۱۴۰۰ دی ۳۰, پنجشنبه

خاطره ای از احضارها

خاطره ای از احضار ها
✍✍✍✍✍✍✍
بنده بارها توسط وزرات اطلاعات 
احضار شده ام.
طبق گفته وکیل بنده استاد عبدالفتاح سلطانی که در جزوه حقوق متهم خدمت 
تاکید داشتند.به احضار تلفنی پاسخ 
نمی دادم. 
به ماموران امنیتی می گفتم:
" بنده پول پیک موتوری میدهم .احضاریه را بدست من برسانید "
در پاسخ احضار های تلفنی می گفتم‌:
" بنده اطلاع ندارم شاید شما نیروی خودسر 
وزرات اطلاعات باشید 
اگر بنده آمدم و جان من درخطر افتاد چه مدرکی بنده دارم "
 برخی امنیتی برای اینکه بنده را فریب دهند 
می گفتند:
" احضاریه بفرستیم برای شما پرونده 
می شود. "
در جواب می گفتم :
"مشکلی نیست "
چون می دانستم. همینکه به 
وزرات اطلاعات بروم خودش 
ایحاد پرونده است.
متاسفانه اکثر همکاران
می ترسند. به احضار های
تلفنی پاسخ می دهند.
که کار غیرقانونی است.
بنده به احضار کننده 
می گفتم‌:"؟ چطور شما  فعالان صنفی تهدید می کنید 
که کار غیرقانونی نکنید .
بعد خودتان کار غیرقانونی می کنید .تلفنی احضار می کنید"
اگر ۱۰۰ نفر از همکاران 
به احضار های تلفنی پاسخ 
ندهند . قانون را به آنها یادآور می  شوییم.

دوم‌:هرگاه بنده از طرف 
نیروی امنیتی احضار 
می شدم. بنده درخانه 
یک ساک آماده داشتم
محتویات ساک یک حوله
یک زیر پوش و یک شورت 
،مسئواک و خمیر دندان 
و یک کتاب بود"
هر وقت از طرف نیروی امنیتی احضار می شدم.
با ساک خود می رفتم.
احضارکننده می گفت:
" آقای خاکساری این ساک چیست " درپاسخ بازجو
می گفتم :" این ساک لوازم 
شخصی بنده است 
آماده رفتن به زندان هستم"
یعنی ابزاری که دست آنها
بود خنثی می کردم.
دراحضار هایی که توسط امنیتی شد . یک بار بنده را دستگیر نکردند. 
اگر خودستایی نباشد 
به آنها گفته بودم 
آماده زندان هستم
به همکاران شاغل و بازنشسته 
پیشنهاد می کنم این روش را انجام دهید.
وقتی احضار کننده دید 
شما‌ آماده هزینه هستید.
ابزار تهدید اورا خنثی
 کرده اید.
متاسفانه برخی از همکاران
وقتی احضار می شوند
ترس آنهارا برمی دارد.
این نقطه ضعف بزرگی 
برای احضار شونده است.
از همکاران شاغل و بازنشسته تقاضا دارم . 
خاطره بازجویی ها خود را مکتوب کنند. این خاطرات شجاعت را به همکاران 
شاغل و بازنشسته آموزش 
می دهد.
محمد خاکساری
پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰
هفته نامه قلم معلم‌

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر