۱۳۹۹ مهر ۲۶, شنبه

چگونه تا پای مرگ روی عقیده خود می ایستیم

۱۸۲سئوال 
چطور و چگونه است، برخی تا پای مرگ روی عقیده خود هستند، برخی با یک تهدید کوچک می ترسند.؟
✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️
از همکاران و مخاطبانی که به این سئوال پاسخ دادند.تشکرمی کنم. وقتی که یک  کسی یا گروهی اعتقاد یا عقید قلبی و درونی برسد، "شناخت کافی و لازم" را از آن عقیده داشته باشید. اکثریت که به  این اعتقاد رسیده باشند.،  تا پای جان حاضر هستند ،
پای عقیده خود بایستند.تجربه بشری این را نشان داده است. یعنی "اعتقاد عملی" ، داشته باشید.کسانی یا گروه هایی که این خصوصیت و ویژگی را  داشته باشند.
از "زندان،تهدید ، مرگ" نمی ترسند.این افراد به مرحله "آگاهی "کامل رسیده اند.البته هرگروه و شخصی یک روزه ویک ماهه به این اعتقاد که حاضر باشد .در راه آن جان دهد .نمی رسد.طی پروسه ای به این مرحله می رسد.شخص با برخورد وارتباطات اجتماعی عقیده او رد یا محکم می شود. حتی امکان دارد. شما یک اعتقاد باطلی داشته باشید. برای اینکه به باور قلبی 
رسیده ای در راه آن حاضر هستید ،نسبت به آن جان دهید. مثال آن گروه داعش و طالبان است. از نظر ما آن اعتقاد باطل است. یک داعشی یا یک طالبان افغانستان این اندیشه را دارد. که کمربند انتحاری به خود
 می بندد،خود را منفجرمی کند . به بهشت می رود پیش شما این تفکر غلط است.اما داعشی آن را رستگاری می‌داند. همین جنایتی که در فرانسه انجام شد. یک معلم تاریخ فرانسوی توسط یک افراطی اهل چچن روسیه کشته شد.  برای این است. کشورهایی که با تروریست مقابله می کنند. هنوز ابزاری برای مقابله با این عمل انتحاری پیدا 
نکرده اند.چون وقتی کسی برای جان خود ارزش قائل نیست.هیج اسلحه ای جلوی اورا نمی تواند بگیرد.وقتی در جنگ دوم جهانی 
ژاپنی ها با هواپیما به به ناوگان امریکایی
 می زدند.اعتقاد قلبی برای این کار 
داشتند.  در جبهه وقتی که رزمندگان 
روی مین می رفتند. معبر را باز می کردند .
 به آن اعتقاد قلبی داشتند. بعد از مرگ 
شهید و به بهشت می روند.ممکن است .
از نظر برخی  موارد فوق غلط باشد.
مقصود اینجانب از مثال های بالا این بود. 
هرکس و هرگروه به عقیده ای اعتقاد قلبی و عملی داشته باشد. حاضر است‌،برای آن جان دهد.داخل کشور خودمان بسیاری از فعالان صنفی و مدنی برای آزادی وطن حاضر هستند . جان خود را بدهند.شعار آنها 
"آزادی یا مرگ"است. اگر بخواهیم مثال بیاوریم. گروه بیانیه ۱۴ نفر آنها و خانواده آنها را زندانی و تهدید کردند. حتی در زندان عقیده خود را بیان می کنند. ترسی به دل 
ندارند.عکس معادله این است.شما 
اعتقاد" قلبی وعملی "به عقیده خود نداشته باشی.با یک تهدید کوچک، فعالیت  اجتماعی خود را کنار می گذاری، هزار بهانه می آوری.
  بطور مثال این حاکمیت می کشد. شکنجه
می کند.خانواده را اذیت می کند اگر فعالان صنفی ومدنی و تشکل های صنفی و مدنی این ابزار یعنی "تهدید و بازداشت و غیره " را از حاکمیت  بگیرند. او خلع سلاح
 می شود.این حاکمیت شش ماه یک سال دوام نمی آورد.دوام  40 ساله حاکمیت این است.مخالفان خود را  تهدید ، بازداشت ،اعدام می کند. با این ابزار دوام یافته است.‌اکثر مردم خاموش می شوند.
 ما باید به این" باور و آگاهی "برسیم ، و هدف خود را بشناسیم. بعد از آن از  تهدید های حاکمیت نمی ترسیم. و به پیروزی نزدیک می شویم. شما اعتراضات مردم‌را طی 
این ۴۰ سال  با حاکمیت ، نگاه کنید.
سه تا یک هفته ،نهایت ۱۰ روز ادامه پیدا
 می کند.تعدادی را حاکمیت  دستگیر و برای تعدادی پرونده سازی می کند. اکثر مردم خاموش می شوند. رفت برای نوبت بعدی اعتراض انجام گیرد. این روش ۴۰ ساله حاکمیت است. اگر اشتباه 
می کنم .بگویید اینجانب اشتباه" می کنم. 
اما مردم" عراق ، لبنان، بلاروس، قزاقستان، و بهار عربی وسایر کشورها آنقدر اعتراضات  خود را را ادامه می دهند.‌تا امتیازاتی
از حاکمیت های خود می گیرند. 
مشکل جامعه ما " فردگرایی"است. علاقه به کار جمعی نداریم . 
محمد خاکساری 
  ۲۶  مهر  ماه  ۹۹
@MoallemaneMotarez

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر