۱۵۷ـشکایت معلمان، خودسوزی خانم دکتر در اعتراض به« حجاب اجباری» و روش غیرعادی انتقال در مناطق آموزش و پرورش
در هفته چهارم دی ماه بالاخره توانستم از بین ۷۰ دبیر دبیرستان چند نفر را راضی کنم تا از مدیر به خاطر رفتار غیر اصولی اش و در حمایت از همکار جوانمان، شکایت کنیم. اکثرا می گفتند:« نه فایده ندارد.»!! حتی آن همکار جوان حاضر نشد شکایت کند.!! من نامه ی شکایت را تا رساندن آن به قسمت ارزشیابی اداره دنبال کردم.
در ۲۹ دی ماه ۷۲ هوسپیان مهر، رهبر شورای روحانیان کلیسای انجیلی و رئیس مجامع ربانی ایران به قتل رسید. وی گفته بود:« سیاست سکوت یک سیاست شیطانی است.»
او مدتی قبل قصد خود را مبنی بر پیوستن به شورای ملی مقاومت به عده ای گفته بود که از ماموران وزارت اطلاعات پنهان نمانده بود. به گفته ی اکبر گنجی، او به دلیل قبول نداشتن نظام سیاسی ایران و فعالیت برای حقوق بشر و اقلیت ها به قتل رسید. وزارت اطلاعات با صحنه سازی و تبلیغات بسیار قتل این کشیش را به مجاهدین خلق نسبت داد.!
از ۱۲ بهمن تا ۲۱ بهمن هر روز صبح سر صف، برنامه سخنرانی به مناسبت ورود خمینی به ایران تا پیروزی انقلاب اجرا می شد.
در ۱۴ بهمن ۷۲ هواپیما های ترکیه چند روستای مرزی سردشت را بمباران کردند. ترکیه این اقدام را غیر عمدی خواند و دو روز بعد، رسما از ایران عذرخواهی کرد.
۲۵ بهمن ۷۲ علی لاریجانی پس از استعفای محمد هاشمی، (برادر رفسنجانی) به مدت ۵ سال رئیس صدا و سیما شد. محمد هاشمی یک روز بعد قائم مقام وزیر امور خارجه شد.!! از پستی به پست دیگر، بدون در نظر گرفتن تحصیلات لازم ومربوط به آن پست.!!
۱ اسفند ۷۲ نیروهای دریایی ایران و پاکستان در آب های کراچی به مدت ۱۶ روز مانور مشترک برگزار کردند.
۲ اسفند ۷۲ دکتر هما دارابی متخصص کودکان، در اعتراض به «حجاب اجباری» در میدان تجریش تهران خود سوزی کرد.! او عضو حزب ملت ایران بود و همراه پروانه فروهر سازمان زنان جبهه ملی را تشکیل داد و در کنگره اول جبهه ملی در بهمن ۴۱ شرکت و سخنرانی نمود.
او در امریکا مدرک روان پزشکی نیز دریافت کرد و در همان جا طبابت می کرد. در سال ۵۳ به ایران آمد و پس از انقلاب به دلیل بدحجابی از دانشگاه اخراج شد و مطب اورا هم تعطیل کردند.
۳ اسفند ۷۲ میرسلیم برای وزارت ارشاد در جلسه علنی مجلس رأی اعتماد گرفت. او بعد از رأی اعتماد گفت:« ادامه ی حمایت وزارت ارشاد از مطبوعات بستگی به کیفیت آنها در آینده دارد.»!!
۲۴ اسفند ۷۲ علی اکبر سعیدی سیرجانی متولد ۱۳۱۰، نویسنده و پژوهشگر ادبیات، ازخانه اش خارج شد ولی دیگر بازنگشت. چند روز بعد روزنامه ها از بازداشت او خبر دادند. او در اوایل دهه ۷۰ در نامه هایی به علی خامنه ای از وضعیت کشور و خصوصاً سانسور انتقاد کرد.
وزارت اطلاعات در ۴ آذر ۷۳ « مرگ طبیعی » او را در روزنامه‌های رسمی اعلام کرد. چندی بعد تلویزیون دولتی در برنامه ای بر ضد نویسندگان و روشنفکران با عنوان « هویت» اعترافات سیرجانی در زندان علیه خود را پخش کرد که تحت شکنجه صورت گرفته بود.
قبل از قتل سیرجانی، نویسندگان ایرانی متنی با عنوان، « ما نویسنده ایم» علیه سانسور و دفاع از آزادی بیان و قلم منتشر کردند.
در نیمه دوم اسفند ۷۲ بخشنامه نقل و انتقالات معلمان را در دبیرستان دیدم. در این بخشنامه نوشته شده بود که فقط در مناطق بالای ۱۴ نقل و انتقال صورت می گیرد. من به کارگزینی منطقه ۱۴ مراجعه کردم. مسئول کارگزینی گفت:« مگر بخشنامه را نخواندید، نوشته فقط از ۱۴ به بالا نقل و انتقال صورت می گیرد.» گفتم:« بله، اما لطفا فرم مربوط به تقاضای انتقال را به من بدهید تا آن را پر کنم.» او گفت:« به ما هم بخشنامه کرده اند که اگر معلمی از شما فرم انتقالی خواست مبلغ ۵۰ تومان از او بگیرید و بعد فرم را بدهید.» من گفتم:« جهنم ضرر، این هم پنجاه تومان» پنجاه تومان به او دادم و فرم را گرفتم. آن را در خانه با دقت پر کردم و تقاضای انتقال به منطقه ی ۸ کردم تا مقداری به محل سکونتم نزدیک شوم. می دانستم که منطقه ی ۳ در دست پارتی دارها است .روز بعد به اداره رفتم و فرم را تحویل دادم.
https://t.me/Khaterate_khanom_moalem
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر