سلام همکاران
" رابطه تئوری و عمل"
یکی از مشکلات نهاد های مدنی و سیاسی انطباق نداشتن "تئوری و عمل " است
بخصوص در کشور هایی که "جریان
آزاد اطلاعات" وجود ندارد این مشکل
بیشتر مشاهده می شود.
متاسفانه در نهاد های مدنی و سیاسی و برخی نویسندگان کشور ما این مشکل بیشتر احساس می شود.اشخاصی داریم که صد ها کتاب خوانده اندمکتب های مختلف سیاسی و اجتماعی را
می شناسند. ولی الگوی عملی برای توسعه جامعه و رهایی از مشکلات ندارند به قول معروف
"نقشه راه "نشان نمی دهند.
اصطلا حا می گویند:"تئوری زده"هستند.
گروه دوم "عمل گرا"هستند.
در جلسات تشکیلات از روش های عملی
مانند "ارتباط با مسئولان ، نامه به مسئولان و اعتراض مدنی"
پیشنهاد می دهند.ولی پشتوانه "تئوری یا نظریه" ندارند
جامعه شناسان می گویند :"تئوری
راهنمای عمل" باید باشد. متاسفانه این
آسیب "خواسته ها ومطالبات" را زمان بر
می کند.
بنده فکر می کنم .این مشکل "فرهنگی"
ما ایرانیان است. صادق هدایت می گوید:
"ما ملتی افراط و تفریط و احساسی
هستیم".به قول عباسقلی در کتاب
"نخبه کشی " در طول تاریخ صد ساله
خود ارزش و قدر نخبه گان را نمی دانیم
در نهایت آنها"نا امید" می شوند.
پیشنهاد بنده این است. تشکل ها
در جمع های خود و تشکیلات
"تئوری راهنمای عمل"را تمرین و تکرار کنندتا اصطلاحا"جامعه پذیر"شوند یعنی
آماده برای نقش خود در تشکیلات شوند
البته بنده همین مشکل را در طول
16 سال فعالیت صنفی خوداین مشکل را
داشته ام.
به امید تغیر
محمد خاکساری
Khaksari902@gmail
۱۳۹۴ دی ۹, چهارشنبه
" رابطه تئوری و عمل"
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر