محمدخاکساری بازرس شورای مرکزی وکانون صنفی یکی از موسسان کانون ومدیر مسئول صاحب امتیازقلم هفته نامه توقيف شده قلم معلم:
سلام همكاران :
"تجمع تشكل هاي صنفي آري يا نه ؟"
٣١ تير ماه مصادف است با تجمع معلمان جلوي مجلس است.هدف تجمع يكي نابرابري حقوق و آزادى معلمان زنداني و موارد ديگر بود.
از سال ١٣٨٠كه شوراي هماهنگي با ضرورت هايي
تشكيل شد.بحث تجمع معلمان مورد گفتگو همكاران بود
برخي نظرات را خدمت عزيزان مي گويم:
١-مخالفين تجمع تشكل ها:
اين همكاران اعتقاد داشتند كه تجمع تشكل در مقابل مجلس يا مكان ديگر براي تشكل ها و همكاران هزينه بر است .عواقب آن منجر مي شود همكاران
جذب تشكل نشوند.و بهانه به دست حاكميت مي دهي بيشتر نظر اين همكاران گفتگو و اصطلاحا چارنه زني براي خواسته هاي تشكل ها و همكاران بود.
اجراي ماده هاي ٢٦و ٢٧ قانون اساسي را منوط به مجوز وزارت كشور مي دانستند.
٢-موافقين تجمع :
اين گروه اعتقاد داشتند هر چه تشكل ها از سال ٨٠ بدست أوردند. نتيجه تجمع بوده است.
دو مقطع افزايش حقوق معلمان چشمگير بوده است.
سال٨٣و٨٥. بوده است در اين دو مورد اعتصاب و تجمع گسترده معلمان در سراسر كشور انجام شد يكي از نيرو هاي حراست در سال٨٣ به به بنده گفت: "شوراي هماهنگي بيش ٤٠٠٠مدرسه را به تعطيلي كشانده است مملكت را فلج كرده است "در آن سال شوراي هماهنگي دعوت به اعتصاب كرد و معلمان استقبال كردند.ديگري تجمع سريالي معلمان جلوي مجلس سال ٨٥كه يكي از تجمعات كم نظير بعداز انقلاب بود.منجر شد قانون خدمات كشوري بعد حدود ٥سال تصويب شد ولي متاسفانه براي معلمان به درستي
اجرا نشد حدود ٨سال است ماده ١٢٥ قانون خدمات كشوري را دولت اجرا نكرده است حتي ديوان عدالت اداري تأييد كرده است طَي اين مدت دولت تخلف كرده است
پيشنهاد هايي كه بنده مي دهم إلزامي در اجرا نيست .
پيشنهاد بنده اين است:
در اتحاديه ها و تشكل ها از سه ابزار
"اعتصاب،تجمع ،چانه زني يا مذاكره "استفاده
مي كنند.تلقي من اين است اگر همكاران فكر مي كنند
يك ميليون معلم براي خواسته صنفي بيايند اين ايده
كمتر اتفاق مي افتد.در سال ٨٥تجمع معلمان روبروي مجلس ٢٠هزار نَفَر بوده است همين انقلاب كه انجام شد بِنَا به گزارشات از ٢ميليون بيشتر نبوده است
جنگ ٨ساله به اعتقاد برخي فرماندهان جنگ بين
٣٠٠ هزار تا ٥٠٠ هزا ر بوده است من هنوز اين اعتقاد را دارم
"يك مرد جنگي به از صد سوار"در مديريت روي نيروي كيفي" سرماي گذاري مي كنند.
ابتدا تشكل ها تشكيلات خود را با مجامع عمومي سامان
دهند.بعد توان مجموعه خود را بالا ببرند.
به اعتقاد من از ٣ابزار بالا براي رسيدن به خواسته ها
"تجمع و اعتصاب ".بسيار مؤثر و بسيار هزينه بر است سرعت بيشتري به خواسته مي دهد نيروي امنيتي به بنده مي گفتند: خط قرمز ما"تجمع و اعتصاب"است دليل أن تأثير گذاري اين دو ابزار است
يكي از جامعه شناسان مي گويد:"قدرت را بايد با قدرت "پاسخ داد.
به هر حال تشكل ها بررسي كارشناسي علمي كنند چرا معلمان كمتر جذب تشكل هاي صنفي مي شوند؟
به اميد تغيير
محمد خاكساري
تيرماه ٩٥
Khaksari 902@gmail.com
سلام همكاران :
"تجمع تشكل هاي صنفي آري يا نه ؟"
٣١ تير ماه مصادف است با تجمع معلمان جلوي مجلس است.هدف تجمع يكي نابرابري حقوق و آزادى معلمان زنداني و موارد ديگر بود.
از سال ١٣٨٠كه شوراي هماهنگي با ضرورت هايي
تشكيل شد.بحث تجمع معلمان مورد گفتگو همكاران بود
برخي نظرات را خدمت عزيزان مي گويم:
١-مخالفين تجمع تشكل ها:
اين همكاران اعتقاد داشتند كه تجمع تشكل در مقابل مجلس يا مكان ديگر براي تشكل ها و همكاران هزينه بر است .عواقب آن منجر مي شود همكاران
جذب تشكل نشوند.و بهانه به دست حاكميت مي دهي بيشتر نظر اين همكاران گفتگو و اصطلاحا چارنه زني براي خواسته هاي تشكل ها و همكاران بود.
اجراي ماده هاي ٢٦و ٢٧ قانون اساسي را منوط به مجوز وزارت كشور مي دانستند.
٢-موافقين تجمع :
اين گروه اعتقاد داشتند هر چه تشكل ها از سال ٨٠ بدست أوردند. نتيجه تجمع بوده است.
دو مقطع افزايش حقوق معلمان چشمگير بوده است.
سال٨٣و٨٥. بوده است در اين دو مورد اعتصاب و تجمع گسترده معلمان در سراسر كشور انجام شد يكي از نيرو هاي حراست در سال٨٣ به به بنده گفت: "شوراي هماهنگي بيش ٤٠٠٠مدرسه را به تعطيلي كشانده است مملكت را فلج كرده است "در آن سال شوراي هماهنگي دعوت به اعتصاب كرد و معلمان استقبال كردند.ديگري تجمع سريالي معلمان جلوي مجلس سال ٨٥كه يكي از تجمعات كم نظير بعداز انقلاب بود.منجر شد قانون خدمات كشوري بعد حدود ٥سال تصويب شد ولي متاسفانه براي معلمان به درستي
اجرا نشد حدود ٨سال است ماده ١٢٥ قانون خدمات كشوري را دولت اجرا نكرده است حتي ديوان عدالت اداري تأييد كرده است طَي اين مدت دولت تخلف كرده است
پيشنهاد هايي كه بنده مي دهم إلزامي در اجرا نيست .
پيشنهاد بنده اين است:
در اتحاديه ها و تشكل ها از سه ابزار
"اعتصاب،تجمع ،چانه زني يا مذاكره "استفاده
مي كنند.تلقي من اين است اگر همكاران فكر مي كنند
يك ميليون معلم براي خواسته صنفي بيايند اين ايده
كمتر اتفاق مي افتد.در سال ٨٥تجمع معلمان روبروي مجلس ٢٠هزار نَفَر بوده است همين انقلاب كه انجام شد بِنَا به گزارشات از ٢ميليون بيشتر نبوده است
جنگ ٨ساله به اعتقاد برخي فرماندهان جنگ بين
٣٠٠ هزار تا ٥٠٠ هزا ر بوده است من هنوز اين اعتقاد را دارم
"يك مرد جنگي به از صد سوار"در مديريت روي نيروي كيفي" سرماي گذاري مي كنند.
ابتدا تشكل ها تشكيلات خود را با مجامع عمومي سامان
دهند.بعد توان مجموعه خود را بالا ببرند.
به اعتقاد من از ٣ابزار بالا براي رسيدن به خواسته ها
"تجمع و اعتصاب ".بسيار مؤثر و بسيار هزينه بر است سرعت بيشتري به خواسته مي دهد نيروي امنيتي به بنده مي گفتند: خط قرمز ما"تجمع و اعتصاب"است دليل أن تأثير گذاري اين دو ابزار است
يكي از جامعه شناسان مي گويد:"قدرت را بايد با قدرت "پاسخ داد.
به هر حال تشكل ها بررسي كارشناسي علمي كنند چرا معلمان كمتر جذب تشكل هاي صنفي مي شوند؟
به اميد تغيير
محمد خاكساري
تيرماه ٩٥
Khaksari 902@gmail.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر