۱۱۰-سواد حوزوی رفسنجانی و «سازندگی» کشور
رفسنجانی در کتاب بازسازی و سازندگی(سال ۶۸) در مورد عدالت و رفع تبعیض چنین می نویسد:« اندوخته های فکری و احساسی که از دوران طفولیت تا جوانی در وجودم شکل گرفته بود، سرمایه و انرژی عظیمی در وجودم ذخیره کرده بود که پس از جنگ و شروع سیاست بازسازی و سازندگی... آرزوهای دیرینه خود را در جهت توسعه کشور و « عدالت اجتماعی» به کار گیرم که هر دو را پایه اساسی استقلال و قطع وابستگی و الگو سازی برای سایر جوامع عقب افتاده می دانسته و هنوز می دانم.»
زنده یاد دکتر حسین عظیمی آرانی مسئولیت معاونت امور اجتماعی سازمان برنامه و بودجه کشور را به عهده داشت ولی با مسکوت گذاشتن گزارشات و بررسی های او در امور اقتصادی بخش های مختلف کشور، این مسئولیت به شخص دیگری واگذار شد.
دکتر عظیمی در زمینه نهادسازی و ایجاد ظرفیت کارشناسی در «سازمان برنامه و بودجه» متمرکز شد. او به تاسیس دوره کارشناسی ارشد اقتصاد توسعه با همکاری برخی دانشگاههای مستقر در تهران و تاسیس «موسسه عالی پژوهش و برنامه ریزی توسعه» پرداخت اما پس از بازنگری قانون اساسی و شروع ریاست جمهوری رفسنجانی و آغاز دورانی که به «سازندگی» معروف شد، تفاوت دیدگاه های نظری در زمینه توسعه کشور بارزتر شد و دکتر عظیمی «سازمان برنامه و بودجه» را ترک کرد.!!!
دکتر عظیمی اولین نظریه پرداز ایرانی علم اقتصاد دوره معاصر است که در دفاع از آموزش و پرورش پایه و آموزش توسعه ای نظریه علمی ارائه کرده است.
دکتر عظیمی در ص ۱۷۸ کتاب « مدارهای توسعه نیافتگی» عوامل پنجگاه توسعه اقتصادی را به قسمت های زیر تقسیم می کند:
۱ - انباشت سرمایه
۲- آموزش های مناسب توسعه ای
۳- فرهنگ مناسب
۴- مدیریت و نظام اقتصادی مناسب
۵- حفظ ثبات نظام
او تاکید می کند که توسعه اقتصادی یک مجموعه ی بهم پیوسته است و لازمه ی تحقق آن سلامت تمام اجزای این مجموعه است. دکتر عظیمی این مجموعه را به درختی سالم تشبیه می کند که میوه ی آن بر طرف شدن فقر، کسب استقلال و خود اتکایی و تامین اقتصادی و اجتماعی برای مردم است.
او اعتقاد داشت که آموزش های مناسب توسعه و فرهنگ مناسب با اتکاء به جنبه ی پرورشی آموزش ابتدایی و راهنمایی حاصل می شود. او می گوید:« اگر به واقع دنبال توسعه اقتصادی جامعه هستیم، یکی از جاهایی که باید قویآ و وسیعا مورد توجه باشد مدارس ابتدایی و راهنمایی است. در اینجا هاست که باید پول خرج کرد، منابع تخصیص داد، نیروی انسانی دلسوز را در مدارس به کار گمارد، به زندگی و به تعلیم و تربیت معلمان رسیدگی کرد و مدارس را به محل هایی تبدیل کرد که کودکان با ذوق و شوق به آنجا سرازیر شوند. (ص۱۸۹ کتاب مدارهای توسعه نیافتگی)
« مدرسه باید احترام به آزادی بیان، حس نظم پذیری جمعی، احترام به حقوق دیگران را در وجود کودک رشد دهد و اگر مدرسه نتواند به این مهم دست یابد توسعه اقتصادی جامعه سامان نخواهد یافت.»(ص۱۸۹ مدارهای توسعه نیافتگی) او در ص۱۹۱ همین کتاب می نویسد:« پس یکی از استراتژی های ویژه برای توسعه اقتصادی این است که به سراغ مدارس برویم...حتی اگر لازم باشد برای مدتی از پروژه های بزرگ چشم بپوشیم.»
دکتر عظیمی دکترای اقتصاد از دانشگاه آکسفورد بود و رساله دکترایش « رابطه رشد اقتصادی، توزیع درآمد و فقر در علم اقتصاد با تکیه بر مسائل ایران» بود. از او بالغ بر ۵۰۰۰ صفحه استاندارد کتاب و مقاله و نتایج تحقیقات به یادگار مانده است.!!
رفسنجانی با سواد حوزوی در خیال خود با ساختن سدهایی نظیر «سد گتوند» توسط «خاتم الانبیا» سپاه در زمین شوره زار قصد «سازندگی» داشت.!!!
او به جای بهره گیری از نظرات دکتر عظیمی، در جهت مخالف نظرات او اقدام کرد و نه تنها اصل ۳۰ قانون اساسی، یعنی تحصیل یکسان و رایگان برای فرزندان ایران را اجرا نکرد بلکه با حمایت و پشتیبانی او در سال ۶۷ طرح مدارس « غیر انتفاعی» در مجلسی که او رئیسش بود به تصویب رسید. در حالی که پیش از آن نیز در خرداد ۶۱« دانشگاه آزاد اسلامی» را به شکل خصوصی و با امکانات دولت، بنیان گذاشته بود.!!
به قول عبدالحسین نفیسی کارشناس و پژوهشگر برنامه ریزی و اقتصاد آموزش و پرورش:
« کسانی که با جو حاکم در سالهای پایانی دهه۶۰ و اوایل۷۰ آشنا هستند می دانند که نظرات ( دکتر عظیمی) دلسوزانه و بر پایه ی علم و تجربه بود و با نگرش و راهبردهای حاکم بر توسعه کشور در تضاد بود و بی اعتنایی به آنها سبب شد که کشور پس از اجرای سه برنامه توسعه به جای توسعه و برقراری عدالت اجتماعی با تلخی ها و ناکامی های ناشی از پایین بودن بهره وری نیروی کار و سرمایه، فقر معنوی و مادی، بیکاری و عصیان های اجتماعی دست به گریبان بود و آثار نامطلوب آن در وزارت آموزش و پرورش بیش از همیشه محسوس شد.»
https://t.me/Khaterate_khanom_moalem
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر