۱۴۰۳ خرداد ۲۰, یکشنبه

موزه یا اداره

۱۰۵ - موزه یا اداره؟

ظهر روز ۲۵ مهرماه ۶۸ من و خانم«ش» از طریق دبیرخانه با خبر شدیم که در سالن نماز خانه اداره قرار است جشن مولودی بر پا شود.
۲۶ مهرماه ۶۸  تولد پیامبر اسلام بود و به همین دلیل این روز تعطیل بود. بنابر این قرار بود یک روز جلوتر و پس از برگزاری نماز جماعت ظهر و عصر کارکنان اداری بخش معاونت پرورشی وزارتخانه، جشنی برگزار شود.!

از بعد از پیروزی انقلاب ۵۷ برگزاری نمازهای جماعت ظهر و عصر در ادارات باب شده بود. ارباب رجوع در وقت نماز کارش نیمه کاره می ماند و باید صبر می کرد تا نماز جماعت اداره تمام شود تا او بتواند کار اداری اش را پیگیری کند.!! برخی کارمندان از بین  نماز های یک شبانه روز، فقط این نماز را برای حفظ ظاهر به جماعت برگزار می کردند. در مجامع خصوصی افرادی این چنین، با خنده می گفتند:« تازه این نماز را بدون وضو می خوانیم.»!!


    از وقتی که وارد ساختمان معاونت پرورشی وزارتخانه شدم، تشخیص دادم که این بنا یک بنای قدیمی و احیانا تاریخی است. درب ورودی ساختمان بسیار عریض و بلند بود و نقش هایی مثل کاشیکاری در دو طرف دیوار ورودی دیده می شد. با مقداری فاصله از درب ورودی، در  سمت چپ ساختمان دو طبقه ای وجود داشت که اتاق کار من و خانم «ش» در طبقه دوم آن بود و در سمت راست محل کار معاون پرورشی وزارتخانه قرار داشت.

      مسیر مابین این دو ساختمان به حیاط و حوضی بزرگ می رسید.  انتهای حیاط ساختمانی قدیمی با سر در منقش و منحنی، و ستون هایی که در قسمت بالکن وجود داشت دیده می شد.
    در روی دیوار این ساختمان نیز تصویر یک  فرد با لباس نظامی کاشیکاری شده وجود داشت. داخل سالن نیز دیوارهایش آینه کاری بود و قسمت بالای درب های چوبی که به بالکن راه داشت، شیشه های رنگی و مشبک زیبایی کار شده بود. من با دیدن این قسمت ساختمان تعجب کردم که چرا این ساختمان به جای موزه، به ساختمان اداری تبدیل شده است.؟!!

بعد فهمیدم که این بنا از عصر ناصری در سال ۱۲۹۵ هجری قمری به دستور فرزند ناصرالدین شاه ساخته و به اتمام رسیده است.
در دوره پهلوی هم مدتی وزارت معارف و صنایع مستظرفه بوده و یک سال دانشکده افسری و چند دهه به عنوان ساختمان وزارت آموزش و پرورش استفاده شده است. پس از انقلاب ۵۷ محمد علی رجایی و محمد جواد باهنر آن زمان که در آموزش و پرورش خدمت می کردند دفتر کارشان در همین ساختمان بود.

بعداً شنیدم که سرانجام در تاریخ ۲۷ دی ماه ۷۷ همین ساختمان معاونت پرورشی وزارتخانه آموزش و پرورش با نام  « عمارت مسعودیه » و  ۱۲۰ سال پس از احداث، به شماره ۲۱۹۰ در فهرست آثار ملی ثبت، و به «سازمان میراث فرهنگی»  واگذار شد.

۱۳ آبان ۶۸ وقتی ظهر برای آوردن پسرانم به دبستان سادات رفتم هنوز آقای مدیر در حیاط مدرسه و پشت میکروفن درحال سخنرانی برای دانش آموزان بود. پسر بچه ها خسته شده بودند و نظم صف ها به هم می خورد.!! گاه ناظم مدرسه که همیشه خط کشی در دست داشت ضربه ای به پای یکی از آنان می زد تا صاف بایستند.!!

آقای مدیر در مورد روز دانش آموز صحبت می کرد و گاه با دادن شعار « مرگ بر امریکا» سعی می کرد دانش آموزان را متوجه مراسم کند.
دلیل نامگذاری ۱۳ آبان به عنوان روز دانش آموز بنا بر آمار بنیاد شهید انقلاب اسلامی، کشته شدن دو نفر در اعتراضات انقلاب ۵۷ است که یکی از آنان دانش آموز بود.

    در صبح روز ۱۳ آبان ۵۷ در محوطه دانشگاه تهران تجمعی صورت گرفته بود ولی با تیراندازی ماموران دولت جعفر شریف امامی یک دانش آموز کشته و سه نفر مجروح می شوند.
   در تقویم جمهوری اسلامی هم این روز به عنوان روز دانش آموز نامگذاری شده است و هر ساله با برگزاری مراسم راهپیمایی و تجمع دانش آموزان، بخصوص دانش آموزان دبیرستانی به بهانه بزرگداشت شهدای انقلاب و در حقیقت برای نشان دادن مردمی بودن حکومت، شعارهای حکومتی توسط برگزارکنندگان دولتی سر داده می شود اما اگر همین دانش آموزان برای احقاق حقوق خود براساس اصل ۲۶ قانون اساسی دست به راهپیمایی بزنند حکومت با شدیدترین صورت ممکن به آنها برخورد می کند.!!

شیمیایی شدن مدارس کشور، به خصوص دبیرستان های دخترانه که از ۹ آذر ماه ۱۴۰۱ از یک دبیرستان دخترانه در قم آغاز شد در پی اعتراضات دانش آموزان دختر در خیابان ها صورت گرفت.
  پس از آن روز صدها دانش آموز در ۶۰ مدرسه دوره اول و دوم دبیرستان دخترانه قم مسموم شدند.!!
     به گزارش محمد حسن آصفری عضو کمیته حقیقت یاب مجلس شورای اسلامی تا ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ بیش از پنج هزار دانش آموز در ۲۵ استان و حدود ۲۳۰ مدرسه شیمیایی شدند.!!مردم در اعتراضات خود به این مسئله حکومت را مسئول این وقایع می دانستند و طبق معمول حکومت «دشمن» را مسئول این فاجعه معرفی می کرد.!!
https://t.me/Khaterate_khanom_moalem

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر