مشابهت انقلاب ۵۷ با حمله اعراب به ایران
✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️
مقایسه های تاریخی درس هایی به ما می آموزد،بررسی انقلاب ۵۷ را با حمله اعراب در زمان خلیفه دوم مقایسه کردم، ما در انقلاب ۵۷ اکثر مردم ایران برای "برابری و عدالت ، آزادی" از رژیم سابق خواهان بودند، که بعد از انقلاب به قول قطب زاده روحانیون انقلاب را دزدیدند، انقلاب از مسیراصلی که انقلابیون می خواستند، زاویه گرفت،آهسته آهسته این زاویه بیشتر شد،
که بعد از چهل سال شرایط کنونی رسیده ایم،که" فقر و گرسنگی" همه جا فراگرفته است،در زمان خلیفه دوم ، مردم ایران در زمان
ساسانیان حکومت مذهبی داشتند، قبل از آن ایرانیان مذهب خاصی نداشتند، انواع مذاهب فعالیت خود را انجام می دادند،
در زمان ساسانیان دین زردشتی مذهب رسمی شد، روحانیون در قدرت دخالت کردند، داستان مزدکیان و مانویان بمانند ،که در تاریخ موجود است، چندین هزار از آنها را روحانیون زردشتی کشتند ،که مجبور شدند ، به هند ، و جای دیگر مهاجرت کنند ، روحانیون ساسانیی حکومت را به" فساد" کشیدند،فاصله طبقاتی در زمان ساسانیان بیداد می کرد، ایران که هم مرز عربستان بود، خبرهایی از عربستان توسط مسافرانی که از عربستان می آمدند، به گوش مردم ایران می رسید.که دین جدیدی آمده است، بین مردم تفاوت نمی گذارد، حاکم آن مانند مردم زندگی می کند،و تبلیغ" خواندن و نوشتن" می کند، به معنایی به گوش آنها مانند قبل انقلاب صدای "عدالت و برابری" را مردم ایران زمان ساسانی شنیدند، وقتی اعراب به ایران حمله کرد ، برخی شهرها بدون اینکه دفاع کنند، خود را تسلیم اعراب کردند، در حمله آخر ساسانیان با اعراب ،در تاریخ آمده است، که ساسانیان پای سربازان خود را به اسب ها ، زنجیر می کردند،
که فرار نکنند، وقتی ساسانیان شکست خوردند،ایرانیان دیدیدند، کسانی که حمله کردند، آن رفتار "برابری و عدالت "را با ایرانیان انجام ندادند، باز نژاد پرستی برخی اعراب در رفتار آنها بود، از آنجاییکه ایرانیان از فرهنگ بالایی برخوردار بودند، دیدند ، در بین مسلمان گروه اقلیتی هستند، که با نژاد پرستی برخی اعراب آن زمان مخالف هستند، مشاهده کردند،آ ن دستورات اسلام با اسلام واقعی زاویه دارد، به همین دلیل برخی ایرانیان به طرفداری پیروان امام علی شدند، و به او پیوستند ، به قول امروزه شیعه شدند،نگاه می کنیم ، بیشترین طرفدار امام علی در ایران زندگی می کردند،حتی بیشترین سربازان مختار ایرانی بودند،ایرانیان بعد از ۲۰۰ سال استقلال خود را در زمان طاهریان و آل بویه بدست آوردند،حتی بغداد را گرفتند، اما اینجا یک سئوال است،قدری قابل "تامل و تحقیق" است، چرا پس ۲۰۰ سال ایرانیان استقلال خود رابدست آوردند، دوباره دین زردشتی را رسمیت ندادند، این سئوال باید مطالعه کرد، چه دلیلی داشت، طاهریان و آل بویه
دین اسلام باز قبول کردند، حتی سلسله های بعد از طاهریان هیچ کدام دین زردشتی را رسمیت ندادند، حتی تیمور لنگ حدود حکومت خود را مانند هخامنشیان توسعه داد، تا هند رسید.
باز به دین اسلام تاکید داشت،این نکته مهمی است،
۹ مرداد
@MoallemaneMotarez
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر