۱۴۰۴ آذر ۱۳, پنجشنبه

صدایی که شنیده نشد

↩️صدایی که شنیده نشد!* 🖍🖍🖍🖍🖌🖌🖌 در سال ۱۳۵۳، ۴ سال پیش از انقلاب ۵۷ ، پروژه‌ای بی‌سابقه در ایران کلید خورد: «*طرح آینده‌نگری»* باهدف شناخت افکار عمومی نگرش ها و ارزشهای مردم ایران به اجرا درآمد. 🔺مجریان طرح دو نفر از جامعه‌شناسان برجسته کشور:*آقایان دکتر مجید تهرانیان دانش آموخته دانشگاه هاروارد و دکتر علی اسدی از سوربن پاریس* هردو جامعه شناس بودند. 🔺اجرای طرح با همکاری مرکز تحقیقات و توسعه رادیو و تلویزیون ملی ایران بود.که دوسال بطول انجامید. ‌‏*🔺رضا قطبی،* مدیر وقت رادیو و تلویزیون، پس از شنیدن ایده از دکتر تهرانیان، با این طرح ملی «آینده‌نگری» موافقت کرد. 🔺طرح، شامل نظرسنجی ملی، مصاحبه‌های عمقی و تجزیه تحلیل داده‌ها با همکاری گروهی از محققان جامعه شناسی در مرکز ملی مطالعات علمی(CNRS) فرانسه بود. ‏*🔺پروژه در ۲۳ شهر و ۵۲ روستا،* با جامعه آماری گسترده‌ای انجام شد: ۶۰۰۰ نفر از مخاطبان بالقوه رسانه، ۸۰۰ چهره فرهنگی و سیاسی، ۳۰۰۰ کارمند رادیو تلویزیون، انجام شد. 🔺تجزیه و تحلیل داده‌ها توسط مین کامپوترهای CNRS در فرانسه انجام و نتایج به ایران بازگشت. ‏🔺نتایج، حیرت‌انگیز بود. تضادی آشکار میان افکار عمومی و تصویری که حکومت شاه از جامعه داشت به چشم می خورد. ⬅️در همان سال‌ها، محمدرضا پهلوی از رشد اقتصادی و آینده درخشان ایران و دروازه تمدن سخن می‌گفت. اما پروژه آینده‌نگری نشان داد توسعه اقتصادی به تنهایی کافی نیست. جامعه، از لحاظ فرهنگی و اجتماعی، آمادگی این تغییرات سریع را نداشت. 👈🏽فقط ۳۴٪ خانواده‌ها تلویزیون داشتند، تنها ۴۵٪ باسواد بودند و ۷۵٪ مردان با کار زنان خارج از منزل مخالف بودند. ۷۴٪ مرجع تصمیم‌گیری خانواده را پدر، پدربزرگ و مادر بزرگ می‌دانستند؛ نه مادر. جامعه‌ای عمیقاً مردسالار و سنتی. ‏در چنین فضایی، برنامه‌های هنری مدرن تلویزیون با جامعه ارتباط نمی‌گرفت. پی نوشت : ↩️ نگاهی به تخصیص منابع ملی در گذشته 🖍🖍🖍🖌🖌🖌 بر اساس مطالعات جامعه‌شناختی و تحلیل افکار عمومی، یکی از نقاط آسیب‌پذیر در تاریخ معاصر ایران، ⬅️ عدم تخصیص بهینه ثروت ملی بوده است. تحلیل بودجه‌های سال ۱۳۵۳ و درآمدهای نفتی وقت، نشان می‌دهد که با جمعیت آن سال (حدود ۳۰ میلیون نفر) و درآمد نفتی سالانه حدود ۲۲ میلیارد دلار، سهم هر شهروند نزدیک به ۷۳۳ دلار بوده است. اگر این ثروت هنگفت به جای صرف در پروژه‌های نامتناسب یا خروج از کشور، صرف توسعه متوازن روستایی (که حدود ۷۰ درصد جمعیت کشور را در بر می‌گرفت) می‌شد، از مهاجرت گسترده به حاشیه شهرها و شکل‌گیری "حلبی‌آبادها" جلوگیری می‌شد و بسیاری از زمینه‌های نارضایتی عمیق که نهایتاً به انقلاب انجامید، از بین می‌رفت. دزدی و سوءاستفاده از ثروت ملی، در هر دوره‌ای، عملی ناروا و خیانت به منافع عمومی است . آسیب‌شناسی مقایسه "بد و بدتر" متأسفانه، در سال‌های اخیر، شیوه نادرستی در تحلیل و انتخاب‌های سیاسی رواج یافته است که بر مقایسه "بد و بدتر" استوار است. برخی ناآگاهانه استدلال می‌کنند که چون فساد و دزدی در دوره کنونی بیشتر بوده است، باید بر روی فساد و سوءاستفاده‌های دوره گذشته چشم پوشید. این نوع استدلال، یک دام منطقی خطرناک است که موجب انحراف افکار عمومی از مطالبه‌گری حقیقی می‌شود. پذیرش "بد و بدتر" ما را در چرخه‌ای از ناکارآمدی و فساد محبوس می‌کند. وظیفه آگاهان و مردم، عبور از این قیاس مخرب و تمرکز بر مطالبه‌گری و انتخاب بر اساس "بهتر و بهترین" است. هفته نامه قلم معلم‌ پنجشنبه ۱۴ ‌آذر ۱۴۰۴ https://t.me/+28nTXk7UxPUxZTJk

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر