۱۴۰۴ فروردین ۱۷, یکشنبه

توهم آزادی بازی حساب‌شده شده جمهوری اسلامی با ذهن جامعه

🖍توهم آزادی؛ بازی حساب‌شده جمهوری اسلامی با ذهن جامعه
🖍🖍🖍🖍🖍🖍

در طول دهه‌های گذشته، جمهوری اسلامی ایران نشان داده که فقط با سرکوب عریان و زندان‌های شلوغ حکومت نمی‌کند. بخش بزرگی از کنترل اجتماعی در ایران، از طریق «مدیریت تصور» مردم صورت می‌گیرد؛ یعنی حکومتی که به‌خوبی آموخته چگونه حتی با آزاد گذاشتن برخی معترضان، احساس امنیت کاذب ایجاد کند و یا مردم را در قضاوت نسبت به هم دچار تردید سازد .

👈🏽در این میان، معلمان، کارگران، دانشجویان، روزنامه‌نگاران، و کنش‌گران مدنی، به عنوان بدنه‌ی اصلی جامعه معترض، نه همگی بازداشت می‌شوند و نه همگی آزاد می‌مانند. این گزینش دقیق، هدفمند است و پیام‌های پنهانی در خود دارد.


⬅️ بازی دو لبه:

سرکوب و توهم آزادی
جمهوری اسلامی می‌داند اگر همه‌ی معترضان را یکجا سرکوب کند، نه‌تنها افکار عمومی داخلی که حتی فشار بین‌المللی هم به او تحمیل خواهد شد. در عوض، از مکانیسم مهندسی ترس و تردید استفاده می‌کند: برخی بازداشت می‌شوند، تا ترس را تزریق کنند؛ برخی دیگر آزاد می‌مانند، تا تردید را.
در نگاه نخست، شاید این گزینش‌ها بی‌منطق به نظر برسند، اما اگر دقیق‌تر بنگریم، می‌بینیم هر بازداشت یا آزادی حساب‌شده‌ است. کسی که نماد مقاومت صنفی می‌شود، بازداشت می‌گردد تا دیگران جرات نکنند جای او را بگیرند. اما دیگری که شاید همان‌قدر منتقد است ولی صدایش هنوز فراگیر نشده، آزاد می‌ماند تا تصور شود

«نظام آن‌قدرها هم بسته نیست».
این آزادی‌ها، نه از سر مداراست، بلکه بخشی از یک نقشه‌ی بزرگ‌ترند: ایجاد توهم آزادی.
اثرات روانی این بازی بر جامعه

⬅️  ایجاد دوگانگی و شکاف در میان مردم:

وقتی برخی از فعالان شناخته‌شده بازداشت نمی‌شوند، عده‌ای در داخل و حتی خارج از کشور، آنان را به همدستی با حکومت متهم می‌کنند. این قضاوت‌ها، زمینه را برای بی‌اعتمادی و اختلاف در درون جریان‌های اعتراضی فراهم می‌کند.
آزاد گذاشتن برخی از فعالان، بخشی از بازیِ پیچیده‌ی او برای تضعیف اعتماد و همبستگی درون جامعه است

⬅️ضربه به سرمایه اجتماعی مبارزان:

در جامعه‌ای که معیار صداقت را «زندان رفتن» می‌دانند، بسیاری از افراد مبارز که هنوز بازداشت نشده‌اند، از سوی خود جامعه طرد می‌شوند.

⬅️ فلج کردن انرژی اعتراضی:

مردم نمی‌دانند به چه کسی اعتماد کنند. ترس از نفوذی بودن، یا همکاری با حکومت، تبدیل به وسواس جمعی می‌شود. این ترس فلج‌کننده، انرژی اعتراضی را از درون خنثی می‌کند.

👈🏽چه باید کرد؟
چگونه این بازی را خنثی کنیم؟


برای مقابله با این وضعیت پیچیده، جامعه نیازمند درک عمیق‌تر، رفتار آگاهانه‌تر و سازمان‌دهی دقیق‌تری است.

👈🏽۱. افزایش سواد سیاسی و رسانه‌ای

باید به مردم آموزش داد که معیار قضاوت افراد، فقط بازداشت شدن نیست. بسیاری از دلسوزترین و موثرترین مبارزان، نه‌تنها بازداشت نشده‌اند، بلکه شاید در ظاهر زندگی آرامی هم داشته باشند. آن‌ها لزوماً «آدم نظام» نیستند. بلکه حکومت تصمیم گرفته فعلاً کاری به آن‌ها نداشته باشد تا فضای خاکستری را حفظ کند.

👈🏽۲. تمرکز بر تحلیل عملکرد، نه وضعیت حقوقی
ما باید افراد را با عملکرد، موضع‌گیری، پایداری و تاثیرگذاری‌شان بسنجیم، نه با اینکه آیا در زندان‌اند یا نه. اگر فردی با شجاعت حرف می‌زند، روشنگری می‌کند، یا هزینه‌های اجتماعی می‌پردازد، شایسته احترام است، حتی اگر هنوز بازداشت نشده باشد.

👈🏽۳. تولید و تقویت روایت مستقل از حکومت
جمهوری اسلامی با قدرت رسانه‌های رسمی و امنیتی، تلاش می‌کند تصویر خاصی از فعالان اجتماعی بسازد. ما نیاز داریم که روایت‌های خودمان را بنویسیم. فعالان صنفی و رسانه‌ای، باید زندگی و مبارزات یکدیگر را مستندسازی کنند و صدای هم باشند، پیش از آن‌که توسط حکومت خاموش یا مصادره شوند.
«زندان یک نفر» هم همیشه نشانه پاکی مطلق نیست. معیار باید مسیر، نیت، و عمل باشد، نه جایگاه فعلی در بازی پیچیده‌ی حکومت

👈🏽۴. دعوت به گفت‌وگو به جای قضاوت
به‌جای تردید و انگ‌زنی، باید با یکدیگر گفت‌وگو کنیم. بسیاری از اختلافات ناشی از سوء‌تفاهم یا عدم شناخت است. فضاهای گفت‌وگوی امن و آزاد میان کنش‌گران، راهی مهم برای بازسازی اعتماد درون‌جنبشی است.

👈🏽۵. بازتعریف مفهوم «مبارزه»

اگر مبارزه را صرفاً «در خیابان بودن»
یا «زندان رفتن» تعریف کنیم، ناخواسته در دام بازی حکومت افتاده‌ایم. مبارزه می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد:
آموزش، آگاهی‌بخشی، تولید محتوا، شبکه‌سازی، حتی محافظت از انرژی روانی جامعه. هرکس در جای خود، اگر هدف مشترک را دنبال
می‌کند، بخشی از پازل مقاومت است.

هفته نامه قلم معلم
  ۱۷   فرورین   ۱۴۰۴
  https://t.me/ghalamemoalem

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر