۱۳۹۵ اسفند ۱, یکشنبه

" درسی که از تجمع اهوازی ها مقابل استانداری می توان کرفت"

محمد خاکساری:
سلام همکاران:
"درسی که از تجمع اهوازی  ها مقابل استانداری می توان گرفت"👉👉
در  این پیام قصد ما این نیست که این تجمعات درست بوده است یا غلط ؟هدف ما این است شیوه" مقابله حاکمیت با تجمعات اعتراضی" چگونه است؟ در خبر ها آمده بود . به علت
" ریز گرد ها "در استان خوزستان به خصوص اهواز "برق ،آب و تلفن"  این شهر قطع شد.
شما باید در این منطقه زندگی کنید که "مشکلات این استان را احساس" کنید.
مدت 4 روز مردم اهواز مقابل استانداری تجمع کردند.روز به روز به تعداد تجمع کنندگان افزایش می یافت با پلاکاردها و شعارها خواسته خود را مطرح می کردند.مسئولان استان و امنیتی احساس خطر کردند.
دیدند؛. تعداد نیروی های انتظامی برای متفرق کردن تجمع کنندگان کافی نیست از استان های مجاور نیروی کمکی خواستند.که بتوانند  این تجمع را مهار کنند.سپس نیروی انتظامی پیام داد. باهر گونه تجمع بدون مجوز برخورد خواهد شد.اما درس هایی که بنده از  تجمع اهوازی ها مقابل استانداری برداشت می کنم.
1 -افزایش تجمع کنندگان👉👉
اگر تجمعات اعتراضی" پیگیر و متوالی "باشد تعداد تجمع کنندگان  رو به افزایش
می شود.همین تجربه در تجمعات معلمان مقابل مجلس در بهمن و اسفند سال 85 داشتیم.فکر کنم حدود 7 تجمع در بهمن و اسفند 85 مقابل مجلس انجام گرفت در تجمعات اولیه حدود 300 نفر از همکاران حضور داشتند. در اواخر اسفند این تجمع ها به حدود 10 هزار نفر رسید.
نتیجه گیری👉
اگر تجمعات" هدفمند وبا اراده و پیگیر" باشد. مشکل" ترس" کاهش خواهد یافت و استقبال بیشتر ی از تجمع خواهد شد.
2 - متفرق کردن تجمع👉
برای  متفرق کردن تجمعات  اعتراضی  هرچه تعدا د تجمع کنندگان بیشتر باشد. نیروی انتظامی بیشتر ی برای متفرق کردن تجمع کنند گان لازم است . (رابطه مستقیم دارند)
مثلا برای متفرق کردن تجمع 10 هزار نفری حدود 20 هزار نیروی انتظامی لازم است. مثال عینی آن خرداد 88 که به خاطر اعتراض به انتخابات در تهران حدود 2 میلیون شرکت کردند. نیروی انتظامی نتوانست جمعیت  را متفرق کند.چون نیروی کافی برای متفرق کردن جمعیت نداشت. به خاطر این است که راه های منتهی به تجمع را نیروی انتظامی مسدود  می کند. ولی تجمعات بعدی که به چند هزار رسید . جمعیت را متفرق کردند.
. 3 -خط قرمز حاکمیت 👉👉
در س دیگر این است. خط قرمز حاکمیت چیست ." اعتصاب و تجمع" است خود ستایی نباشد . در بیش از 20 جلسه بازجویی ازمن در دادگاه انقلاب  انجام گرفت.بازجو فقط روی" اعتصاب و تجمع" معلمان انگشت می گذاشت.حتی یکی از بازجوها تلویحا به من گفت:"
"به رییس جمهور و وزیر و سایر مسئولین  به جز رهبری انتقاد کنید مشکل زیادی ندارد. فقط تجمع و اعتصاب معلمان نکنند " نمونه عینی آن بعد از 31 تیرماه 94 تیرماه که معلمان تجمع مقابل مجلس کردند.  و حدود 200 نفر از همکاران دستگیر و  سپس  آزاد شدند.پس از این تجمع  دستگیری و بازداشت کمتر شاهد بوده ایم
. در حد "تهدید تلفنی یا احضار ماموران امنیتی" بوده است. این زندانیانی که حکم دارند برای تجمع 31 تیر 94 و قبل از آن است.
نتیجه گیری 👉👉
تاثیر گذارترین  و پر هزینه ترین برای حاکمیت
"تجمع و اعتصاب" است . این تجربه سایر کشور ها هم هست.
من  انتقاد نمی کنم که چرا همکاران تجمع
نمی کنند.؟چون تشکل ها و فعالان صنفی از نزدیک مشکلات را خودشان احساس
می کنند.شرایط را بهتر تشخیص می دهند.بنده "دستی دور بر آتش دارم"
بنده تجربه و نظر خودم را مطرح کردم.
تجربه در سایر کشور ها نشان داده است.
  "مذاکره که ازموضع قدرت نباشد" کمتر نتیجه بخش است
. نمونه آن همین طرح" آشتی ملی"  اخیر
"اصلاح طلبان" است . چون از موضع قدرت نبود  .دیدیم چه شد؟همکارانی که
این عقیده و باور مرا  در مورد تاثیر " تجمع و اعتصاب" قبول ندارند.  لطفا پاسخ دهند
محمد خاکساری
یکی از موسسین کانون صنفی معلمان
یکم اسفند 95

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر