⬅️پیشنهاد یک پرسش سرنوشتساز برای مراجع تقلید:
آیا ادامهی دخالت روحانیت در سیاست حلال است یا حرام؟
🖍🖍🖍🖍🖍🖍
مقدمه
👈🏽پرسشی که فریدون بروجردی، بازیگر ایرانی، خطاب به مراجع تقلید مطرح کرده است، میتواند نقطهی عطفی در تاریخ معاصر ایران باشد. او با اتکا به تجربهی تلخ ۴۵ سالهی دخالت روحانیت در سیاست – که هم دین را تضعیف کرد و هم دنیای مردم را نابود – از مراجع تقلید پرسیده:
👈🏽 "با توجه به تجربهی چهلوپنج سالهی دخالت روحانیت در سیاست، که هم دین را نابود کرد و هم دنیا را، آیا ادامهی این مسیر، حلال است یا حرام؟"
این پرسش، فقط یک سؤال فقهی نیست
این سؤال، صرفاً مربوط به مقلد بودن یا نبودن مخاطبان نیست. حتی کسانی که هیچ نوع وابستگی به فقه سنتی ندارند، میتوانند با طرح این سؤال، مراجع تقلید را به چالشی عمومی و اخلاقی دعوت کنند.
چرا؟
چون حکومت، مشروعیت خود را نه از رأی مردم، بلکه از تأیید "ولایت فقیه" و حمایت مراجع کسب کرده است.
بنابراین، اگر سه مرجع تقلید برجسته بهصراحت فتوا دهند که ورود روحانیون به قدرت سیاسی، حرام است، مشروعیت شرعی حکومت فعلی بهطور رسمی سقوط میکند.
سابقه فقهی و تاثیر فتوای جمعی
👈🏽در سنت فقه شیعه، وقتی اجماع مرجع طراز اول فتوای مشترک و قطعی دربارهی
یک موضوع دهند، اجرای آن میان شیعیان تقریباً قطعی تلقی میشود. در دورهی مشروطیت نیز چنین تجربههایی وجود داشته است.
تأثیرات بالقوه این فتوا
⬅️اگر این پرسش بهطور جمعی و گسترده مطرح شود و منجر به فتوای مشترک چند مرجع شود، نتایج آن میتواند بسیار گسترده باشد:
مشروعیت شرعی حکومت تضعیف یا ساقط میشود.
بخشهایی از بدنهی نیروهای مسلح ممکن است دچار تردید شوند یا حتی سلاح بر زمین بگذارند.
در داخل حاکمیت اختلافات شدید شکل میگیرد.
⬅️پایههای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی، از درون دچار فروپاشی میشود
در نگاه سنتی فقه شیعه
(خصوصاً فقهای قبل از انقلاب)، ولایت فقیه یا دخالت مستقیم روحانیت در حکومت، نه تنها واجب، بلکه حتی مشروع هم تلقی نمیشد. بسیاری از مراجع بزرگ قرن ۱۳ و ۱۴ هجری
(مانند میرزای شیرازی، آخوند خراسانی، آیتالله بروجردی) ورود روحانیون به حکومت را یا مردود میدانستند یا بسیار محدود و مقید به شرایط خاص.
در نتیجه، اگر مراجع امروزی فتوای مشابه بدهند، این دیدگاه تداوم سنت فقهی ضدولایتفقیه در میان مراجع شیعه است. چنین فتوایی میتواند پایهی مشروعیت حکومتی مدعی "ولایت فقیه" را بهشدت تضعیف کند
اثر فقهی مستقیم فقط بر مقلدان آنها دارد.اما اثر سیاسی، روانی و اجتماعی بسیار بالایی دارد:
تشکیک در مشروعیت دینی حکومت.
فشار بر سایر مراجع برای موضعگیری.
ریزش بدنهی مذهبی حکوت
حتی تردید در میان نیروهای مسلح با پیشزمینه مذهبی.
چرا این سؤال مهم است؟
هزینهای ندارد. فقط یک پرسش فقهی است.
ابزار سرکوب نمیتواند در برابر سؤال شرعی واکنش نشان دهد.
مخاطب سؤال، مستقیماً مراجع تقلید هستند؛ یعنی همان نهادهایی که حکومت به آنها تکیه دارد.
اگر دهها یا صدها هزار نفر این پرسش را از مراجع مختلف مطرح کنند، پاسخدادن به آن غیرقابلاجتناب میشود.
پیشنهاد عملی
⬅️هر کس، مانند فریدون بروجردی، میتواند این پرسش را بهصورت مکتوب، محترمانه و شرعی برای مراجع تقلید ارسال کند.
نسخهای از آن را در شبکههای اجتماعی منتشر کند.
👈🏽اگر فقط سه مرجع فتوای مشترک بدهند، تغییری بنیادین رقم میخورد.
اقدامات کوچک اما مؤثر دیگر
علاوه بر طرح این سؤال، اقدامهای کوچک اما گستردهی دیگر نیز میتوانند حاکمیت را از درون به چالش بکشند:
⬅️روش های زیر اگر سراسری شو
تاثیر گذار است
نپرداختن مالیات و قبضها (در صورت سازمانیافتگی و سراسری بودن)
تحریم فروشگاههای وابسته به سپاه
خارجکردن پول از بانکهای دولتی
ارسال نامههای اعتراضی به نهادهای داخلی و خارجی
شرکت در کارزارهای نمادین مانند سهشنبههای اعتراضی
ابراز همبستگی با زندانیان سیاسی و خانوادههای آنان
یکشنبه
۱۲ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/ghalamemoalem
https://chat.whatsapp.com/KUIIQQVSlp1DbFqWui5pSk
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر