۱۳۹۶ تیر ۱۸, یکشنبه

" تفاوت های ما"

پیام های فعالان صنفی فرهنگیان ایران:
🌺تفاوت‌های ما 🌺
دوران پر هیاهویی است. هر کسی ساز خود را می زند. عنوان فعال صنفی تبدیل به صفتی شده همه اسم خود را به آن متصف می کنند. اصلاح طلبی که در فکر جمع کردن رای برای کاندیدای مورد نظر خود است، تشکل های صنفی را بهترین جا برای حصول به این هدف می داند. ورشکستگان سیاسی و اجتماعی برای احیای خود دنبال تابلوی تشکل های صنفی می گردند. کم نسیتند کسانی که با شور می نویسند و دم از مطالبات معلمان می زنند و با شروع انتخابات با نام نویسی در لیست کاندیدا ها یا حضور در ستادها ی انتخاباتی سر سپردگی خود را به جناح های قدرت نشان داده و تا آنجا صنفی هستند تا به کمک بدنه معلمان از نردبان قدرت بالا روند. معامله گری پشت درهای بسته، و متانت و خضوع ظاهری و ویترینی در برابر همکاران از خصیصه های این افراد است. خلاصه آشفته بازاری است که دود این آنارشیسم به چشم معلمان می رود. در این میان معلمان نمی دانند حق با چه کسی است؟ فعال بودن یا منفعل بودن چه معنایی دارد؟ کمپین راه می افتد، نیروی های ضد تشکل تجمع راه می اندازند و همکاران نمی دانند چکار کنند؟ سوال اساسی این است تفاوت در چیست؟ وضعیت تشکل های صنفی هم بدتر از این است. عده‌ای تمام توان خود را صرف حفظ تشکل کرده‌اند و عد ه ای دیگر به نام فعالیت میخواهند زمام تشکل ها را بدست گیرند. و نقش اعتصاب شکن را بر عهده دارند و با تکیه بر ذهنیت مشوش و غیر سازمانی مثلا تحت عنوان اینکه ایرانی ها آنتی سیستم هستند  پس باید با هرج و مرج فعالیت صنفی کرد فارغ از اینکه منتج به نتیجه باشد یا خیر!
سوالهایی که به ذهن ما متبادر می شود، این است آیا بشر در طول تاریخ در تمام فعالیت‌های اجتماعی خود بدون تشکل به هدفی دست یافته است؟ آیا ایرانیان دارای فرهنگ فعالیت جمعی هستند؟ آیا در تاریخ اجتماعی ما تشکل در بزنگاه های تاریخی موثر بوده است؟ آیا فعالیت اقتصادی و سیاسی بدون ایجاد تشکل قوی و فراگیر به نتیجه می رسد؟
باور نگارنده این است اجتماعات کوچک بشری تا مدرن ترین شهر های قرن بیست ویک همه و همه این اصل را به اثبات می رساند که تشکل پایه ای ترین مفهوم در مبارزات اجتماعی و سیاسی است. جنبش های اجتماعی بدون داشتن تشکل های منسجم راه به جایی نمی برند. آموزش و پرورش از یک سو  با باورهای غلط، عقب ماندگی، عقب ماندگی اقتصادی و علمی دست به گریبان است و از سوی دیگر جامعه ما این عقب ماندگی را توجیه می کند و تلاش های افراد در حریم خصوصی خود راه به جایی ندارد. انسان بطور طبیعی آنتی سیستم نیست. چون انسان موجودی اجتماعی است، نقش آفرینی خود را از گروه آغاز می کند. تمام دستاورد های بشر از قبیل، زبان، مذهب، تمدن، خط همه حاکی از اجتماعی بودن این نوع است. ما در عصری زندگی می کنیم که تمام اصناف و طبقات جامعه برای اعمال قدرت مبادرت به تشکیل حزب،  اتحادیه و مجامع صنفی می کنند. کشور ما هم در این رابطه دارای تجارب غنی و حیرت آوری است. انقلاب مشروطه، جنبش ملی شدن صنعت نفت، انقلاب 57تنها بخش کوچکی از تجارب هزاران ساله ما در خصوص فرهنگ جمعی است.
در تشکل های صنفی چه میگذرد؟
همانگونه که به عرض رسید التهاب اصلی این هرج و مرج در تشکل ها وجود دارد. آنچه مایه تعجب فراوان است این حقیقت تلخ است که کسانی کمر به نابودی دستاوردهای جمعی معلمان بسته اند که خود سالها در این تشکل ها کار کرد ه اند. روش بسیار ساده است نهاد های ساخته شده توسط فعالین  صنفی از آواخر دهه هفتاد تا کنون تعمدا بی اثر و نا کارآمد جلوه داده می شوند. این نهاد های پیشرو و مدرن عبارتند از شورای هماهنگی و شورای مرکزی. شورای هماهنگی فدراسیونی از تشکل های مستقل استانی و بعضا شهرستانی بود که نقش رهبری و انسجام تشکل ها و مطالبات آنها را بعهده داشت. دوستان عزیز ما با تشکیل گروه هایی در فضائ مجازی نه از تشکل هابلکه  از افرادی که عضو هیچ تشکلی نیستند برای تمام ایران تصمیم می گیرند. این دوستان عزیز به روش شعبان بی مخ ها به تخریب و شکستن تشکیلات سازمانی معلمان مشغول هستند. و مانع تشکیل جلسات روتین شورای هماهنگی و مرکزی بوده اند. به جای تشکل ها به بزرگ کردن کسانی خاص مشغول هستند و با موج سواری مطالبات معلمان را به انحراف می کشند. ما براین باوریم :
۱تشکل های استانی مستقل بوده و بر اساس نیاز های خاص معلمان هر استان شکل می گیرند و طبیعتا با ایجاد ارتباط ارگانیک با شهرستان  های تابعه خود به شکل دمکراتیک خواسته های معلمان خود را نمایندگی می نمایند.
۲.هر گونه دخالت در امور استانها توسط تشکل های دیگر محکوم است. نتیجه این سیاست تشتت، در هم ریختگی و اتمیزه شدن است نه اتحاد سراسری. مشکلات هر تشکل باید توسط خود اعضای تشکل در استان مربوطه حل و فصل شود.
۳.تشکل های صنفی به معنی کامل مستقل هستند و نقش پیاده نظام قدرت را ایفا نخواهند کرد. استقلال تشکل ها از احزاب و دولت بسیار مهم و اصل ضروری است.
۴.بازسازی شورای هماهنگی

و مرکزی باید در اسرع وقت به انجام رسد. هرگونه تغییر در اساسنامه شورای مرکزی و هماهنگی فقط در حین جلسات حضوری و با حضور اکثریت تشکل ها صورت می گیرد.
۵. تعیین تکلیف گروههایی که تحت عنوان شورای هماهنگی در تلگرام فعالیت می کنند از اقدامات بسیار ضروری است و باید در تلاش باشیم تا این هرج و مرج  هرچه سریعتر خاتمه یابد.
امروز تمام اعضای قدیمی و جوان تشکل ها مسوولیتی بزرگ بر عهده دارند و آن تداوم مدرنیزاسیون جامعه ایرانی است که از انقلاب مشروطه پای به عرصه  وجود نهاده است. بی شک تکامل تشکل ها و باز سازی آنها از ضروریات عصر حاضر است.
پیمان نودینیان،  عضو انجمن صنفی معلمان کردستان 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر