۱۴۰۳ آبان ۴, جمعه

داریوش شایگان در مورد ایرانیان در کتا " افسون"

پیام رسیده
به
هفته نامه قلم معلم
داریوش شایگان در کتاب افسون در مورد ایرانیان چه می گوید :
✍✍✍✍✍✍✍

♻️تخلیه روانی ملت ایران

■ دکتر داریوش شایگان، فیلسوف و  ایران‌پژوه معاصر در کتاب افسون زدگی خود نوشته است :
شاید کمتر قومی به اندازه ملت ایران خود را به باد انتقاد بگیرد ولی ما هیچگاه نمی‌کوشیم درد خود را ریشه‌یابی کرده و برای آن یک راه‌حل ملی پیدا کنیم یا راه‌حل بسازیم.
خودزنی ملت ایران به حدی افراطی است که عوامانه میگویند که دروغ و دزدی در ذات ایرانیان است و این ملت تا هزار سال دیگر اصلاح نخواهد شد یا این ملت لیاقت دمکراسی ندارد
اما علی (ع) میگوید : مردم به حاکمانشان بیشتر شباهت دارند تا پدرانشان.
به سخن دیگر ، ما مردم مقصر اصلی این نابسامانی در جامعه نیستیم. بلکه تمامی رذایل فرهنگی که در جامعه ما مشاهده میشود ، ریشه در پندار ، گفتار و کردار زشت حاکمان ما دارد. زیرا دنیا برای این حاکمان ، آنچنان چرب و شیرین است که نمی‌خواهند ملت را در آن سهیم کنند. بنابراین به سلیقه خود حکمرانی می‌کنند و تن به یک «سیستم پویا هوشمند» برای مدیریت کشور پهناور و ثروتمند ایران نمی‌دهند!
بنابراین این ویروس‌های فرهنگی باعث میگردد که اعتراض و انتقاد ما جنبه بیزاری از هموطن خود و فحاشی به دیگران پیدا کند تا جنبه تحلیل برای یافتن راهکار. ما می‌دانیم یک جای کارمان لنگ است اما نمی دانیم کجا؟ می‌دانیم بسیاری از مسایل باید روشن شود اما نمی دانیم ، چگونه؟

□ گفتمان ملی درباره عناصری که غالب بر تفکرِ ملت ایران و خلقیاتِ اوست مستلزم اندکی حوصله و اندکی عشق است. ما حوصله نداریم چون می‌خواهیم یک شبه ره صد ساله برویم. اغلب ما مضطربیم و چنان رفتار می کنیم که انگار آخرالزمان است و بلایی بزرگ از آسمان بر سر ما نازل خواهد شد. شتاب زده ایم زیرا که مضطربیم. اضطراب موقعی بوجود می آید که ما از ریشه و دلیل اصلی دردِ خود آگاه نباشیم و تلاش نکنیم که برای آن راه‌حل پیدا کنیم!

● تلاش برای تحلیل و یافتن راهکار رفع ریشه‌ای مشکلاتمان (سیستم پویا هوشمند) از جمله لوازم بهداشت روانی ملت ایران است. بنابراین گفتگو بین ملت ایران ، معجزه می‌کند و انتقاد سازنده نیز مانند نیشتر جراح است که آلودگی چرکین را بیرون می ریزد.

○ارسطو معتقد بود که نمایش آثار تراژدی یونان (رویدادهای غم‌انگیز) سبب می شد که همه نیروهای آزار دهنده ای که در درون انسان انباشته شده رها شده و سپس آرامش حاصل گردد. ارسطو این رهایی از احساسات غم‌انگیز را ، پالایش درون می‌نامد. به گمانم بعد از مشروطیت و تلاش برای استقرار قانون در جامعه و ۱۲۰ سال تجربیات تلخ تاریخی ، زمان آن رسیده که ما ملت ایران ، درون خودمان از غم‌ها و انده‌ ، پاک کنیم (تخلیه روانی) و دوستان خود را برای طراحی پروژه «سیستم پویا هوشمند» آگاه و آماده سازیم.

چاره‌اندیشی برای نجات ایران
روانشناسان ، مفهوم مورد نظر ارسطو برای رهایی از درد و رنج (کاتارسیس) را به معنای تخلیه روانی یا رهایی هیجانی ترجمه می‌کنند. مثلاً ، فردی را در نظر بگیرید که تجربه مستمر استرس در یک موقعیت شغلی یا خیانت در زندگی زناشویی یا ورشکستگی اقتصادی را تجربه کرده باشد که ممکن است باعث احساس ناامیدی ، خشم ، تنش و ترس در او گردد. در دراز مدت این احساسات و آشفتگی روانی طاقت‌فرسا ‌شده و فرد را به مرز انفجار میرساند! مگر اینکه راهی برای رهایی از این احساس فروخورده پیدا کنند. اینجاست که اقدام برای رهایی هیجانی یا تخلیه روانی و تکنیک های روانشناختی مرتبط با آن مطرح می شود. همانگونه فرآیند تخلیه روانی برای یک فرد مطرح است ، ملت ایران هم بطریق اولا نیاز دارد که خود را از این درد و رنج پر غصه تاریخی تخلیه نماید!

□ به تشخیص داریوش شایگان ، بهداشت روانی ملت ایران به خاطر تجربیات تلخ تاریخی و احساس عقب ماندگی و توسعه نیافتگی، به خطر افتاده است. اکنون ما خود را با این سه مساله روبرو هستیم :
۱. مدام خود را به باد انتقاد می گیریم تا مرز خودویرانگری.
۲. این انتقاد ما بیشتر از آنکه ریشه‌یابی به منظور یافتن راه‌حل باشد، همراه با بیزاری از هموطنان و فحاشی به مخالفین است.
۳. انتقادها همراه با سردرگمی است چون می دانیم یک جای کار لنگ است اما نمی‌دانیم کجا؟
می دانیم بسیاری از مسایل باید تغییر کند اما نمی دانیم چگونه؟
/سیستم نکاه ملی

  شنبه
۵     ‌‌‌آبان    ۱۴۰۳

https://t.me/ghalamemoalem

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر