↙️لحظهٔ مسئولیتِ میهنی
دیگر بس است!
تا کی پنهان شویم
پشتِ دیوارِ بهانهها؟
تا کی بگوییم:
«اینها از دور حرف میزنند»؟
آنکه فریاد زد،
در دلِ گود ایستاده بود؛
صدایش، پژواکِ تشنگیِ زمین بود،
زخمِ خاموشیِ رود،
و سایهٔ طنابی
که از شاخههایِ ترس آویخته است.
زمانِ ترسیدن تمام شد—
فردا، اگر امروز نخیزیم،
در خفگیِ تکرار خواهیم مُرد.
نه با خشم،
نه با سنگ،
که با وقارِ دانایی،
با اعتصابی نرم و بیخون،
چرخِ ظلم را
از چرخیدن باز میداریم.
این، فریادِ میهن است
در گلویِ هر بیدارِ خاموش:
سکوتِ ما،
چراغِ سبزِ تاراجِ فرداست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر