👈🏽تکرار تاریخ، این بار با کراوات؟
🖍🖍🖍🖍🖍🖍
در روزگاری نهچندان دور، مردی با عمامه از پاریس آمد و نوید آزادی، عدالت و دموکراسی داد. او وعدهها داد، مردم باور کردند، و نتیجه آن شد که امروز درگیر یکی از خشنترین و واپسگراترین حکومتهای تاریخ ایران هستیم. اکنون، شرایط بهگونهای رقم خورده که اینبار برخی منتظر یک "منجی دیگر" هستند، اما این بار نه با عمامه، بلکه با کراوات. رضا پهلوی امروز شعارهایی میدهد شبیه آنچه خمینی در پاریس داد؛ آزادی، حقوق بشر، انتخابات آزاد. اما آیا فقط شعار کافیست؟
👈🏽 آیا از تاریخ درس گرفتهایم؟
در گذشته، برخی هشدار دادند که حکومت مذهبی در حال شکلگیری، شبیه کلیسای قرون وسطی است. اما بودند کسانی که باور داشتند "خمینی تغییر کرده"، "او متحول شده"، و "اندیشهاش با دوران گذشته فرق دارد". آن اشتباه تاریخی، حالا در شکل دیگری دوباره در حال تکرار است. این بار میشنویم که "رضا پهلوی مثل پدرش نیست"، "او به آزادی باور دارد"، "حامی مردم است". اما آیا این ادعاها با واقعیت تطابق دارد؟
نمیتوان از چهره ظاهراً دموکرات سخن گفت، وقتی اطرافیانش رفتاری شبهچماقدارانه دارند. برخوردهای تند، تهدید مخالفان، حذف صداهای متفاوت، و هراسافکنی، دقیقاً همان چیزیست که در اوایل انقلاب اسلامی دیدیم. رضا پهلوی یا نمیخواهد یا نمیتواند این رفتارها را مهار کند. اکثریتی که این شعارها را باور کردهاند، شاید بار دیگر بدون تفکر، تاریخ را تکرار کنند.
👈🏽از سوی دیگر، امید واهی به قدرتهای خارجی نیز همچنان در ذهن برخی زنده است. اینکه آمریکا یا اسرائیل قرار است "ما را نجات دهند" خیالی باطل است.
👈🏽 تجربه عراق مقابل ماست. بیش از ۲۰ سال از حمله آمریکا گذشته، اما هنوز عراق درگیر حضور نظامی، فقر، فساد، و بیثباتی سیاسیست. آمریکا برای آزادی نیامد، برای منافع خودش آمد. و حالا برخی میخواهند ما را از "دست شیر" (آخوندها) به سوی "پلنگ" ببرند، بدون آنکه بدانند هر دو درندهاند.
👈🏽ایران آینده باید مستقل باشد. نه وابسته به آمریکا و اسرائیل، نه اسیر چین و روسیه. استقلال، یعنی ملت ایران خودش برای آیندهاش تصمیم بگیرد. نه در دوران محمدرضا شاه، نه در جمهوری اسلامی، و نه حتی در میان شعارهای امروز، استقلال واقعی شکل نگرفت.
👈🏽ما به جایی رسیدهایم که اکثریت جامعه از مطالعه تاریخ ناتوان ماندهاند. نمیدانند شاه چگونه با فروش ۲۲ میلیارد دلار نفت، بدون توسعه روستاها، موج مهاجرت روستاییان به شهرها را رقم زد و پایههای فقر و حاشیهنشینی را چید. امروز همان اتفاق برای قشر تحصیلکرده در حال رخدادن است؛ مهاجرت از کشور، چون در داخل جایی برای شکوفایی نیست.
👈🏽و بدتر از آن، ما هنوز نیاموختهایم که تغییر واقعی از درون ما آغاز میشود، نه از خارج. نه آمریکا، نه رضا پهلوی، نه هیچ نیرویی از بیرون نمیتواند و نباید ناجی ما باشد. ما باید خودمان برای خودمان تصمیم بگیریم. باید این حقیقت را بپذیریم که بدون مشارکت آگاهانه و سازمانیافته، هیچ تغییری پایدار نخواهد بود.
👈🏽راهکار چیست؟
همان چیزی که پوپویچ، معمار انقلابهای بدون خشونت گفت: اعتصاب سراسری. بدون گلوله، بدون خون. تنها با توقف چرخ اقتصاد، میتوان دیکتاتوری را به زانو درآورد. در خانه، در کارخانه، در مدرسه، در دانشگاه، فقط کافیست در هر گفتگو، هر جلسه، و هر جمعی، بحث اعتصاب مطرح شود.
👈🏽در زمان شاه، همین اعتصابها بود که نظام را به پایان رساند. امروز هم راه نجات ما از دل ائتلاف اقشار آگاه جامعه میگذرد: معلمان، کارگران، دانشجویان، پرستاران و همه مردم تحتفشار. با خانوادههایشان، بیش از ۴۰ میلیون نفر میشوند. این ائتلاف، اگر بهدرستی شکل بگیرد، بزرگترین نیروی مردمی ایران خواهد بود.
👈🏽همچنین تجمعات هماهنگ در مقابل دادگاهها برای آزادی زندانیان سیاسی، میتواند جرقهای باشد برای حرکتی ملی. با چند شهر آغاز شود، و سپس سراسری گردد.
در پایان، اجازه ندهیم تاریخ بار دیگر ما را قربانی کند. منتظر خمینی دیگری نباشیم، حتی اگر کراوات زده باشد. نه از پاریس، نه از آمریکا. آینده ما، دست خود ماست. اگر بخواهیم.
دوشنبه
۱۸ فرودین ۱۴۰۴
https://t.me/ghalamemoalem
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر