۱۲۸- دوشنبه های تلویزیونی و دوشنبه ی وداع با پدر جامعه شناسی ایران
روز دوشنبه ۲ اردیبهشت ۷۰ پسرهایم با علاقه ی بسیار داشتند سریال « چوبین» از کشور ژاپن را از تلویزیون نگاه می کردند. این « انیمیشن از مهر سال پیش روزهای دوشنبه از شبکه اول تلویزیون که حالا اسمش « سیما» شده بود پخش می شد.
وقتی از آشپزخانه به اتاقی که پسرها تلویزیون نگاه می کردند آمدم پسر بزرگم با هیجان گفت:« مامان دیگه کارتون« دور دنیا در ۸۰ روز» تموم شد. آخرین قسمت شو هفته گذشته دیدیم. حیف شد چون این کارتون یکی از کارتون های مورد علاقه ی من بود. من تا حالا اسم کشورهای زیادی رو از این سریال یاد گرفتم.»
پسر کوچکم هم وارد بحث شد و به برادرش گفت:« چرا سریال کارتونی میتو کومون را که جمعه صبح می بینیم رونمیگی؟» پسر بزرگم خندید و گفت :«اسم سریال، سفرهای کومون است.» و در تایید حرف او و برای توضیح به من گفت:« این سریال مربوط به سفرهای میتو کومون مامور مخصوص امپراطور ژاپنه که با حاکمان فاسد شهرها مبارزه می کنه و در پایان هر قسمت میتو کومون علامت مخصوص امپراطور را به افراد فاسد نشون می ده و خودشو معرفی می کنه.»
من این سریال کارتونی را فقط در تابستان که دانشگاه نمی رفتم توانستم همراه با پسرانم ببینم.
دوشنبه ۹ اردیبهشت ۷۰ دکتر غلامحسین صدیقی «پدر علم جامعه شناسی در ایران» درگذشت.
دکتر صدیقی ( متولد ۱۲ آذر ۱۲۸۴)، استاد دانشگاه تهران و در فاصلهی سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۲ وزیر پست و تلگراف و تلفن ( در دولت اول) و وزیر کشور(در دولت دوم) دکتر محمد مصدق و عضو هیئت امنای بنیاد فرهنگ ایران بود. او از آورندگان دانش جامعه شناسی به ایران بود. او درجه دکترای خود را از دانشگاه پاریس دریافت کرد. در سال ۱۳۱۷ به ایران بازگشت و دانشیار دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۲۲ به رتبه استادی ارتقاء یافت. در سال ۲۳ مدیرکل دبیرخانه دانشگاه تهران شد.
در مهر ماه ۲۴ به عضویت هیئتی انتخاب شد و در کنفرانس تاسیس سازمان تربیتی -علمی - فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) در لندن شرکت کرد.
در اسفند ۲۵ از سوی دانشگاه تهران در رأس هیئتی به کنفرانس ملت های آسیایی به هند رفت.
مهم ترین خدمت علمی و فرهنگی او تاسیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در دانشگاه تهران در سال ۱۳۲۷ بود که بعدها در سال ۵۱ به دانشکدهی علوم اجتماعی تبدیل شد. در آبان ۲۷ به ریاست هیئت نمایندگی ایران در سومین کنفرانس عمومی یونسکو در بیروت منصوب شد.
دکتر صدیقی پس از ۲۸ مرداد ۳۲ مدتی زندانی شد. پس از آزادی از زندان به پیشنهاد و حمایت دکتر اقبال رئیس دانشگاه تهران و حمایت دکتر احسان نراقی مسئولیت تاسیس موسسه مطالعات اجتماعی را پذیرفت. او در سال ۵۲ بازنشسته شد ولی تا سال ۵۸ به تدریس در دانشکده علوم اجتماعی ادامه داد.
در روزهای انقلاب شاه به او پیشنهاد نخست وزیری داد. دکتر صدیقی از شاه خواست تا از سلطنت کناره بگیرد و قدرت خود را به شورای سلطنت واگذار کند. شاه قبول نکرد و صدیفی نیز نخست وزیری را نپذیرفت.
پس از پیروزی انقلاب مهندس بازرگان از دکتر صدیقی برای شرکت در دولت موقت دعوت کرد ولی او نپذیرفت.
دکتر صدیقی در روز دوشنبه ۹ اردیبهشت ۷۰ در تهران و در سن ۸۶ سالگی درگذشت.
او بزرگترین کاستی ملت را چنین ترسیم کرد:« بزرگترین عیب ما بی انصافی است. بی انصافی در داوری دربارهی دیگران» و در جای دیگری وشت:« جامعهای شایسته ی بقاست که در آن انسان ارجمند و عزیز و گرامی باشد.»
وی در بحبوحه ی انقلاب در مورد وضعیت آینده ایران با بازگشت خمینی چنین گفته بود:« روزی خواهد آمد که شما در عرصه بینالمللی از آوردن نام ایران و ایرانی خجل و شرمسار باشید.
روز ۱۲ آذر به نام « روز علوم اجتماعی و دکتر صدیقی » نامگذاری شده است. در سال ۱۳۷۲ به افتخار او یادنامه ای با عنوان « همه هستی ام نثار ایران » توسط پرویز ورجاوند منتشر شد.
افسوس که این همه «نوش دارو پس از مرگ سهراب» بود.!!
https://t.me/Khaterate_khanom_moalem
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر