتند و نه صبر ما را حمل بر شرافت معلمي مي‌نمودند.
    بعد از اين همه سال بالاخره تلاش آگاهانه جامعه و  كوشش پيگير فعالان صنفي نتيجه داد و با خون دل خوردن معلمان دلسوز، كانون‌ها و انجمن‌هاي صنفي مستقل معلمان نيز متولد شد. نمايندگان شما در تشكل‌هاي صنفي از هيچ كوشش و جان‌فشاني دريغ نورزيدند و با حفظ استقلال صنفي خود و دوري از هر جناح و جريان‌سياسي و تنها با هدف جلب رضايت خدا، اجراي اصول قانون اساسي، خدمت به فضاي تعليم و تربيت، احقاق حقوق به ناحق ضايع شده معلمان و احياي منزلت فرهنگي خويش و با قبول مرارت‌ها و رنج‌هاي بسيار طعم احضار، تهديد‌ها و تحديد‌ها را به جان خريدند و استوار بر راه و هدفشان ايستادند.
    فرهنگيان ارجمند؛ ما نمايندگان شما  سعي بسيار نموديم از طريق مذاكره و مفاهمه نداي بر حق خود را به گوش مسئولان برسانيم. پاي ميز مباحثه نشستيم و حركت در چهارچوب قانون را الگوي خود قرار داديم. افسوس كه برخي از مسئولان علم‌رغم آگاهي كامل از خواسته‌هاي برحق ما و توانايي محقق كردن آنها حفظ ميز و پست رياست خود را ترجيح دادند و مصالح جمعي را فداي منافع شخصي خود نمودند، بارها وعده دادند و عمل نكردند؛ در عوض احضار كردند، تهديد كردند، چشم‌ها بستند و قانون‌شكني كردند.
   همه اين‌ها را نيز به جان خريديم و دم برنياورديم اما در جواب اين همه، حداقل خواسته‌هاي ما را نيز- امنيت شغلي- زيرپا گذاشته و در تاريخ 20/4/83 آقايان محمود بهشتي لنگرودي، دبير كل و علي اصغر‌ داتي عضو هيأت رئيسه كانون صنفي معلمان ايران را بازداشت نمودند. دو همكار فعال و پر تلاشي را كه صداقت، شجاعت و برائت آنها از اتهامات امنيتي بر همه ما واضح و آشكار است. تشكل‌هاي صنفي معلمان اين اقدام را با هر توجيهي كه باشد بي‌اعتنايي آشكار به اصول 32 و 37 قانون اساسي و همچنين قانون 15 ماده‌اي احترام به آزادي‌هاي مشروع و حفظ حقوق شهروندي مصوبه 15/2/83 مجلس شوراي اسلامي مي‌دانند.
    شوراي هماهنگي تشكل‌هاي صنفي معلمان سراسر كشور از دولت مدعي گفتمان انتظار دارد تا با تلاش براي آزادي هر چه سريع‌تر اين عزيزان موجب تبعاتي خواهد شد كه مسئوليت آن بر عهده كساني است كه ما را در تنگنا گذاشته، زبانمان را بريده و دهانمان را دوخته مي‌خواهند.
  شوراي هماهنگي تشكل‌هاي صنفي معلمان معتقدند بازداشت اين عزيزان نتيجه تلاش اين همكاران در كانون صنفي معلمان و مشاركت ايشان در نقد جمعي و مستمر تشكل‌ها بر سياست‌گذاري‌هاي غلط فرهنگي از جمله طرح ارتقاي شغلي معلمان مي‌باشد و براي تحت‌الشعاع قرار دادن نشست شوراي هماهنگي در مرداد ماه و خاموش كردن نداي حق‌طلبانه معلمان طراحي شده است. لذا در نشستي كه در روز يكشنبه 28/4/83 در مجلس شوراي اسلامي برگزار شد تصميمات زير اتخاذ گرديد:
1. درخواست آزادي سريع و بدون قيد و شرط همكاران بازداشت شده، رفع اتهامات وارده به ايشان و دلجويي از خانواده‌هايشان و خانواده بزرگ فرهنگيان كشور.
2. برگزاري تحصن در تهران براي روز دوشنبه 29/4/83 مقابل مجلس شوراي اسلامي و سه‌شنبه 30/4/83 مقابل قوه قضاييه در اعتراض به بازداشت دوستان و درخواست آزادي ايشان.
3. برگزاري تحصن در مراكز استان و شهرستان‌ها روز‌هاي يكشنبه هر هفته تا زمان آزادي دوستان در بند، در مراكز استان‌ها در محوطه سازمان‌هاي آموزش و پرورش و در شهرستان‌ها در محوطه ادارات آموزش و پرورش.
4. توقف احضار‌ها و رفع پيگيري‌هاي قضاي و امنيتي از فعالان صنفي سراسر كشور.
در پايان شوراي هماهنگي به كانون صنفي معلمان ايران براي پيگيري خواسته‌هاي خود در تهران به خصوص آزادي آقايان بهشتي و ذاتي وكالت مي‌دهند.

 اسامي حاضر در گردهمايي روبروي مجلس:

1. كانون صنفي معلمان ايران

2. كانون صنفي معلمان اردبيل

3. كانون صنفي معلمان اروميه

4. هيأت مؤسس كانون صنفي معلمان تالش

5. هيأت مؤسس انجمن صنفي فرهنگيان خميني شهر

6. هيأت مؤسسه انجمن صنفي چهارمحال و بختياري

7. كانون صنفي معلمان كرمانشاه

8. انجمن صنفي مسلمانان كردستان

9. كانون صنفي فرهنگيان زنجان

10. كانون فرهنگيان همدان

11. كانون صنفي معلمان همدان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر