معلمان معترض:
✔️۲۳ اسفند ۸۵ روز سیاه
آموزش وپرورش
✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️
در تجمع هزاران نفری فرهنگيان ايران در مقابل مجلس، در تجمع هزاران نفری فرهنگيان ايران در مقابل مجلس به وضعيت تصویب نشدن ، لايحه مديريت خدمات کشوری اعتراض داشتند. نظر من این است.
فرهنگیان ،اولین قشری بودند.
⬅️خواهان همترازی حقوق فرهنگیان ، و کارکنان دولت بودند. ازسال ۸۰ تا ۸۵ فرهنگیان ، در اعتراضات واعتصابات خود ، خواسته اولیه آنها از حاکمیت
" رفع تبعیض" بود.نامه ها و بیانیه های متعددبه مسئولان نوشتند. قرار بود .
⬅️ طبق نامه ای که شورای هماهنگی
تشکل های، صنفی فرهنگیان به خاتمی روز جمهوری وقت نوشتند.خواستار
" نظام هماهنگ"بودند.سازمانبرنامه بودجه آن زمان ، آن را به " لایحه مدیریت
خدمات کشوری" تغییر داد.
⬅️ از نیمه بهمن ۸۵ توسط فرهنگیان حدود ۷ تجمع روبروی مجلس درتهران، انجام شد.در روز ۲۳ اسفند ۸۵ ، هجوم وحشیانه نیروی انتظامی و نیروی امنیتی به فرهنگیان شد. به گواهی کسبه میدان بهارستان، از سال ۶۰ به بعد این چنین سرکوبی را ندیده بودند.به گونه ای که بی حرمتی نسبت به زنان انجام شد. دومورد که نسبت زنان همکار بی حرمتی شد خدمت همکاران عرض
می کنم.
⬅️یک مورد ، آن یک خانمی که از نانوایی اول خ بهارستان نان خریده بود. او به نیروی
انتظامی ، گفت :" چرا این معلمان را کتک
می زنید ، این ها، معلمان بچه های شما هستند. به گواهی همکارانی که این صحنه را دیده بودند.با باتوم به سر این زن ، توسط نیروی انتظامی زده شد. که خون جاری شد.
⬅️مورد دوم از همکارانی که در
تجمع ۲۳ اسفند ۸۵ شرکت داشتند. روبروی مجلس همین جایی که هم اکنون مردم تجمع می کنند یک خانه مخروبه بود.
نیروی انتظامی و نیروی امنیتی همکارانی که درتجمع شرکت داشتند.به این خانه
می بردند. وقتی تعداد دستگیر شدگان به حد نصاب می رسید . سوار اتوبوس می کردند. به مرکز شاهپور که مال نیروی انتظامی بود
انتقال می دادند.
⬅️مورد دوم که خاطره آن روز است.همکارانی از منطقه یک آموزش وپرورش بودند .ایشان مهارت به فنون رزمی
داشتند. این همکار بعدا با من تماس گرفت. اتفاق این بود.که همکار زنی را نیروی انتظامی و نیروی امنیتی دستگیر کرده بود.این خانم مقاومت می کرد.نیروی دست
او و بدن این همکار می گرفتند ، و هل می دادند .که همان خانه ی مخروبه روبروی مجلس ببرند.
⬅️نیروی امنیتی به این خانم فحش ناموسی هم می دادند.که یکی از کارهای رایج نیروی انتظامی در آن روز بود.این همکار منطقه یک که اسم او را فراموش کرده ام.
⬅️این منظره می بیند.که نیروی امنیتی و انتظامی به همکارخانم ، توهین می کنند .
و دست آنها به بدن این خانم تماس می گیرد .
یکی ازنیروی امنیتی روسری این خانم از
سر او می کشد.تاکتیکی نیروی انتظامی
و امنیتی برای دستگیری زنان در آن روز داشتند.این بود.روسری همکار خانم را از سراومی کشیدند . تا او می خواست رو سری خود را بردارد .او به ماشین پرتاپ
می کردند . خواهر خودم در تجمع فرهنگیان دراردیبهشت ۸۶ این گونه دستگیر کردند
وقتی همسرم خانم ثریا دارابی را دستگیر کردند . به ماشین ون نیروی انتظامي منتقل می کنند.خواهرم اعتراض می کند . یک باره
روسری از سر خواهرم کشیدند تا خواست روسری خود را درست کند. دو مرد او را به داخل ماشین ون پرتاپ کردند.
⬅️ادامه خاطره ، این همکار منطقه یک که فنون رزمی آشنا بود وقتی می بیند
که نیروی انتظامی ، و نیروی امنیتی این گونه
به همکار زن برخورد می کنند.
⬅️غیرت ایرانی او به جوش می آید . رفت شروع کرد با فنون رزمی شروع به زدن نیروی انتظامی کرد.
⬅️ آن زن از دست نیروی انتظامی آزاد شد.
یک دفعه حدود ۱۰ نیروی انتظامی به همکار منطقه یک
حمله ور می شوند. و با پوتین شروع به
کمر او می زنند. که دو مهره کمر او شکسته شد. همکاران کمک می کنند. این همکار منطقه یک را از زیر دست نیروی انتظامی نجات
می دهند. این همکار فرصت می کند. از دست نیروی انتظامی فرار می کند.
⬅️پسرم سجاد که خبرنگار قلم بود. در تجمع ۲۳ اسفند ۸۵ قلم معلم بین همکاران توزیع
می کرد. یک بار او را در همین روز دستگیر می کنند.همکاران او را از دست نیروی انتظامی نجات می دهند.
⬅️پسرم سجاد یک مقدار دور می شود . درجای دیگر توسط نیروی امنیتی و انتظامی دستگیر می شود .او را به مرکز شاهپور
می برند. سجاد در مرکز شاهپور که وقت اذان می شود. سجاد شروع به اذان گفتن
می کند. نیروی انتظامی که می خواهند او را از اذان گفتن باز دارند. همکارانی که درحیاط مرکز شاهپور بودند.به حمایت سجاد
می روند.به نیروی انتظامی می گویند:
"مگر سجاد خطایی کرده است، دارد اذان
می گوید"به سجاد پسرم گفتم:
"چرا در مرکز شاهپور اذان گفتید او گفت خواستم به به معلمان دستگیر شده روحیه دهم. طبق گفته برخی همکاران بین ۲۵۰ تا ۵۰۰ نفر در مرکز شاهپور دستگیر شده بودند.در مرکز شاهپور یک روحانی و یک نیروی امنیتی شخصی بود. که از همکاران دستگیر شده بازجویی می کرد. هیات مدیره کانون صنفی معلمان که دستگیر شدند همگی به اوین بردند.
⬅️که خاطره که از قشقاوی که از هیات مدیره کانون صنفی معلمان بود . نقل می کنند.وقتی با مینی بوس که همکاران هیات مدیره کانون صنفی معلمان را به اوین
می بردند. به قشقاوی که صدای خوبی داشت . همکاران به او پیشنهاد می کنند. برای روحیه همکاران یک صدایی بخوان ، قشقاوی هم یک صدا برای همکاران می خواند.خلاصه یک تعدادی از همکاران دستگیر شده از آنها تعهد گرفتند . آنها را آزاد کردند .
همکارانی که فعالیت داشتند به اوین بردند.
از جمله سجاد پسرم را به اوین بردند. دربین همکاران دستگیره شده جانباز جنگ هم بودند. که دسترسی به دارو های خود نداشتند.روز ۲۳ اسفند ۸۵ وقتی کسی وارد میدان بهارستان می شد.فکر می کرد.ی
در میدان بهارستان میدان جنگ است.
برخی همکاران بهچشم خود دیده بودند.
⬅️کسبه میدان بهارستان اشک از چشمان آنها جاری بودکه نیروی انتظامی به زن ومرد فرهنگیان این گونه وحشیانه برخورد کردند.
بیش ۲۰۰۰نیروی انتظامی با لباس های سیاه و
چکمه های سیاه بلند بودند.
⬅️در نشست ۱۰ فرودین ۸۶ شورای هماهنگی تشکل های صنفی که حدود ۴۰ تشکل حضور داشتند درمنزل یکی همکاران تشکیل جلسه دادند. ، بیانیه شدید الحن روز۲۳ اسفند ۸۵ را صادر کردند.آ
⬅️آن روز را " روز سیاه" آموزش وپرورش
نامیدند. روز ۲۳ اسفند ۸۵درتاریخ مبارزات فرهنگیان خواهد ماند. چگونه فرهنگیان
جلوی نیروی انتظامی سرتا پا مسلح ایستادند ، و مقاومت کردند.
⬅️این الگوی برای فرهنگیان شاغل است . که از روز ۲۳ اسفند ۸۵ مقاومت فرهنگیان درس بگیرند.خواسته های صنفی خود را
از حاکمیت با قدرت بگیرند.
محمد خاکساری
۲۳ اسفند ۸۵
ارتباط مستقیم: @MKhaksari902
@MoallemaneMotarez
https://chat.whatsapp.com/GowLoRvjiTP6ZpivZHqiM0
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر