۱۳۹۶ مرداد ۵, پنجشنبه

انتخاب وزیر جدید آموزش وپرورش'

سلام همکاران :
"انتخاب وزیر جدید آموزش و پرورش "
یکی از خواسته های صنفی معلمان این است. که دولت ها وزیری انتخاب کنند. تا پیگیر خواسته های صنفی معلمان باشد .متاسفانه از اول انقلاب تا کنون آموزش وپرورش وزیری که تماما در خط خواسته های مطالبات معلمان باشد. از طرف دولت ها انتخاب نشده اند. تمامی وزیران آموزش و پرورش می گغته اند:
"،هدف. ما رشد آموزش وپرورش است "
هیچوقت  وزیران جایگاه معلم را درسیستم آموزش وپرورش تعریف نکرده اند.
به همین علت است. اکثر طرح های آنها به
شکست منتهی شده است.، یکی از ویژگیهای انتخاب وزیر این است. که حداقل
20سال در کلاس تدریس کرده باشد.  پوست و استخوان او مشکلات آموزش را درک کرده باشد. متاسفانه روال انتخاب وزیران آموزش وپرورش این بوده است. که چند سال مدیراداره بوده. است.در انتخاب وزیر آموزش وپرورش نظر و دیدگاه تشکل های صنفی
فرهنگیان و معلمان را نمی پرسند. ریاست جمهور ها به قول معروف "خودشان می برند, و می دوزند "در فضای مجازی آمده است. امکان دارد, وزیر زن برای آموزش وپرورش انتخاب گردد.  به اعتقاد, من پیشنهاد, مناسبی است.40سال است مردها در آموزش و پرورش حکومت کرده اند.  این دوره از زنان انتخاب, شوند.  157 نماینده مجلس از, روحانی خواسته اند, وزیر زن انتخاب کند.  از طرفی بیش از 50در صد شاغلین آموزش وپرورش, زن هستند. از تشکل های صنفی فرهنگیان و همکاران در خواست می شود نسبت به انتخاب وزیر آمورش وپرورش بی تفاوت نباشند.
محمد خاکساری
یکی از موسسین کانون صنفی معلمان
5 تیرماه 96

۱۳۹۶ مرداد ۳, سه‌شنبه

"اعضای شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان"

اعضای  شورای هماهنگی تشکل های
صنفی فرهنگیان ایران
به قرار زیر است :

1-كانون صنفي معلمان
2- كانون صنفي معلمان ابهر
3- كانون معلمان اروميه-
4-كانون فرهنگيان استان اصفهان-
5- كانون صنفي معلمان ايلا‌م
6- كانون صنفي معلمان اردبيل
7 - اتحاديه ي صنفي فرهنگيان اهواز
8 - كانون صنفي فرهنگيان آبادان
9- كانون مستقل فرهنگيان استان آذربايجان شرقي
10 - كانون صنفي معلمان تبريز-
11- كانون صنفي فرهنگيان خراسان
12 - كانون صنفي فرهنگيان خميني شهر
13 - كانون صنفي معلمان كرمانشاه
14- كانون صنفي معلمان گيلا‌ن ( رشت- )
15-كانون صنفي معلمان زنجان
16- كانون صنفي معلمان شهرري
17- كانون صنفي معلمان شيراز
18- كانون صنفي معلمان لاهیجان
19-فرهنگيان شهرضا  كانون صنفي
20-معلمان استان چهارمحال و بختياري-
21-  كانون صنفي فرهنگيان استان قزوين
22- كانون صنفي معلمان قم
23- كانون صنفي معلمان كرج
24- انجمن صنفي معلمان استان كردستان
25- كانون صنفي معلمان كرمانشاه
26- كانون صنفي معلمان مازندران
27 - كانون صنفي معلمان همدان
28- كانون صنفي معلمان يزد
29- جامعه فرهنگيان آستانه اشرفيه
30- كانون صنفي معلمان كرمان
31-كانون صنفي فرهنگيان شهرستان
شوشتر
32- كانون صنفي فرهنگيان كاشان

محمد خاکساری
یکی از موسسین کانون صنفی معلمان

۱۳۹۶ تیر ۳۱, شنبه

"درس هایی از تجمع 31تیرماه 94معلمان"

محمد خاکساری:
سلام همکاران :
درس هایی از تجمع 31 تیرماه 94 معلمان"
از سال 80 که شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران شکیل شد.
تجمع های متمادی انجام داد. بسیاری ازهمکاران بازداشت و زندانی شدند. چه درسی هایی می توان از این بازداشت ها و زندانی ها در جهت پیشرفت مطالبات معلمان می توان گرفت.
1- درس اول این است که برای رسیدن به هر هدفی نیاز به هزینه مناسب است. بدون تلاش و فعالیت کسب خواسته های صنفی ممکن نیست.
2- اگر بازداشت شدگان تجمع اعتراضی" اتحاد و یک دل "باشند. ماموران انتظامی و دادگاه ها
به عقب نشینی وا می دارد.بازداشت شدگان
تجمع معلمان 31تیرماه 94 همگی متحد شدند. و اعتصاب غذا کردند. به اعتقاد من
اگر بازداشتی های معلمان تجمع  31تیر ماه 94 اعتصاب غذا نمی کردند .امکان رهایی آنها ضعیف بود. چون اعتصاب غذا خط قرمز امنیتی ها است. برای اینکه اگر زندانی اعتصاب غذا کند.  و منجر به مرگ زندانی شود.  هزینه سنگین برای حاکمیت در سطح بین المللی دارد.
3- نقش شبکه های مجازی و به خصوص شبکه تلگرام افکار عمومی  داخلی و خارجی را تحت تاثیر قرار داد. درساعت اولیه بازداشت
معلمان در 31تیرماه 94اکثر شبکه های مجازی و رسانه های خارجی خبر
دستگیری و بازداشت معلمان را بخش کردند.
4-درس دیگری که از تجمع 31تیرماه 94معلمان میتوان گرفت.  این بود بازداشتی ها هیچ' ترس و واهمه ای" در دل نداشتند. و از روحیه بالایی برخورداربودند. نیروی های امنیتی را به تعجب وا داشت.
5-ارتباط مناسب وفعال تشکل های صنفی معلمان با نمایندگان مجلس موجب شد. نمایندگان مجلس به ابوترابی هیات ریسه مجلس فشار آوردند. که به ماموران امنیتی بگوید:هرچه زودتر معلمان بازداشتی را آزاد کنند."تشکل های صنفی پس از هر تجمع اعتراضی به نقد, تجمع اعتراضی به پردازند.
نقاط, ضعف و قوت تجمع اعتراضی بررسی کنند.
محمد خاکساری
یکی از موسسین کانون صنفی معلمان
31تیرماه 96
،

۱۳۹۶ تیر ۲۵, یکشنبه

تسلیت نخبه ریاضی مریم میرزاخانی

محمد خاکساری:
تسلیت  در گذشت نخبه ریاضی
مریم میرزا خانی
در گذشت نخبه ریاضی و صاحب نام درجهان سرکار خانم مریم .میرزاخانی راخدمت همه ایرانیان تسلیت عرض می کنم .
صد افسوس حاکمیت 'قدر و منزلت" نخبگان
را نمی داند.  ایران در ردیف5 کشور جهان در فرار مغز هااست.نخبه را ایران با هزینه و بودجه  خود تربیت می کند، منافع آن را کشور های دیگران می برند. با فرار مغز ها
میلیون ها دلار, به این وسیله  "آموزش و پرورش و آموز عالی" کشور های اروپایی و امریکایی صرفه جویی می کنند.. معامله خوبی است .،حالا صبح تا شب بگوییم"مرگ بر فلان "
تا اندیشه حاکمیت نسبت به نخبگان کشور تغییر نکند. همچنان شاهد فرارمغز ها خواهیم بود.
محمد خاکساری
یکی از موسسین کانون صنفی معلمان
25تیرماه 96

."خصوصی سازی مدارس یا چپاولگری"

پیام های فعالان صنفی فرهنگیان ایران:
nader afsharipor:
"خصوصی سازی مدارس یا چپاولگر ی"
تحصیل برای کودکان

و نوجوانان یک کشور امری حیاتی و بی‌نیاز از هر بحثی است. تمام کشورها تلاش می‌کنند با بکار گیری بهترین تکنولوژی‌های روز، بهره‌وری و راندمان علمی را در زمینه آموزش و پرورش بالا ببرند، اما مدارس هم در ایران تبدیل به تجارتخانه برای کارگزاران حکومت شده است.ؤ
در ایران بیش از یک میلیون و 500هزار دانش‌آموز در کشور مشغول به تحصیل هستند.
به گفته فانی وزیر سابق آموزش‌ و پرورش در حال حاضر یک میلیون معلم فعال و 700هزار معلم بازنشسته در کشور وجود دارند. علاوه بر این هزاران نفر کارمند هم در این وزارتخانه مشغول به کار هستند، این آمار نشان می‌دهد که پرجمعیت‌ترین وزارتخانه، وزارت آموزش و پرورش است و به‌دلیل این‌ که در مدارس متخصصان و مدیران آینده کشور ساخته می‌شوند از اهمیت بالا و خاصی برخورداراست. (خبرگزاری ایسنا 29آبان 94)خبرگزاری تسنیم 31اردیبهشت 96 درباره وضعیت اسفناک مدارس می‌نویسد: «33درصد مدارس کشور ناایمن هستند»، یعنی 4میلیون500هزار دانش‌آموز در محلی که خطر جانشان را تهدید می‌کند درس می‌خوانند. اما کاری در این زمینه انجام نمی‌شود و نبود بودجه اصلی‌ترین دلیل عنوان می‌شود».
بر اساس قانون اساسی ،تحصیل تا پایان مقطع دبیرستان برای همه رایگان می‌باشد، اما این قانون فقط جوهری بر روی کاغذ است.تلویزیون شبکه 2 ،  26خرداد 96 دربرنامه‌یی با عنوان ”دسته‌بندی بیش از حد مدارس و انتخاب سخت خانواده‌ها ”چند مصاحبه با مردم انجام داده است که به خوبی این واقعیت را نشان می‌دهد.
«یک خانم: چقدرغیرانتفاعی داریم درصورتی که دولتی خیلی محدوده،مجری تلویزیون : مدارسی که هیچ سقفی برای گرفتن شهریه ندارندیک آقا: 10تومن، 15تومن
یک آقا: 20میلیون، 30میلیون»شلوغی کلاسها که ناشی از عدم رشد ساخت مدارس متناسب با جمعیت است، نه تنها کیفیت آموزش را به میزان زیادی کاهش می‌دهد، بلکه خطرات دیگری ازجمله ابتلا به بیماریهای مسری را در دانش‌آموزان بیشتر می‌کند.در همان برنامه شبکه دو تلویزیون ، دانش آشتیانی وزیرآموزش و پرورش گفت: «در خیلی از مدارس ما تعداد دانش‌اموزان ما 30و خرده‌ای 40نفر هست باید برنامه‌ریزی بکنیم که استانداری نسبت را که 20، 25نفر هست رو رعایت کنیم».البته حرفهای این وزیر وعد‌ه سرخرمنی بیش نیست و اوضاع آموزش و پرورش بسیار دردناک‌تر ازاین حرفهاست‌ ، از کلاسهای کپری و خشت و گلی تا اخاذی‌های نجومی از مردم و تا کیفیت پایین تحصیل.
حالا چرا در حالی‌که در قانون اساسی حق برخورداری از آموزش رایگان، حداقل تا پایان دوره متوسطه، به‌رسمیت شناخته شده است، وضعیت به این شکل است؟
واقعیت این است که در این خصوص باید به دو موضوع توجه داشت، اول این‌که قانون اساسی در برشی از تاریخ ایران نوشته شده که مردم در جامعه اجازه فعالیت داشتند، در نتیجه اينها نمی‌توانستند یک طرفه و بی‌دنده و ترمز دیدگاههای خودشان را تحمیل کنند، از طرفی مردم ایران تجربه انقلاب مشروطه و قانون اساسی سال 1285را در کارنامه خودش داشتند که در زمان خود بسیار مترقی بود. بنابراین اين نظام مجبور بود چند ماده مترقی هم از جمله تحصیل رایگان در این قانون وارد کنند چرا که اگر این کار را نمی‌کردند با سرعت بیشتری ماهیت چپاولگر خودشان را از همان ابتدا افشا می‌شد.

نکته دوم این است که آیا این قانون در عمل اجرا شده است؟ در آموزش و پرورش به هرگوشه‌ای که دست گذاشته می‌شود، ویرانی است، به‌عنوان مثال الآن مدارس ایران به 17نوع مدرسه تقسیم شده است،
این مدارس شامل «مدارس دولتی»، «غیر دولتی»، «تیزهوشان»، «نمونه دولتی»، «هیأت‌امنایی»، «تربیت بدنی»، «معارف اسلامی»، «ایثارگران»، «دانش‌آموزان استثنایی»، «بزرگسالان»، «مدارس وابسته به نهادهای مختلف»، «مدارس سماء وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی»، «مدارس شبانه روزی»، «از راه دور»، «ماندگار»، «مدارس هوشمند» و «شبانه» است.
یعنی با انواع و اقسام محدودیتها و سخت‌گیریها، مدارس دولتی را هرچه محدودتر کرده و به‌عکس مدارس غیردولتی که مراکز چاپیدن مردم هست را گسترش داده‌اند. در قانون همین حکومت هست که نباید تفاوتی بین مدارس دولتی و غیردولتی باشد، اما عملاً یک دنیا فاصله بین این دو نوع مدارس وجود دارد، هر چند که باز هم هر دو گروه از استاندارهای بین‌المللی برخوردار نیستند.
آمار دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل بنا‌ به نوشته سایت اقتصاد ایرانی 24اردیبهشت 1383به 4میلیون نفر می‌رسد و همین آمار هم که قطعاً کمتر از واقعیت است، نشان‌ دهنده این است که مردم از پس هزینه‌های تحصیل بر نمی‌آیند، یعنی تحصیل رایگان به‌معنی واقعی وجود خارجی ندارد.
تا آنجا هم که به بودجه این وزارتخانه برمی‌گردد، در سال ۱۳۹۵رقم بودجه نزدیک به ۵۱هزار میلیارد تومان بود که سهمی نزدیک به ۱۵درصد از بودجه عمومی کشور را به خود اختصاص داده است. در سال ۱۳۸۷کل بودجه آموزشی نزدیک به ۱۲هزار

میلیارد تومان بوده که سهمی تقریباً ۱۳درصدی از بودجه عمومی را داشته است.
با توجه به روند تغییرات نرخ تورم و میزان رشد بودجه آموزش و پرورش، مشخص می‌شود که در بیشتر سال‌ها، میزان رشد بودجه کمتر از نرخ تورم سالانه بوده است، این یعنی کاهش قدرت خرید لوازم، تجهیزات آموزشی و کمک آموزشی در مدارس و همچنین کاهش بودجه‌های مربوط به ساخت مدارس جدید و نوسازی مدارس. البته همه این اعداد و ارقامی که رژیم منتشر می‌کند منوط به این است که بودجه آموزش و پرورش 100درصد اختصاص داده شده باشد که هیچ سالی این طور نشده است. بنا‌ به گفته مقامات در این سال‌ها نرخ تحقق بودجه جاری، حوالی ۸۵درصد و نرخ تحقق بودجه عمرانی کمتر از ۶۰درصد بوده که این به این معنی است که سرانه بودجه آموزشی می‌تواند حتی کمتر از میزان محاسبه شده بر اساس قوانین بودجه باشد.
لازم به توضیح است که بودجه امور آموزشی در قوانین بودجه زیر دو عنوان هزینه‌های جاری و هزینه‌های عمرانی محاسبه و تخصیص داده می‌شود. هزینه‌های جاری شامل عناوینی مانند حقوق و دستمزد پرداختی به معلمان، استادان و کارمندان، هزینه‌های روزمره اداره سازمانها، مدارس و دانشگاهها و نیز هزینه‌های تهیه ملزومات و لوازم مصرفی می‌شود. سهم هزینه‌های جاری از بودجه عمرانی همواره بیشتر بوده یا لااقل بر روی کاغذ این طور است.
سهم بودجه عمرانی حوزه آموزش که شامل مواردی چون نوسازی و ساخت مدارس، تهیه ملزومات بادوام آموزشی و مدرن‌سازی ابزار آموزشی است، از ۱۸درصد در سال ۱۳۸۷به کمتر از ۷درصد در سال ۱۳۹۵رسیده است. اگر عدم تحقق بودجه این وزارتخانه در کنار این کاهش شدید بودجه عمرانی قرار داده شود، می‌بینیم که هیچ کار جدی برای کمیت و کیفیت آموزش در ایران آخوند زده انجام نشده است، تازه‌ این در حالی است که فرض شود که هیچ‌گونه فساد و دزدی در بودجه این وزارتخانه صورت نگرفته باشد.

بنابراین در این دستگاه، وضعیت آموزشی و دانش‌آموزان کاملاً مشخص است، کمبود فضای آموزشی و وجود مدارس نا ایمن، لاجرم کیفیت و راندمان تحصیل را پایین آورده است. البته اینها جدا از واقعیت فقری است که بسیاری از کودکان را ناچار از ترک تحصیل و راهی کوچه و خیابان برای کار کرده است.
اما آنچه به معلمان هم برمی‌گردد، این قشر زحمتکش هم از فقر و ناداری در رنج و عذابند و همین موضوع نیز باعث شده که معلمین چند شغله باشند و این به‌معنای افت کیفیت کار آنهاست.
یک مقایسه ساده با کشورهای دیگر نشان می‌دهد که معلمان ایرانی در چه وضعیتی هستند، در کشور لوکزامبورگ یک معلم کلاس هفتم به بالا با 10سال سابقه کار نزدیک به 100هزار دلار سالانه حقوق می‌گیرد، در آلمان 65هزار و 843دلار، در کانادا 63هزار و 557دلار.
یک معلم ابتدایی در لوگزامبورگ سالانه 68هزار دلار، در اسپانیا 34هزار دلار و بالاخره در ترکیه 27هزار دلار دریافتی دارد. یک معلم ابتدایی در ترکیه ماهانه 2250دلار دریافتی دارد (یعنی به پول ایران عددی نزدیک به 9میلیون تومان)
در ایران حقوق سالانه یک معلم 4هزار و 470دلار می‌باشد یعنی، یک ششم یک معلم ترک حقوق می‌گیرد، این در حالی است که سرمایه و ثروت ایران با این کشور قابل مقایسه نیست.
بنابراین می‌توان گفت که یکی از قربانیان اصلی حکومت ، دانش‌آموزان و معلمین شریف ایران‌زمین هستند، کسانی که با توجه به آینده کشور باید بیشترین حمایتها را داشته باشند.
اعتراضات گسترده و هماهنگ معلمان و بازنشستگان فرهنگی میهنمان در سالی که گذشت، از یکطرف بیانگر عمق این بی‌عدالتی و از طرف دیگر عزم جزم و ایستادگی آنها روی حقوقشان است.
نادر. افشارپور

۱۳۹۶ تیر ۲۱, چهارشنبه

"شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران"

محمد خاکساری:
سلام همكاران:
"شوراى هماهنگى تشكل هاى صنفى فرهنگيان ايران در فضاي مجازي"
شوراي هماهنگى تشكل هاى صنفى فرهنگيان ايران در ١٧ اسفند ماه ١٣٨٠ تأسيس شد  تشكلي مستقل و غير سياسي است يعنى در قدرت سياسي دخالت نمي كند..تا كنون حدود ٣٣ جلسه و نشست داشته است .از شهريور سال ٩٢ كه در تهران جلسه برگزار كرد .ديكر جلسه رسمي بر كزار نكرده است .به اعتقاد نگارنده شوراي هماهنگى تشكل صنفى فرهنگيان ايران نقش بسزايي در افزايش حقوق و دستمزد فرهنگيان داشته است.دليل آن اين است كه قبل تأسيس شوراى هماهنكى فرهنگيان افزايش چندانى معلمان نداشتند .با تجمعات متمادي و اعتصاب شوراي هماهنگى توانست حاكميت را به پذيريش افزايش حقوق معلمان وادار كند.. متاسفانه از سال ٩٢ به بعد اين تشكل سراسرى رو به رخوت رفت .علت آن هم ازدرون شوراى هماهنكى است . دو تشكل تهران و همدان كه اكثرا گرايش اصلاح طلبانه دارند .شوراي هماهنكى را از فعاليت
انداخته اند.كانون معلمان همدان كه از سال ٩٢ در تبريز به عنوان رياست شوراى مركزي تشكل هاى صنفى فرهنگيان انتخاب شد.سياست تهران را ادامه می دهد.از آذر ماه سال ٩٤ مدت رياست  كانون معلمان همدان پايان يافته است.جلسه اي براي انتخاب مجدد رياست شوراى مركزي بر گزار نمي كند.هر همكارى به اين كانون انتقاد كند .چرا كانون همدان طبق وظيفه جلسه شوراي هماهنگى تشكل هاى صنفى فرهنگيان ايران و شوراي مركزي را بر گزار نمي كند؟ . به "تفرقه افكني"و سنگ اندازي در سر راه تشكل ها متهم مي كنند.مانند حاكميت علاقه دارند از آنها "تعريف و تمجيد"شود.از أذر ماه ٩٤ كه مدت رياست كانون همدان به إتمام رسيده است.فعاليت خود را در فضاي مجازي در گروه تلگرام ادامه مى دهد .ابتدا گروهي در تلگرام تحت عنوان شوراي مركزي تشكل هاي صنفي ايجاد كرد.که بنده به حسب وظيفه بازرسي در شوراي مركزي تا ٢٧ ماه ٩٥ عضو گروه تلگرام شوراي مركزي بودم .در كروه بر حسب حكم وظيفه بازرس شوراي مركزي تذكراتى به همكاران طبق اساسنامه و أيين نامه شوراي هماهنگى تشكل هاى صنفى فرهنگيان
مى دادم .به مذاق كانون همدان و باند متخلف اساسنامه هيات مديره سابق كانون صنفى معلمان خوش نيامد اعتراضات عليه بنده شروع شد. بنده را بدون مجوز و از اعضاي شوراي مركزي مرا بطور غير قانوني ازگروه تلگرام شوراي مركزي حذف كردند.
بس از مدتي توقف باز كانون همدان گروهي درتلگرام تحت شوراى هماهنگى تشكل هاي صنفى فرهنگيان ايجاد كرد.براي اينكه كانون همدان مورد اعتراض قرار نگيرند . من را عضو گروه تلگرام شوراي هماهنكى كردند.باز طبق وظيفه بازرسي در اين گروه طبق مستندات كانون همدان به علت عمل نكردن به مصوبه شوراي مركزي تشكل هاي صنفى فرهنگيان ايران در ارديبهشت ٩٤ در اصفهان به علت
پرداخت نكردن حق عضويت آموزش بين الملل كانون همدان تخلف كرده است
(مدارك آن موجود )است كما اينكه مبلغ حدود ٢ ميليون تومان  كه از بابت مبلغ سهم  جمع آوري شده از  اعضاى شوراي مركزي بيش ٢سال است در حساب كانون همدان مانده است. در  گروه شوراي هماهنكى تلگرام اين مرتبه  مراحذف نكردند.به يكى يكى اعضا گروه شوراى هماهنكى كفتند"خود را از اين خارج كنيد تا عملا غير فعال شودهم اكنون گروه شوراي هماهنكى حدود ١٢ عضو دارد" ظاهرا كانون همدان گروه جديدي تحت عنوان شوراى هماهنكى ايجاد كرده است .برخی اعضای آن در جلسه شورای هماهنگی شرکت نکرده اند. تصميم دارند.  بطور غير قانوني بدون تشكيل جلسه واقعي شوراي هماهنكى تشكل هاى صنفى فرهنگيان ايران اساسنامه شوراي هماهنكى را تغيير دهند.كه طبق اساسنامه تخلف محرض است.از ٢٧ مهر ماه ٩٥ كه مجمع كانون صنفى معلمان برگزار شد.بازرسان كانون تهران تا زمان تشكيل مجمع آینده شوراي هماهنكى بازرس شوراى مركزي هستند.از وظايف أنها است كه بر عملكرد شوراي مركزي نظارت كنند.متاسفانه از سال ٨٦ كه فاز جديدي در حركت معلمان ايجاد شد.برخي اعضاي
تشكل هاى فرهنگيان بشت پرده وارد معامله باجناح هاي سياسي شدند.پديده اي تحت عنوان "پدر خوانده" در برخي تشكل هاى صنفي فرهنگيان بوجود أمد.شروع به حذف مخالفان خود كردند.حتي يكي از آنها از كانون مريوان كه از طرفداران سر سخت باند متخلف هيات مديره سابق كانون صنفى معلمان است .
در" گروه موقت و ضروری یک هفته"كه هنوزلینک. آن در تلگرام است .مرا تهديد به " قتل"كردند.هر همكاري بتواند وارد كروه فوق شود .در أنجا تهديد به "مرگ"من موجود است.از همكاران أهل درد تقاضا دارم تلاش كنند هرچه زودتر مجمع عمومى جلسه شوراي هماهنگى تشكل هاى صنفى فرهنگيان ايران جهت انتخابات اعضاي جديد شوراي مركزي تشكل صنفى فرهنگيان برگزار گردد.
محمد خاكساري
يكي از موسسين كانون صنفى معلمان
٢١ تير ماه٩٦

۱۳۹۶ تیر ۱۸, یکشنبه

" تفاوت های ما"

پیام های فعالان صنفی فرهنگیان ایران:
🌺تفاوت‌های ما 🌺
دوران پر هیاهویی است. هر کسی ساز خود را می زند. عنوان فعال صنفی تبدیل به صفتی شده همه اسم خود را به آن متصف می کنند. اصلاح طلبی که در فکر جمع کردن رای برای کاندیدای مورد نظر خود است، تشکل های صنفی را بهترین جا برای حصول به این هدف می داند. ورشکستگان سیاسی و اجتماعی برای احیای خود دنبال تابلوی تشکل های صنفی می گردند. کم نسیتند کسانی که با شور می نویسند و دم از مطالبات معلمان می زنند و با شروع انتخابات با نام نویسی در لیست کاندیدا ها یا حضور در ستادها ی انتخاباتی سر سپردگی خود را به جناح های قدرت نشان داده و تا آنجا صنفی هستند تا به کمک بدنه معلمان از نردبان قدرت بالا روند. معامله گری پشت درهای بسته، و متانت و خضوع ظاهری و ویترینی در برابر همکاران از خصیصه های این افراد است. خلاصه آشفته بازاری است که دود این آنارشیسم به چشم معلمان می رود. در این میان معلمان نمی دانند حق با چه کسی است؟ فعال بودن یا منفعل بودن چه معنایی دارد؟ کمپین راه می افتد، نیروی های ضد تشکل تجمع راه می اندازند و همکاران نمی دانند چکار کنند؟ سوال اساسی این است تفاوت در چیست؟ وضعیت تشکل های صنفی هم بدتر از این است. عده‌ای تمام توان خود را صرف حفظ تشکل کرده‌اند و عد ه ای دیگر به نام فعالیت میخواهند زمام تشکل ها را بدست گیرند. و نقش اعتصاب شکن را بر عهده دارند و با تکیه بر ذهنیت مشوش و غیر سازمانی مثلا تحت عنوان اینکه ایرانی ها آنتی سیستم هستند  پس باید با هرج و مرج فعالیت صنفی کرد فارغ از اینکه منتج به نتیجه باشد یا خیر!
سوالهایی که به ذهن ما متبادر می شود، این است آیا بشر در طول تاریخ در تمام فعالیت‌های اجتماعی خود بدون تشکل به هدفی دست یافته است؟ آیا ایرانیان دارای فرهنگ فعالیت جمعی هستند؟ آیا در تاریخ اجتماعی ما تشکل در بزنگاه های تاریخی موثر بوده است؟ آیا فعالیت اقتصادی و سیاسی بدون ایجاد تشکل قوی و فراگیر به نتیجه می رسد؟
باور نگارنده این است اجتماعات کوچک بشری تا مدرن ترین شهر های قرن بیست ویک همه و همه این اصل را به اثبات می رساند که تشکل پایه ای ترین مفهوم در مبارزات اجتماعی و سیاسی است. جنبش های اجتماعی بدون داشتن تشکل های منسجم راه به جایی نمی برند. آموزش و پرورش از یک سو  با باورهای غلط، عقب ماندگی، عقب ماندگی اقتصادی و علمی دست به گریبان است و از سوی دیگر جامعه ما این عقب ماندگی را توجیه می کند و تلاش های افراد در حریم خصوصی خود راه به جایی ندارد. انسان بطور طبیعی آنتی سیستم نیست. چون انسان موجودی اجتماعی است، نقش آفرینی خود را از گروه آغاز می کند. تمام دستاورد های بشر از قبیل، زبان، مذهب، تمدن، خط همه حاکی از اجتماعی بودن این نوع است. ما در عصری زندگی می کنیم که تمام اصناف و طبقات جامعه برای اعمال قدرت مبادرت به تشکیل حزب،  اتحادیه و مجامع صنفی می کنند. کشور ما هم در این رابطه دارای تجارب غنی و حیرت آوری است. انقلاب مشروطه، جنبش ملی شدن صنعت نفت، انقلاب 57تنها بخش کوچکی از تجارب هزاران ساله ما در خصوص فرهنگ جمعی است.
در تشکل های صنفی چه میگذرد؟
همانگونه که به عرض رسید التهاب اصلی این هرج و مرج در تشکل ها وجود دارد. آنچه مایه تعجب فراوان است این حقیقت تلخ است که کسانی کمر به نابودی دستاوردهای جمعی معلمان بسته اند که خود سالها در این تشکل ها کار کرد ه اند. روش بسیار ساده است نهاد های ساخته شده توسط فعالین  صنفی از آواخر دهه هفتاد تا کنون تعمدا بی اثر و نا کارآمد جلوه داده می شوند. این نهاد های پیشرو و مدرن عبارتند از شورای هماهنگی و شورای مرکزی. شورای هماهنگی فدراسیونی از تشکل های مستقل استانی و بعضا شهرستانی بود که نقش رهبری و انسجام تشکل ها و مطالبات آنها را بعهده داشت. دوستان عزیز ما با تشکیل گروه هایی در فضائ مجازی نه از تشکل هابلکه  از افرادی که عضو هیچ تشکلی نیستند برای تمام ایران تصمیم می گیرند. این دوستان عزیز به روش شعبان بی مخ ها به تخریب و شکستن تشکیلات سازمانی معلمان مشغول هستند. و مانع تشکیل جلسات روتین شورای هماهنگی و مرکزی بوده اند. به جای تشکل ها به بزرگ کردن کسانی خاص مشغول هستند و با موج سواری مطالبات معلمان را به انحراف می کشند. ما براین باوریم :
۱تشکل های استانی مستقل بوده و بر اساس نیاز های خاص معلمان هر استان شکل می گیرند و طبیعتا با ایجاد ارتباط ارگانیک با شهرستان  های تابعه خود به شکل دمکراتیک خواسته های معلمان خود را نمایندگی می نمایند.
۲.هر گونه دخالت در امور استانها توسط تشکل های دیگر محکوم است. نتیجه این سیاست تشتت، در هم ریختگی و اتمیزه شدن است نه اتحاد سراسری. مشکلات هر تشکل باید توسط خود اعضای تشکل در استان مربوطه حل و فصل شود.
۳.تشکل های صنفی به معنی کامل مستقل هستند و نقش پیاده نظام قدرت را ایفا نخواهند کرد. استقلال تشکل ها از احزاب و دولت بسیار مهم و اصل ضروری است.
۴.بازسازی شورای هماهنگی

و مرکزی باید در اسرع وقت به انجام رسد. هرگونه تغییر در اساسنامه شورای مرکزی و هماهنگی فقط در حین جلسات حضوری و با حضور اکثریت تشکل ها صورت می گیرد.
۵. تعیین تکلیف گروههایی که تحت عنوان شورای هماهنگی در تلگرام فعالیت می کنند از اقدامات بسیار ضروری است و باید در تلاش باشیم تا این هرج و مرج  هرچه سریعتر خاتمه یابد.
امروز تمام اعضای قدیمی و جوان تشکل ها مسوولیتی بزرگ بر عهده دارند و آن تداوم مدرنیزاسیون جامعه ایرانی است که از انقلاب مشروطه پای به عرصه  وجود نهاده است. بی شک تکامل تشکل ها و باز سازی آنها از ضروریات عصر حاضر است.
پیمان نودینیان،  عضو انجمن صنفی معلمان کردستان 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺