۱۳۹۵ اسفند ۵, پنجشنبه

" معلم گچ بدست"

محمد خاکساری:
سلام همکاران :
"معلم گچ بدست"👉👉
در سال های 77 و 78 که رشد تشکل های صنفی فرهنگیان بود . اصطلاح "معلم گچ بدست" در بین معلمان رایج بود. در هیات موسس کانون صنفی  معلمان بیشتر بر این اصطلاح  "معلم گچ بدست " تاکید می شد.
بیشتر این اصطلاح در مقابل نیروی ستادی  و اداری آموزش و پرور ش بکار  می رفت . چون از امتیازات  خاص و ویژه ای برخوردار بودند.واقعیت این است بار اصلی" آموزش"
بر دوش معلم است . معلم است که با" پوست ،گوشت ،و استخوان" خود مشکلات آموزش را احساس می کند. این معلم است که در کلاس های" غیر استاندارد " تدریس می کند.  این معلم است در کلاس هایی که" سیستم گرمایش
استانداری "ندارد تدریس می کند. این معلم است با دانش آموزانی که خانواده  های آنان مشکل "طلاق ؛اعتییاد،تربیت نا درست " دارند باید "آموزش" دهد.این معلم است که به بیماری "جنجره "به خاطر "گچ و بلند کردن" صدایش مبتلا می شود. این معلم است که جان خود را به خطر می اندازد تا دانش آموزان خود را از" آتش سوزی" نجات می دهد  این معلم است خطر می کندتا "دانش آموزان" خود را از سیل نجات دهد. این معلم که مورد "ضرب و شتم اولیا دانش آموز "در مدرسه قرار می گیرد. این معلم است که در بروجرد و سیستان و بلوچستان" خون او در مدرسه" به زمین
می ریزد.با تمام این مشکلات معلم" کمترین سهم را از بودجه سنواتی"دولت می برد. ولی نهاد هایی که دارای نفوذ هستند.و دولت با آنها" بده و بستان" دارد. یا از آنها
می ترسد.بیشترین بودجه سنواتی به خود "اختصاص" می دهند. این می شود که هر طرح آموزشی که وزرا سابق آموزش و پرورش پیشنهاد می دهند  به شکست منتهی می شود. مانند :"مدرسه محوری ،مهندسی اصلاحات،طرح ترمی وسالی  واحدی،تغییر مقاطع آموزشی ،تعدیل نیروی انسانی،مدیریت انسانی "همگی به شکست منتهی می شوند و آموزش "کیفیت" ندارد یکی از دلایل  اصلی آن این است در طرح های ذکر شده هیچ کدام "جایگاه معلم" نیامده است. یه سری تحقیقات دانشگاهی به پیشنهاد  وزیر انجام گرفته است . و وزیر آموزش و پرورش آن طرح را در رسانه ها اعلام
می کند.در اینجا به قول معرف "یه سوزن به خود بزنیم و  یه جوالدوز به دیگر" ما معلمان در این وضع آشفته بازار آموزش و پرورش" کم تقصیر" نیستیم . اگر تشکل سراسری خود را یعنی" شورای هماهنگی تشکل صنفی فرهنگیان ایران"را دوبار احیا می کردیم. حاکمیت به" قدرت صنفی" مامعلمان پی
می برد. افسوس این دردی است .که بایدتحمل کنیم .تا زمانی که تشکل ها به "خود تکیه" ندارند.چشمشان به دولتمردان است . که فلانی رییس جمهور شود .کار ما درست می شود .یا اعتراض نکنیم ،چون  بهانه دست فلان جناح
می افتد. "همین آش و همین کاسه است"البته من نا امید نیستم. این در بسته روزی باز خواهد
شد.
به امید تغییر
محمد خاکساری
یکی از موسسین کانون صنفی معلمان
5 اسفند 95

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر